هاجر قهرمانی/
خیلی از ما انسانها با داشتن چیزی خوشحال میشویم و با از دست دادنش ناراحت. خوشحالی و ناراحتی امری طبیعی و غیرقابل انکار است ولی گاهی این خوشی و غم جنبه افراط پیدا میکند و خللی در زندگی به وجود می آورد. در اینجاست که توصیه به زهد شده است.
معنای زهد
زهد در معنای ساده این است که اگر در چیزی جاذبه میل و رغبت وجود داشته باشد، انسان نسبت به آن بی رغبتی نشان دهد و زیبایی های آن را ناچیز بشمارد. نسبت به آنچه که از دست داده، غصه نخورد و نسبت به داشته هایش خوشحالی نکند.
آیت الله مهدوی کنی در کتاب “نقطه های آغاز در اخلاق عملی” میفرمایند: “زهد عبارت است دلکندن از دنیا و حرکت به سوی منازل آخرت”.
در زهد، دل کندن از وابستگیها و تعلقات دنیوی مدنظر است نه اینکه انسان چیزی را نداشته باشد بعد ادعای زهد کند. مثلاً نمیشود انسان خانه یا طلایی را نداشته باشد بعد بگوید که من هیچ علاقه و وابستگی به آن ندارم.
زاهد کسی است که در عین داشتن چیزی، تعلق خاطر به آن ندارد.
شاید سوالی در ذهن دوستان پیش بیاید که مگر میشود چیزی را به دست بیاوریم یا از دست بدهیم بعد خوشحال یا ناراحت نشویم؟!
در بحث زهد، تعلق خاطر مدنظر است. شاید کمی سخت به نظر برسد ولی اگر تمرین کنیم میتوانیم تعلقات خود را کم کنیم. آن وقت است که راحت بودن زندگی را لمس میکنیم.
وابسته به آنچه داری نباش
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: زهد آن نیست که مالت را ضایع و حلال خدا را حرام کنی، بلکه زهد در دنیا آن است که نسبت به آنچه خود داری وابسته تر از آنچه که در ید قدرت خداوند عزوجل است، نباشی. (فروع کافی، ج5، ص 70)
در واقع انسان زاهد می داند که آنچه در دست اوست، فقط امانتی است از طرف خدا و تعلقش یه این امانت نباید بیشتر از قدرت و مالکیت خداوند نسبت به این امانت باشد.
/انتهای متن/