ما در مفهوم عدالت جنسیتی دچار سوء تفاهم شدهایم!
پژوهشگر حوزه زنان و خانواده:
یک پژوهشگر حوزه زنان و خانواده با بررسی ریشه مفهوم عدالت جنسیتی گفت: غرب با ساخت مفهوم عدالت جنسیتی به دنبال مفهوم بیجنسیتی در دنیاست و ما در استفاده از این واژه دچار سوء تفاهم شدهایم.
فریبا علاسوند، پژوهشگر ارشد و عضو هیأت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و خانواده در در نشست هماندیشی «بررسی شاخصهای عدالت جنسیتی از منظر اسلامی و غرب» شروع بحث عدالت جنسیتی با شاخصها را غلط دانست و گفت: این اشتباه در میان همه نهادها و دستگاههای مرتبط رواج دارد و در واقع بحثی انحرافی است.
وی افزود: پیش از بحث درباره شاخصهای عدالت جنسیتی نیاز به واکاوی مفهوم جنسیت (gender) داریم.
این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده اختلاف نظر میان جریانهای سیاسی کشور در زمینه شاخصهای عدالت جنسیتی را به عنوان یک منازعه سیاسی خواند و ابراز داشت: این منازعه در واقع معرفتی نه سیاسی و منشأ بسیاری از سوء تفاهمها میان جناحهای سیاسی تبدیل شده است.
علاسوند گفت: مفهوم شناختی جنسیت (gender) به عنوان نقابی بر چهره عدهای تبدیل شده است.
وی با اشاره به اینکه این مسئله در حوزه برابری، تبعیض، هویت جنسی و عدالت جنسی باید بررسی شود، گفت: در دو حوزه عدالت و جنسیت (gender) بحثهای جدی وجود دارد.
این پژوهشگر حوزه زنان هژمونی فمنیستی در بحث عدالت را دلیل اختلاف نظرها عنوان کرد و گفت: این هژمونی مفهومی از عدالت و جنسیت ایجاد کرده که اندیشهورزان حقوق غربی هم آن را قبول ندارند و نیاز به شکستن تسلط با استفاده از نظریات زنده دنیا از منظر فلسفه غرب در خصوص عدالت و عدالت جنسیتی هستیم.
وی ادامه داد: برخی افراد در داخل کشور که در حوزه زنان تحقیقات نظری نداشتهاند و تسلطی بر این مسائل ندارند، متأثر از بازنماییهای فمنیست در اجلاسهای جهانی طرحی را در کشور تکرار میکنند که با توجه به هژمونی فمنیست در جهان مطرح شده است.
علاسوند خاطرنشان کرد: در مسئله عدالت اصولاً از منظر معناشناسی کلمه عدالت با مفهوم نابرابری معنی پیدا میکند اما گاهی مواقع برابر دانستن نیز خود موجب ستم است به همین دلیل مفهوم عدالت مفهوم کافیتری برای بیان مراعات و ساختارسازی قانونی در نظر گرفته شده است.
این پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به سابقه تاریخی مطرح شدن مفهوم برابری در سطح جهانی اظهار داشت: در دهه 80 ـ 70 میلادی شعار سازمان ملل برابری بود و فمینیستها پس از تجربه این شعار به این نتیجه رسیدند که اگر برابری به معنای ایجاد فرصتها است فایدهای نخواهد داشت پس به دنبال مفهوم دیگری هستند که بهتر میتواند حقوق زنان را استیفا کند.بنابر این بحث عدالت در فلسفه حقوق غربی پیش کشیده شد.
وی تصریح کرد: در نظریات عدالت غربی برخی نظریهها با اندیشه اسلامی نزدیک هستند، اما نظریهپردازانی که از 200 سال قبل مفهوم عدالت را مورد بررسی قرار گرفتهاند دو دغدغه برابری و آزادی داشتند که با مفهوم مورد نظر ما از برابری و آزادی متفاوت است. اینان وقتی صحبت از عدالت میکنند، در خصوص عدالت استحقاقی بحث میکنند که شایستگی، تناسب و نیاز مورد توجه قرار گرفته است.
علاسوند بیان داشت: مسئله عدالت استحقاقی تبدیل به مساوات و برابری شد که فمینیستهای قرن بیستم آن را مطرح کردهاند.آنها معنای تفاوت و تبعیض را تغییر داده و روی مفهوم جنسیت (gender) تمرکز کردند.
به گفته این کارشناس کلمه جنسیت (gender) دارای یک دستگاه ایدئولوژیک است و تبدیل آن به یک واژه خاص جیسیت (gender) نادیده گرفتن آن ایدئولوژی خاص محسوب میشود در واقع فمینیستها با این دستگاه ایدئولوژی به جنگ ایدئولوژیهای دینی میروند.
این پژوهشگر حوزه زنان ادامه داد: با آکادمی شدن مباحث فمینیستی در دهه 60 میلادی آنها برای اینکه اولین سنگبنای تحولات خود را در جهان بگذارند گفتند میان جنسیت (gender) و جنس (SEX) باید تفاوت قائل شویم و بر همین اساس gender برساختیاست که به فرهنگ و تربیت غربی شکل میدهد و بیولوژی از آن حمایت نمیکند. در واقع این مفهوم برای بیاهمیت کردن مسئله جنس و نقش بیولوژی شکل گرفت و مرزهای جنسیت (gender) تغییر و مورد نفوذ قرار گرفتند.
علاسوند خاطرنشان کرد: در هیچ زبانی برای مفهوم gender کلمه برابری استفاده نمیشود چون این مفهوم به مسئله بسیار کلانی اشاره میکند و قرار است از این ایدئولوژی یک فروپاشی بزرگ شکل بگیرد.
وی با بیان اینکه فمینیستها تمام تفاوتها به جزء نقش زن در زادآوری را قابل تغییر میداند، اظهار داشت: به همین دلیل مسئله تبعیض مطرح شد و آنان هرگونه تمایز بین مرد و زن را تبعیض قلمداد میکنند و میگویند نقش زن در تأهل نباید مانع از آزادیهای بنیادین وی شود.
این پژوهشگر حوزه زنان تصریح کرد: فمینیستها نقش مادری را یک نقش اجتماعی تعریف کردهاند و بر این اساس لازم نیست مادری بیولوژیک نقش مادر اجتماعی را بر عهده بگیرد. این نقش میتواند از سوی مادران حرفهای در مهدکودکها نیز پذیرفته شود.در نتیجه معنای عدالت جنسیتی نیز تغییر میکند.
علاسوند افزود: بر اساس این نظریه مفهوم عدالت به مفهوم برابری از نگاه غربیها نزدیکتر است.
عضو هیأت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان خاطرنشان کرد: وقتی در جهان بینالملل سندی برای زنان نوشته میشود، واژه خالی از این مفهوم (عدالت جنسیتی (gender)) وجود ندارد.
وی با اشاره به شعار سازمان ملل در دهه 70 تا 80 میلادی برای زنان که شعار (زن و توسعه)، بود گفت: این مفهوم بدین معناست که موانع اجتماعی و سیاسی پیشروی زنان برداشته شود تا با برقراری فرصتهای برابر حضور اجتماعی آنان تسهیل شود.پس از آن سازمان ملل مفهوم جنسیت (gender) و توسعه را مطرح کرد که نتیجه متفاوتی داشت.چرا که مفهوم برابری نتوانست فرصت حضور برابر زنان را در اجتماع فراهم کند.
این پژوهشگر حوزه زنان افزود: بر همین اساس تز سهمیهبندی جنسیتی مطرح شد تا رسیدن به سطح برابری خودکار به صورت عامدانه فراهم شود. در واقع اسم برابری در نتایج عدالت جنسیتی چه کلمه برابری و استراتژیهای مأخوذ به آن را کافی ندیده و نیاز به مفهومسازی جدید شده است.
علاسوند مفهوم عدالت جنسیتی (gender) را یک مفهوم علمی ندانست و گفت: این واژه سیاسی است مثل مفهوم آموزش جنسی، جریانسازی جنسی و … که پایه قانوننویسی سازمانهای بینالمللی قرار گرفته است در واقع این برابرسازیها میخواهند زنان را در موقعیت مناسبی قرار دهند اما مفهوم عدالت جنسیتی رادیکالتر از برابری جنسیتی است.
این عضو هیأت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و خانواده تصریح کرد: وقتی غرب مفهوم میسازد میخواهد بر طبق آن مفهوم یک برنامه صدساله بسازد بر همین اساس هم با مطرح شدن بحث عدالت جنسیتی از سال 2000 به بعد وقتی مفهوم تبعیض و اقدام مثبت مطرح میشود با مفهوم LGBTها مواجه میشویم که جزء مفاهیم پر بسامد است.
وی ادامه داد: بنابر گزارش UNFPA استفاده از مفهوم LGBT شامل 11 اشاره به گرایش جنسی، 6 اشاره به مفهوم تراجنسی و 5 اشاره به مفهوم تراجنسی است و این سند باعث شده از رفتار همجنسگرایانه در جهان جرمزدایی شود. همچنین این سند درخواست میکند کمپینهایی علیه تبعیض درباره این رفتارها در جهان برپا شود.
علاسوند گفت: از سال 2000 به بعد هیچ اجلاسی در حوزه زنان نیست که به LGBT اشاره نکند و گاهی در کنار این مفهوم، مفهوم بدون جنسیتها (QUEER) هم مطرح میشود که دگرگونیهای بسیاری در مفهوم جنسیت در جهان به وجود آورده است.
به گفته این کارشناس، مفهوم جنس بیولوژیک از دهه 60 تا به امروز دگرگونیهای بسیاری داشته و از مفهوم جنسیت (gender) به سمت جنس سرریز شده یعنی امر بیولوژیک هم دیگر در جهان یک امر مسلم تعبیر نمیشود.
وی ادامه داد: تحقیقات متعددی درباره ترنسها در جهان صورت گرفته که از نتایج این تحقیقات چنین برمیاید که اصولاً جنسیت (gender) امری بیمعناست در واقع سازمانهای بینالمللی وقتی صحبت از عدالت جنسیتی میکنند میخواهند به مفهوم بیجنسیتی برسند.
این عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات و مطالعات زن و خانواده تأکید کرد: ما در مفهوم عدالت جنسیتی دچار سوء تفاهم شدهایم.
وی ادامه داد: با بررسی متون پژوهشی نوشته شده در کشور در خصوص مفهوم عدالت جنسیتی میتوان نتیجه گرفت که گرایشهای علوم اجتماعی، روانشناسی و حتی معماری وقتی از این مفهوم صحبت میکنند منظورشان همان اصطلاح رایج بینالمللی است اما در میان جریانهای سیاسی، جریان اصولگرا در استفاده از این اصطلاح به دو گروه تقسیم میشوند، گروهی بدون در نظر گرفتن سوابق تاریخی این مفهوم در جهان نظریات شهید مطهری را در تعریف واژههای عدالت و جنسیت (gender) تکرار میکنند اما گروه دیگر با وجود این تبار این مفهوم را میشناسند میخواهند برای یک مفهوم بینالمللی معنای داخلی بسازند.
علاسوند تأکید کرد: ما باید به سمت تعریف واژه دیگری برای عدالت جنسیتی در کشور برویم؛ چرا که نیازمند تعریف استراتژیهای عملگرایانه برای برقراری عدالت جنسیتی در کشور هستیم.
وی افزود: عدالت نیازمند معیارهای تلفیقی بوده تا بتوانیم مشکلات موجود در حوزه زنان را بر طبق آن حل و فصل کنیم.
منبع: فارس /انتهای متن/