خانم! اجازه کتبی بگیرید؛ اجازه شفاهی شوهر نافذ نیست

اجازه زن از همسر برای خروج از خانه و خروج از کشور در ماه های اخیر موجی بزرگ در افکار عمومی مخصوصا در میان زنان فعال اجتماعی ایجاد کرد. از نقطه نظر حقوقی چه راهکاری برای جلوگیری از مشکلاتی از این دست وجود دارد؟ دکتر فرزانه اژدری حقوقدان و وکیل دادگستری در این مورد با به دخت گفت و گو کرده است.

1

در موضوع اجازه زن از شوهر برای خروج از خانه با توجه به تغییر و تحولاتی که در روزگار ما در موقعیت زنان و هم در شرایط جامعه پیش آمده، به نظر شما آیا باید قانون تغییری داشته باشد؟

  • ببینید اصل قانون را که از شرع گرفته شده ما نمی‌توانیم تغییر بدهیم اما می‌توانیم با توجه به همین قانون خودمان یک سری مقتضیات زمان را در روابط مان در خانواده لحاظ کنیم.

 

چطور می شود با توجه به این قانون چنین مقتضیاتی را لحاظ کرد؟

  • ما باید توجه کنیم که اصلا این قوانینی که در مورد اجازه زن از شوهر برای خروج از خانه گذاشته شده، مربوط به زمانی نیست که قرار نبوده زنان جایی بروند و کاری بیرون خانه بکنند. اتفاقا این قانون برای زنانی است که قرار بوده از خانه بیرون بروند و مثلا تحصیل کنند. درست مثل حجاب که قانونش برای زنی است که می خواهد از خانه بیرون برود و با مرد بیگانه سروکار دارد. قانون اجازه زن از همسر هم همین طور است. وقتی قانون می‌گوید که اجازه همسر برای خارج شدن از خانه یا کشور لازم است، این دقیقا برای جامعه ای است که در آن قرار است زن حضور اجتماعی داشته باشد. این قانون برای همان خانمی است که دارد دانشگاه می‌رود و قرار است مثلا فردا مدیر هم بشود یا می‌خواهد کارمند، ورزشکار، فضا نورد و غیره شود؛ یعنی کارهایی جدا از آن وظایف زن در خانه که در این صورت قانون می گوید این کارها نباید در تعارض با وظایف زن در قبال مرد در خانواده باشد.

 

سؤالی که اینجا مطرح می شود همین است که این تعارض چیست؛ یعنی در چه مواردی حق مرد ضایع می‌شود؟

حق مرد وقتی ضایع می‌شود که زن خارج از خانه باشد و روابط زن و شوهر دچار اختلال شود.

این همان حق تمکین خاص است.

 

تنها تضییع حقی که در اینجا مطرح است، همین است؟

  • نه، غیر از آن بحث مدیریت مرد بر کل خانواده هم مطرح است. در اینجا مرد به عنوان عامل قوام خانواده به اقتضای مصالح خانواده ممکن است کاری را به زن اجازه بدهد یا نه. به نظر من هر جا که اقتدار مرد متزلزل شود، حق او ضایع شده که در واقع به خانواده لطمه خورده است. اینجاست که قانون هم می‌گوید زن نباید بی اجازه همسر از خانه خارج شود.

 

  • سوالی که عده ای مطرح کرده اند این است که چطور دختر بعد از سن 18 سالگی لازم نیست این اجازه را از پدر بگیرد ولی زن لازم است؟
  • دختر و هم پسر 18 ساله از نظر قانونی اهلیت قانونی پیدا می‌کنند یعنی می‌توانند بروند به دادگاه دادخواست بدهند، می‌توانند حق و حقوق شان را درخواست کنند و کلا می‌توانند مطالبات حقوقی داشته باشند؛ مثلا می‌توانند از کشور خارج شوند و احتیاج به اجازه کسی ندارند. البته به هر حال دختر تحت ولایت پدر هست و موقع ازدواج پدر باید اجازه عقد بدهد. ولی برای خروج از کشور می تواند بدون اجازه پدر برود.منتها باید توجه کرد که خروج دختر از خانه اگر فرضا پدرش هم اجازه ندهد به خانواده و اقتضائات آن لطمه نمی‌زندٰ در حالی که رفتن زن بدون نظر مثبت مرد به خانواده لطمه می زند؛ به اقتدار مرد صدمه می زند. علتش هم مشخص است. زن و مرد در خانواده به عنوان دو ستون مطرحند. حالا اگر زن به عنوان یکی از این ستون ها نخواهد به نظر همسرش اعتنا کند، اقتدار مرد فرو می‌ریزد. این به صلاح خانواده و استحکام روابط خانوادگی نیست. اگرمرد به عنوان عامل قوام خانواده حرفش مورد اعتنا و متابعت زن نباشد، به تبع آن فرزندان، چه پسر و چه دختر، همین کار را می‌کنند. یعنی می‌گویند ما آزادیم برویم هرکاری که می‌خواهیم بکنیم. در این صورت از اقتدار مرد چه می‌ماند؟ آیا این تزلزل در اقتدارمرد برای بقای خانواده خوب است؟

azhdari.farzan

 

اقتدار با این تعریف که شما می گویید، ضامن بقای خانواده است. مرز این اقتدار با زورگویی چیست؟

  • مرز میان این اقتدار و زورگویی مشخص است. ممکن است گاهی مرد یک چیزهای غیرمنطقی را که اصلا ربطی به حیات و بقای خانواده ندارد از زن و بچه‌هایش طلب کند. این با اقتداری که گفتیم، فرق می‌کند. مرز این اقتدار و زورگویی، منطق و اخلاق است.

 

یعنی الان اگر زنی به دادگاه مراجعه ‌کند و بگوید من می‌خواهم کاری بکنم که خلاف منطق و اخلاق نیست ولی شوهرم به من اجازه نمی‌دهد، آیا از نظر مرجع قانونی در دادگاه فرقی بین زورگویی و اقتدار مرد وجود دارد؟

  • بله، ببینید مثلا وقتی خانمی از اول شغلی یا منصبی دارد و وارد زندگی مشترک با مردی می‌شود، از اول مرد با اطلاع و آگاهی که زن مثلا شغلش ورزشکار است و یکی از اقتضائات این شغل هم این است که در مسابقات شرکت کند، چه خارجی و چه داخلی، با او ازدواج کرده است. پس مرد باید در اینجا اجازه رفتن خانم را به مسابقات بدهد؛ مخصوصا اگر خانم ورزشکار تیم ملی است که نرفتنش باعث نقص کار تیمی و لطمه به اقتدار کشور می شود. در اینجا مرد نمی‌تواند از رفتن خانم جلوگیری کند و زن می‌تواند برای این منظور دادخواست بدهد. ضمن این که اگر خانم عضو مجموعه و باشگاه و سازمانی است که خدمتی مهم در آنجا ارائه می کند، لازم است خود این مجموعه رضایت مرد را بگیرد. کافی است که مرد به صورت مکتوب بگوید که من در جریان هستم که همسرم در این مجموعه کار می کند و به این امر رضایت دارم. در این صورت دیگر مرد نمی تواند در موقع مسابقه در یک کشور خارجی مانع رفتن زن شود. چون وقتی اصل کار را قبول کرد یعنی تمام لوازم و ملزوماتش را هم قبول کرده است.

 

بنابراین از نظر حقوقی هم خود خانم و هم ارگان مربوطه می تواند با گرفتن رضایت کتبی مرد مانع مشکلاتی از قبیل عدم امکان حضور زن ورزشکار ملی کشور در مسابقات بین المللی شود؟

  • بله در مورد خانم فوتبالیست و فدراسیون فوتبال بانوان اگر از اول این رضایت کتبی گرفته شده بود، مرد نمی توانست اجازه ندهد و اگر هم اجازه نداد، می توانند ترتیب اثر ندهند. ولی اگر چنین تعهدی را نه خود خانم و نه فدراسیون از مرد گرفته، در این صورت مرد وقتی اجازه رفتن به سفر خارجی را به همسرش که بچه هم دارد، نداد، نمی توان به او اعتراض کرد. او از حق قانونی اش استفاده کرده است. در حالی که در این قضیه، خود خانم ورزشکار و فدراسیون مربوطه به وظیفه شان عمل نکرده اند.

 

در مصاحبه هایی که قبلا از این خانم ورزشکار منتشر شده، خود او گفته که شوهر من بعد از بچه‌دار شدن خودش به من اصرار کرد که دوباره به فوتبال برگردم و از این بابت موفقیت های ورزشی اش را مدیون شوهرش دانسته است. پس همسر این خانم ورزشکار نه تنها می دانسته بلکه اصرار کرده که همسرش به فوتبال برگردد. این برای فدراسیون دلیلی بر این نیست که ایشان در این مورد رضایت تمام داشته است؟

  • بله ولی هیچ جا این رضایت مکتوب نشده است. رضایت و اجازه شفاهی در این مورد اصلا نافذ نیست. این اجازه شفاهی فقط وقتی آدم‌ها خودشان خیلی اخلاق مدار باشند، ممکن است بکار بیاید.

ادامه دارد…

/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)