زن مقتدری که بیمارستان نجمیه را ساخت
وضعیت درمان و نبود یک بیمارستان مدرن در تهران نجم السلطنه را به فکر انداخت تا در این باره اقدامی کند.
ملک تاج نجم السلطنه نوه عباس میرزا و دخترعموی ناصرالدین شاه بود. مادرش دختر بهمن میرزا بهاءالدوله و نوه فتحعلی شاه و پدرش فیروز میرزا نصرت الدوله فرمانفرما بود.
ازدواج ملک تاج
ملک تاج به رسم شاهزادگان قاجار تربیت و بزرگ شد و در سن پانزده سالگی با مرتضی قلی خان وکیل الملک ثانی کرمانی حاکم کرمان (1284تا 1296ه ق) که از او بسیار بزرگتر و دارای همسر و اولاد بود، ازدواج کرد. یکی از دلایل فیروز میرزا نصرت الدوله (پدرش) برای موافقت با این ازدواج تحصیلات نظامی مرتضی قلی خان در روسیه بود که این امر در آن زمان امری بدیع و امتیازی بالا محسوب می شد. مهریه عروس 4/5 دانگ از قریه اسماعیل آباد یکی از ده های حاصلخیز کرمان بود که مهریه قابل ملاحظه ای حساب می شد.
پس از مراسم ازدواج در تهران عروس با کالسکه به کرمان رفت . ملک تاج از این ازدواج دارای دو دختر به نام های زرین تاج خانم ملقب به شوکت الدوله و ملوک خانم ملقب به عشرتالدوله شد. ما همسر نجم السلطنه پس از مدتی فوت کرد.
ازدواج دوم که مصدق ثمره آن بود
با فوت همسر اول نجم السلطنه، او برای بار دوم در سال ۱۲۶۰ هـ. ش با میرزا هدایتالله وزیر دفتر، پسرعمو و شوهرخواهر میرزا یوسف آشتیانی، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج هم دو فرزند بود، آمنه دفترالملوک و محمد مصدق که بعدها نخستوزیر و یکی از چهرههای معروف تاریخ ایران شد. این همسر او هم مدتی بعد بر اثر ابتلا به وبا درگذشت.
با درگذشت میرزا هدایت الله بار دیگر نجم السلطنه تنها شد. حالا با تجربیات این سال ها خود می توانست اداره امور را به دست بگیرد.
یک ازدواج دیگر
دو سال بعد نجم السلطنه به عقد ازدواج میرزا فضلالله خان طباطبایی دیبا، منشی مظفرالدین شاه درآمد. این زندگی مشترک او نیز در سال ۱۲۸۵ هـ. ش با مرگ میرزا فضلالله خان پایان یافت. حاصل این ازدواج هم پسری با نام ابوالحسن خان ثقهالدوله بود.
بیمارستان نجمیه ساخته می شود
این زن مقتدر قجری در آستانه هشتاد سالگی تصمیم می گیرد بیمارستان نجمیه تهران را در ملک خود در خیابان یوسفآباد (حافظ کنونی) که از همسرش فضل الله خان دیبا به ارث برده بود بسازد. نجم السلطنه برای مخارج این بیمارستان درآمد چندین ملک خود را وقف کرد و تا زمانی که خود زنده بود نظارت بر امور آن را برعهده داشت. پس از آن طبق وقفنامه، تولیت به دست دکتر مصدق و بعد از وی به میرزا ابوالحسن خان ثقه الملک و پس از این دو پسر به فرزندان اکبر این دو پسر تعلق میگرفت. او همچنین نظارت بر این بیمارستان را به دخترانش زرینتاج شوکتالدوله، ملوک خانم عشرتالدوله و ایران (آمنه) دفتری یا دفترالملوک واگذار کرد. این بیمارستان در 15 آذر 1308 افتتاح شد و تا امروز همچنان به فعالیت خود ادامه ميدهد.
شخصا بر ساخت بیمارستان نظارت داشت
پشتكار و علاقهاي كه او به راه اندازي اين بيمارستان از خود نشان داد تا بدانجا بود كه در طول چند سالي كه بيمارستان ساخته ميشد، نجم السلطنه با وجود كهولت سن در خانه كوچكي در همان باغ ميزيست و شخصا به امور ساختمان سركشي ميكرد و هر غروب اجرت کارگران را خود ميپرداخت. به قول يكي از دختران فرمانفرما عمه پير 80 ساله اش:« زن مسن و كوچك اندامي بود. چادر سياه بر سرداشت و از در بيروني وارد اطاق پدرم ميشد و با حركت سر جواب تعظيم ما را ميداد و به سرعت به طرف برادر روانه ميشد. چهرهاي سفيد داشت با چشماني درشت و برآمده به رنگ ميشي روشن…با وجود كهولت سن اما چابك بود. فكري روشن و گفتاري تند و تا حدي خشن داشت، ولي اغلب شاهزادگان مسن آن دوره آهنگي با تحكم و گفتاري نسبتا درشت داشتند. در آن سن شخصا مشغول نظارت بر ساخت ساختمان بيمارستاني بود كه به نام «بيمارستان نجميه» پاي برجاست. زندگاني او ساده و بي آلايش بود و ثروتش را با انرژي بسيار و ايمان راسخ صرف ساختن اولين بيمارستان خصوصي و مدرن تهران كرد.»
منبع: زناني كه زير مقنعه كلاهداري نمودهاند/انتهای متن/