عکسهای من از جنگ نشانه دید زنانه به دفاع مقدس است
اصلیترین مسئلهای که من و شهیداصغر وصالی از همدیگر میخواستیم، این بود که در کار همدیگر خیلی دخالت نداشته باشیم، چون من خبرنگار بودم و ایشان فرمانده سپاه بودند. هر دو هم واقعاً شرافتمندانه روی قول خودمان ایستادیم، ولی همراهی و درکی که ایشان از موقعیت کاری من داشت، در بسیاری از مقاطع گرهگشا بود و راه را برایم باز میکرد
نخست بفرمایید نقطه اتصال شما با حرفه خبرنگاری در کدام بخش از زندگیتان اتفاق افتاد؟
برای ما که تجربه مکتوب در رسانه را داریم، دنیای مجازی دنیای دیگری است و با رسانه مکتوب تفاوت دارد. من واقعاً این فضا را نمیشناختم و با تشویق و درخواست دخترهایم و جوانانی که گاهی با آنها برخورد میکردم و میخواستند که وارد این فضا بشوم، این صفحه را ایجاد کردهام و یک سالی است که با اینستاگرام آشنا شدهام. این فضا هم دنیای خودش را دارد و تأثیرگذار هم است، اما کار رسانهای مکتوب خیلی عمیقتر و ماندگارتر است. هیچ معلوم نیست که فردا چه اتفاقی برای اینستاگرام بیفتد. مثل فیسبوک و خیلی از رسانههای مجازی که با سر و صدای زیادی میآیند و بعد هم میروند و آن سر و صداها میخوابند و کمتر میشوند. البته از بین نمیروند، ولی جایگزین دیگری برایش پیدا و روزبهروز هم مترقیتر میشود و تحول بیشتری در جامعه ایجاد میکند و ما نباید عقب بیفتیم. روی سخنم با جوانهاست و مسئولان فرهنگیای که میبینیم در ارتباط با رسانههای مجازی خیلی خواب هستند و اصلاً نمیخواهند به روز باشند و قدمی بردارند. نشستهاند، ببینند دیگران چه کار میکنند تا همان کار را انجام بدهند و به موازات آنها پیش بروند. این رویکرد هم حالا ضررهایی را متوجه ما میکند و هم بعدها دودش به چشم نسلهای بعدیمان میرود. به روز نبودن ضایعات سنگینی دارد.
انتهای متن/ منبع: روزنامه جوان