قانونگذاری زنان یا صرف حضور نمایندگان زن در مجلس؟
از زنان نماینده در حوزه مسائل زنان و خانواده و کودکان آیا انتظار خاصی هست؟ این انتظار آیا بر مبنای خاصی شکل گرفته است؟ دکتر لیلا سادات زعفرانچی، سرپرست گروه بررسی مسائل زنان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو مدعو کمیته بینالملل شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان در گفت وگوی اختصاصی با به دخت به این سوال ها پاسخ داده است.
دکتر لیلا سادات زعفرانچی، سرپرست گروه بررسی مسائل زنان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو مدعو کمیته بینالملل شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان است. این پژوهشگر حوزه خانواده، تاکنون سه کتاب تحت عنوانهای «مجموعه مقالات اشتغال زنان»، «اشتغال زنان» به زبان انگلیسی و همچنین کتاب «امنیت و اخلاق در خانواده ایرانی»را به دو زبان انگلیسی و عربی تالیف کرده و مقالات بسیاری نیز درباره مسائل مرتبط با زنان در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده است. او در سال 1390 عنوان «بانوی بصیر» را از مرکز امور زنان وخانواده ریاست جمهوری کسب کرده است.
در فرصت کوتاهی که تا انتخابات مانده، از او خواستیم تا از منظر کارشناسی و علمی جایگاه نمایندگی برای زنان را توصیف کند و انتقادات و پیشنهاداتی را که به این حوزه وارد است مطرح نماید.
به دخت: خانم دکتر، بهتر است با این سوال شروع کنم که اساساً چه انتظاراتی از زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی وجود دارد؟
- برای پاسخ به این پرسش باید در ابتدا یک آمار از رشد حضور زنان در پارلمانها را بررسی کنیم. در طول 20 سال اخیر، حضور زنان در پارلمانها با رشدی معادل 10.8% در کل جهان روبهرو شده است؛ این میزان از حدود 11.3% که در سال 1995 قرار داشته به رشد 22.1% در سال 2015 رسیده است. اما سوالی که مطرح است و بسیار کلیتر از مرزهای ملی ما در حوزههای آکادمیک حوزه علوم سیاسی محسوب میشود، این است که: «آیا ما به قانونگذاری زنان احتیاج داریم یا به صرف حضور نمایندگان زن در مجلس؟»
تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده، نشان میدهد که اگر ما نمایندگی زنان در مجلس را به دو حوزه ” نمایندگی توصیفی و کمی“ و “نمایندگی اساسی و کیفی“ تقسیم کنیم، بررسی ارتباط این دو حوزه از نمایندگی، میتواند پاسخ سوال ما را در برداشته باشد.
معمولاً حوزههای نظریهپردازی علوم سیاسی پیش بینی میکنند بین نمایندگی توصیفی و کمی و نمایندگی اساسی یک ارتباط معناداری وجود دارد و حضور زنان در مجلس، با بیشتر حل شدن مسائل قشری زنان ارتباط دارد. اما نکته اینجاست که چه انتظاری از نمایندگان زن داریم؟
زنان نماینده باید حضور عددی خود را به حضور کیفی تبدیل کنند
ما از خانم های نماینده انتظار تبدیل این حضور کمی به حضور کیفی یا همان حضور نمایندگی اساسی داریم؛ یعنی این نمایندگی توصیفی، عددی و یا کمی، برای برطرف کردن نیازهای واقعی جامعه زنان، به نمایندگی اساسی و معنادار تبدیل شود.
به دخت: و این موضوع چه زمانی به وقوع میپیوندد؟
در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد؛ گروه اول معتقدند زمانی این اتفاق خواهد افتاد که افزایش کمی زنان در پارلمان ها در قانونگذاری برای زنان اثرگذاری بهتری ایجاد کند؛ این افراد کسانیهستند که به سهمیهبندی جنسیتی در پارلمانها معتقد هستند. اما کسانیکه این نظریه را نقد میکنند، از جمله خود بنده معتقد هستیم که برای تبدیل یک نمایندگی کمی به یک نمایندگی کیفی، شما نمیتوانید این واقعیت را مانند یک واقعیت فیزیکی تجزیه و تحلیل کنید و بگویید که مثلاً اگر از 100 نفر نماینده مجلس، 30 نفر آنها زن باشند، حتماً نمایندگی کمی به کیفی تبدیل خواهد شد. در حوزه علوم انسانی اعداد و ارقام اینطور معنادار نیستند. بنابراین ما از زنان نماینده انتظار داریم که در هر عدد و رقمی که هستند، سعی کنند از این حضور کمی بهترین استفاده را بکنند و حرف یک نمایندگی اساسی از جامعه زنان را مطرح کنند.
به دخت: اصلاً نمایندگان زن برای اینکه بتوانند انتظارات صنفی گروه زنان را برطرف کنند، به چه توانمندیهای احتیاج دارند؟
- علاوه بر اینکه زنان، نماینده کل جامعه هستند، باید بتوانند نمایندگی کمی را به کیفی تبدیل کنند و این قابلیت زمانی مسجل و مسلم خواهد شد که اولاً به مطالبات واقعی کل جامعه واقف باشند و ثانیاً به مناسبتهای خاص جنسیت هم توجه داشته کنند.
ما زمانی میتوانیم یک سیاستگذاری بهینه را از یک نماینده زن انتظار داشته باشیم که در سیکل قانونگذاری بتواند نقش خود را به خوبی اجرا کند؛ یعنی مسئله شناس باشد و بر اساس مسئله شناسی بتواند برنامه ریزی، سیاستگذاری، قانونگذاری کند و قانونگذاریهای انجام شده را رصدکند .
رصد اتفاق نیفتاده است
به دخت: به نظر می رسد این قسمت رصد قانونگذاری ها عملاً اتفاق نمیافتد، درست است؟
- اتفاق نیفتده است، چون سیاستگذاریهای ما با فضای علمی و تخصصی در مسائل قانونی کاملاً بیارتباط است. از نمایندگان زن انتظار نداریم که در تمام زوایای مختلف مسائل زنان و خانواده و کودکان متخصص باشند، اما انتظار داریم به یک حلقه کاملاً تخصصی در ارتباط با موضوعاتی که نیازسنجی میکنند مرتبط باشند؛ کاری که به نظر میرسید باید مرکز پژوهشهای مجلس آن را بهتر ایفا میکرد و متاسفانه این رسالت به خوبی انجام نشده است.
هم نیازسنجیها به درستی صورت نگرفته و هم قانونگذاری و رصد قوانین به خوبی انجام نشده است. بنابراین اگر از خانمهای مجلس تقاضا کنید که یک گزارش وضعیت بدهند، صرفاً میتوانند تعداد قوانین تصویب شده در مجلس که مربوط به زنان خانواده است را به شما بدهند. اما در باره ارزیابی قانونهای تصویب شده و موفق بودن یا نبودن آن قانون و اینکه این قوانین تا چه سطحی از جامعه را پوشش داده و چه میزان اثرگذاری داشته است، نمیتوانند حرفی داشته باشند .
لزوماً قرار نیست نماینده خودش تمام معادلات را در حوزه زنان و خانواده حل کند و باید یک نماینده زن مجلس باید توان ارتباط با مراکز تخصصی در حوزه زنان و خانواده داشته باشد تا به صورت لجستیک وی را پشتیبانی کنند.
سرفصل هایی که اولویت نمایندگان مرد در پارلمانها نیست
به دخت: نمایندگان زن بهتر است اختصاصاً در حوزه های مشخص مربوط به زنان حضور داشته باشند یا اینکه در کنار نمایندگان مرد در هر حوزهای که تحصیلات و توانمندی دارند، فعالیت کنند؟
- انتظار نمیرود که یک خانم نماینده صرف تمرکز و فعالیت در یک حوزه، از حوزههای دیگری که در آنها توانمندی و ظرفیت دارد، غافل بماند.
آنچه که مشکل امروز نمایندگان ما در مجلس است این است که باید حضور سیاسی خود را در مجلس تثبیت کنند و برای تحقق این امر ناگزیر هستند که در بعضی کمیسیونها به فراخور تخصص خودشان عضویت پیدا کنند . این خیلی خوب است، اما پایان ماجرا نیست طبق فرمایش مقام معظم رهبری، علاوه براینکه زنان نماینده، نمایندگان کل جامعه هستند، باید به یک سری از استانداردهای خاص حوزه خانواده، زنان و کودکان توجه ویژه داشته باشند که در سرفصل اولویتهای نمایندگان مرد در پارلمانها نیست.
آقای توماس که یکی از پیشگامان تجربی جنسیت و کمیسیونهای پارلمانی است، بر اساس مشاهداتی که دارد، میگوید کلاً نمایندگان زن در اولویتهای کاری خودشان مسائل زنان، کودکان و خانواده را قرار میدهند، در حالیکه این موارد جزء آیتمهای اول کاری نمایندگان مرد به چشم نمیخورد. این مشاهده میتواند ما را برای برنامهریزیهای آینده رهنمون دهد.
پس اگرچه یک زن ابتدا نماینده کل یک جامعه است و بر اساس سرمایه انسانی و تخصصی که دارد میتواند در یک حوزه تاثیر گذار باشد، اما به دلیل زن بودن و توجه ویژهای که به بحث جنسیت دارد و اینکه مشکلات همنوعان خودش را بهعنوان یک همسر، مادر و دختر در خانواده لمس کرده است، انتظار میرود که در این قضیه هم به عنوان پیشگام محسوب شود.
در بعضی از کمیسیونهای مجلس بحث زن و خانواده یک رنگ و بوی خاصی دارد مانند کمیسیون فرهنگی و تجربه نشان داده که نه تنها در کشور ما بلکه در خیلی از کشورهای دنیا زنان در برخی کمیسیون ها حضور پر رنگ تری دارند، اما اگر به تعداد محدود ما در پارلمان توجه کنید این تجمع یک شکل مشخصتری میگیرد. علاوه بر اینکه به تخصص خانمها در مجلس احترام میگذاریم و اینکه آنان بر اساس قابلیتهایشان میتوانند در کمیسیونهای تخصصی مختلفی شرکت کنند، انتظار داریم به دلیلی حساسیتهای خاصی که در حوزه زنان مطرح است در این فضا هم موثر واقع شوند. البته تاریخ مجلس ما نشان داده است که این اهتمام از طرف نمایندگان زن در جمهوری اسلامی ایران همواره وجود داشته است.
/انتهای متن/