رأی دادن شوخی نیست

نماینده مجلس  باید منظم و متعهد باشد. چرا باید بطور متوسط در جلسات روزانه مجلس 100 نفرغایب داشته باشیم؟ این نماینده ای که حقوق می گیرد که در رأی گیری برای تصمیمات مهم در قانون گذاری کشور حضور داشته باشد کجاست که مجلس غالبا با حداکثر 200 نفرنماینده باید تشکیل جلسه بدهد؟

 

رآی ممتنع همان رأی مخالف است

ازاین بدتر این که درهمه مصوبات مجلس تقریبا حدود 30 نفر رأی ممتنع می دهند. معنای رأی ممتنع این است که من نظری ندارم. مگر می شود آدم نظر نداشته باشد؟ رأی ممتنع رأی کسی است که مخالف است اما جرأت اظهارمخالفت ندارد. عملا رأی ممتنع با رأی مخالف جمع می شود و مانع تصویب یک امر می شود.

کسی که رأی ممتنع می دهد، اصلا احساس مسئولیت نمی کند و درعین حال نمی خواهد آبرویش برود.

در آیه 11 سوره رعد خداوند تاکید می کند که در عین حال که ما آدمها از پیش رو و از پشت سر و هم از اطراف مورد مراقب ومحافظت هستیم ، ولی خداوند اصلا در امور ما دخالت نمی کند چون ما را مختار آفریده است. تاکید شده که  تا وقتی که خود مردم اصلاح نشوند، تغییر و اصلاحی در سرنوشت شان بوقوع نخواهد پیوست.

بر خلاف نظر  روان شناسان که تاکید می کنند انسان تابع  وراثت، محیط، شرایط، رفیق و غیره است، در فرهنگ قرآنی انسان اصلا مجبور نیست. یعنی کسی مارا به کار خوب یا خلاف مجبور نمی کند مهم بلوغ و عقلانیت و اراده ماست.

اگر قومی خودشان بخواهند، اوضاع شان تغییر می کند. قومی که دنبال یزید و معاویه برود، توقع نتیجه مناسب همین را باید داشته باشد. معنایش این است که من در انتخابات با نوع انتخابم، خودم را در راستای خشم خدا یا رحمانیت خدا  قرار می دهم و در تعیین سرنوشت خودم و جامعه ام سهیم می شوم.

 

انتخاب آگاهانه و عقلایی

در انتخابات مختلف گاهی آدم ها از روی لجبازی با یکی ممکن است به دیگری رأی بدهند. این انتخاب عقلانی نیست.

باید هم در انتخاب برای مجلس شورای اسلامی و هم خبرگان عقلانی عمل کنیم. هردوی اینها مهمند. الان بعضی کشورهای منطقه که رودروی ما ایستاده اند، روی این انتخابات  سرمایه گذاری کرده اند . امریکایی ها مستقیما پیگیر قضیه انتخابات ما هستند. 

به خاطر همین حساسیت انتخابات و مجلسین است که ما باید انتخاب اصلح کنیم. انتخاب اصلح آن است که ما سوابق فرد را بدانیم ومواضعش را بشناسیم. این که گفتند ما باید به لیست رأی بدهیم درست است اما  ما نسبت به تک تک افراد منتخب مان وظیفه داریم که بدانیم چه کسی صالح و چه کسی اصلح است، با دشمن چه نسبتی دارد، می تواند قانون خوب تصویب کند یا نه.

 

مجلس حامی اقتصاد ریاضتی است یا اقتصاد مقاومتی ؟

الان که  برنامه ششم مطرح است ما نمایندگانی می خواهیم که نسبت به موضوع حیاتی  اقتصاد مقاومتی حساس و مسئول باشد؛ اقتصادی که در مقابل اقتصاد ریاضتی قراردارد که در اروپا دارد پیاده می شود. در اقتصاد ریاضتی بانک ها حامی بخش خصوصی هستند اما دراقتصاد مقاومتی بانک ها باید حامی مردم باشند وحامی تولید. الان عملا وام های کلان به بانک ها داده می شود و برای وام هایی مثل وام ازدواج چیزی در نظر گرفته نمی شود. بیشترین معوقات بانکی هم مال خود بانک هاست. درهمه عرصه ها متاسفانه تولید متوقف شده و این به ضرر تک تک ماست که کسانی در خانواده داریم که تولید کننده اند. این رکود به همین تولید کننده از همه بیشتر لطمه می زند.آن وقت می بینیم که بعضی مسئولین وزارت صنعت ما گفته اند که صنایع دستی باید کارخانه ای شود و هنرمندان باید تجمیع شوند. این یعنی لطمه به هنرمند.

آیا مجلس ما باید حامی این نوع سیاست ها باشد؟ ایا اگر یک مقام دولتی در این مسیر حرکت می کند، سکوت نماینده معنی دارد؟

قرار نیست که نماینده مجلس در ازای بعضی امکانات و امتیازات که  به استانش یا به  خودش داده می شو، نسبت به خطاهای دولت  ساکت باشد.

این همه سیب زمینی و پیاز یک جا معدوم می شود و صدایی از نماینده مجلس بلند نمی شود. چرا؟

کارخانجات سیمان ونساجی و … تعطیل است، کار عمرانی نمی شود و مجلس بی اعتناست . بعضی ها یا غایبند و یا رأی ممتنع می دهند. ما چنین نماینده ای می خواهیم؟

 

ربا نباید برای نماینده مجلس ما مهم باشد ؟

برای تشخیص نماینده اصلح باید مواضع افراد کاندیدا روشن شود. باید کسی را انتخاب کنیم که وطن دوست باشد، ارزشی ومتدین و طرفدار ارزش ها و دینداری باشد. در کشور شیعه باید کسی را انتخاب کنیم که زمینه ساز ظهورباشد. طبق احادیث متعدد، آخرالزمان دوره ایست که مردم به صورت وسیع به ربا آلوده می شوند. ربا خودش به مقوله تولید و واردات و صادرات مربوط است. الان در کشور غیرمسلمان و غیرشیعه سود بانکی یک تا چهاردرصد است اما در اینجا چه؟

مجلس ما نباید برایش مهم باشد که ربا در کشور هست؟نباید به قوانین مناسب در این زمینه با دلسوزی اهتمام کند؟ در رابطه با موادمخدر، قاچاق، سرقت و … ما الان داریم چه می کنیم؟ در واقع کاری نمی کنیم چون قانون نداریم. قانون خیلی وقت ها مربوط به دوره قاجار است که هلندی ها و اتریشی ها و … برای ما نوشتند. هیچ کدام بومی واسلامی ومتناسب باشرایط ما نشده است .

الان اگر درخانه مان سیستم دزدگیرنصب کنیم که به دزد صدمه  بزند باید در دادگاه توضیح بدهیم. مثل این که قانون بیشتر طرفدار دزد است  تا دزد زده.

ما خلأ قانونی داریم. این همه واردات برای چه؟ 11 تن سنگ پا از چین برای چه وارد می شود؟ این مایه خفت ماست و مشکل از قانون مان است.

 

انتخاب من بازخورد و بازخواست دارد

من که رأی می دهم همه مشکلات کشور را برای چهار سال  آینده دارم به این نماینده ها می  سپارم. پس رأی دادن من شوخی نیست. سرنوشت و ارزش پول و ارزش و اعتبار پاسپورت ایرانی من بستگی به انتخابی که می کنم دارد. این انتخاب در دنیا و آخرت بازخورد و  بازخواست دارد. اگر مردم احساس مسئولیت کنند و بدانند که این انتخاب چقدر در سرنوشت خودشان وبچه های شان و ملت شان اثر دارد، طبعا با دقت انتخاب می کنند.

پس باید به کسانی رأی بدهیم که در راستای خدا وپیامبر وعقل و دیانت باشند. 

بنابراین معلوم است که من نمی توانم به کسی رأی بدهم که سوابق بداخلاقی، کیفری، اقتصادی و … دارد.

باید توجه کنیم مثل ازدواج که دقت می کنیم همسر صالحی را انتخاب کنیم، در این مورد هم به انتخاب کاندیدای صالح وبلکه اصلح بپردازیم. منتها همان طور که در مورد ازدواج آدم ها گارانتی و تضمین ندارند، در مورد نماینده هم این تضمین نیست.

پس تکلیف چیست؟ قرآن می گوید تکلیف این است که بر مبنای حال آدم ها رأی دهیم نه گذشته و نه آینده شان. ممکن است آدم های خوبی انتخاب کنیم ولی  فردا ریزش داشته باشند پس من عاقلانه و مومنانه  تکلیفم را تشخیص می دهم و نماینده های  اصلح و صالح را انتخاب می کنم. گذشته بد آدم ها هم می تواند با موازینی بررسی شود که ببینیم واقعا  چقدر اصلاح شده اند. مثلا حر واقعا از گذشته بدش برگشت. این تحول را می شود باور کرد. زبیر هم از جناح طلحه جدا شد ولی به جناح علی نپیوست. خود گذشته به تنهایی ملاک نیست، کسی که تحول یافته باید تحولش با صداقت و تقوا همراه باشد. این رأی دادن برای ما امتحان سختی است. مسئولیت داریم که خوب بفهمیم و تحقیق کنیم تا به رأی درست برسیم که بر اساس رؤیت است.

 

رأی دهیم  و پیگیرباشیم

وقتی که به کسی رأی دادم بعد باید  پیگیر کار و مواضع او باشم که کجا تخلف کرده، کجا رأی ممتنع داده، کِی غایب شده و از این مجلس چقدر صدایش را  می شنویم ؟ فقط حقوق می گیرد یا کار هم می کند؟ در شهرستان ها  چقدر فعالیت می کند؟ منشا اثر هست یا نه؟ چقدر برای مردم و چقدر برای جناح وخانواده خودش دل می سوزاند؟

 

نماینده اصلح کیست؟

 از موقعیت های اجتماعی و مواضع افراد می توان فهمید چه کسی صالح و اصلح است.

معنی انتخاب صالح و اصلح هم  این نیست که بقیه بدند، بلکه معنایش این است که تناسب کافی با کار نمایندگی ندارند.

نماینده اصلح باید شجاعت تقابل با دشمن را داشته باشد. این برای اقتدار جامعه لازم است.

نماینده باید متدین و میهن پرست باشد تا بتواند باید حامی و حافظ اقتدارکشور باشد. تخصص هم مهم است اما هر نماینده مجلس می تواند صدها متخصص را  به عنوان مشاور در کنار خود داشته باشد. اما تعهد و تدین و تقوا را هر کسی نمی تواند داشته باشد.

با این ملاک ها در انتخابات باید به هرکه صالح می دانیم رأی بدهیم .  فقط باید برای این انتخاب باید حجت و دلیل داشته باشیم.

اگردر این زمینه به عقل و  تشخیص واطلاعات خودمان احترام بگذاریم، نصرت الهی هم  پیش می آید.  

قسمت اول (نماینده باید منافع ملت را بر منافع دشمن ترجیح دهد)

/انتهای متن/