چرا این بچه ها درس نمی خوانند؟
از دست دادن علاقه به مطالعه در دانش آموزان یکی از مشکلاتی است که اولیای خانه و مدرسه با آن مواجهند. پیش از این بر موضوع عوامل حواس پرتی بچه ها صحبت کردیم. این بار می خواهیم ببینیم که چرا یک دانش آموز درسخوان علاقه اش را به درس خواندن از دست می دهد؟
بارها شاهد بوده ایم دانش آموزانی که قبلا با علاقه به سوی مطالعه گام برمی داشتند، اینک از رفتن به طرف کتاب امتناع می کنند . علاقه مند نبودن به مطالعه ، یکی از انواع جدی آسیب های مطالعه به شمار می آید. حال باید دانست فرزندی که به مطالعه علاقه ندارد ، چگونه رفتار می کند .
او از انجام دادن تکالیف درسی و خواندن و مطالعه کردن درس ها امتناع می کند و رغبتی به مطالعه آنها نشان نمی دهد . هنگام بی رغبتی ، امتناع از مدرسه رفتن و اضطراب در نوجوان مشاهده می شود . این امتناع بیش از آنکه متوجه حضور در مدرسه باشد ، به اکتسابات آموزشگاهی معطوف است و پیامد آن نیز می تواند بی علاقگی نسبت به مطالعه باشد .
سؤال این است که چه عواملی باعث شده است که فرزند از مطالعه درسی دوری کند و نسبت به انجام دادن آن بی رغبت باشد ؟
چرا به درس بی علاقه اند؟
چرا بچه ها دوست ندارند درس بخوانند؟
عوامل مختلفی در این مورد دخیلند:
1-عدم تشویق مادی و اکتفا به تشویق کلامی :
بعضی از دانش آموزان چنین ابراز می دارند که والدین آنها نسبت به تشویق فرزند خود اهمال کرده اند یا والدین ، خود اذعان می دارند که تاکنون فرزند خود را در امور تحصیلی و از جمله در حین مطالعه تشویق نکرده اند .
به خاطر دارم روزی از دانش آموز کلاس دوم دبستان که دچار افت تحصیلی بود پرسیدم :
آیا وقتی که درس می خوانی والدینت تو را تشویق می کنند ؟
او گفت : والدینم مرا تشویق می کنند ، اما فقط با تشویق های بدون خرج ، یعنی مدام می گویند : آفرین ، بارک الله … اما تا به حال برایم چیزی نخریده اند .
یافته های علمی حکایت از آن دارد که افرادی که تشویق نمی شوند، از پیشرفت تحصیلی کمتری برخوردار می گردند . تشویق های مادی و روانی در علاقه مندی فرزندان به مطالعه مؤثر است و موجبات پیشرفت تحصیلی آنان را فراهم می کند .
2-تنبیه برای وادار کردن به مطالعه و در حین انجام آن :
برخی از والدین نه تنها فرزندان خود را برای مطالعه کردن مورد تشویق قرار نمی دهند ، بلکه آنها را با تنبیه به سوی مطالعه هدایت می کنند . این امر باعث می شود که فرزندان رفته رفته علاقه خود را نسبت به مطالعه از دست بدهند و به علاوه در حین مطالعه هم از تمرکز کافی برخوردار نباشند . برخی از والدین نیز فرزندان خود را به علت خطاهایی که قبلا انجام داده اند، در حین مطالعه تنبیه می کنند . این امر نیز به شرطی شدن سطح بالا منجر می شود که در نهایت می تواند به بیزاری از مدرسه بیانجامد . اینکه تا ترس وجود دارد ، بچه ها نقش مطالعه کردن را بازی می کنند و با از بین رفتن منبع ترس مثلا ( بیرون رفتن پدر از خانه ) مطالعه یا نمایش حالت مطالعه نیز تعطیل می شود .
3-ضعف در پایه های تحصیلی گذشته :
یکی دیگر از عواملی که موجب بی علاقگی به مطالعه می شود ، ضعف هایی است که دانش آموزان در سنوات قبلی تحصیل داشته اند . یعنی به علت ناآشنایی با پیش نیازها وقتی که به سراغ کتاب درسی می روند و مطالب آن را نمی فهمند ، نسبت به مطالعه احساس بی علاقگی می کنند و طبیعی است که عدم درک مطالب در سال جاری ، موجب بی رغبتی نسبت به مطالعه می شود . از این رو لازم است که چنین ضعف هایی در فرصت های مناسب مانند تابستان با حضور در کلاس های تقویتی برطرف شود .
4- جالب و جاذب نبودن کتاب های درسی و حجم زیاد آنها :
اگر کتاب درسی فاقد جذابیت کافی باشد یا خط و انشا و شیوه نگارش آن مناسب نباشد و طرح ها و تصاویر جالبی در آن ملاحظه نشود ، کمتر میل و انگیزه مطالعه را در دانش آموز پدید می آورد . حجم زیاد کتاب های درسی نیز منجر به خستگی می شود و گاه فرزند در فراگیری آن احساس ناتوانی و نومیدی می کند و این گونه امور موجب بی علاقگی او به مطالعه می شود . لذا لازم است که دست اندرکاران برنامه ریزی درسی در هنگام تدوین کتاب های درسی به جذابیت کتاب ها و تناسب حجم آنها با توانایی های دانش آموزان بیشتر توجه کنند .
5- پیوسته خواندن مطالب درسی :
نبود استراحت و خواندن بطور پیوسته زمینه خستگی و دلزدگی نسبت به مطالعه را فراهم می آورد و باعث احساس تنفر نسبت به امر مطالعه می گردد . انجام مداوم یک فعالیت و بدون در نظر گرفتن وقتی برای استراحت ، خستگی فزاینده ای در پی دارد و این امر به ایجاد نفرت از آن فعالیت می انجامد که در مورد مطالعه نیز این امر مصداق دارد . لذا به دانش آموز کمک کرد تا به تدریج یاد بگیرد که به هنگام داشتن آمادگی به سراغ مطالعه برود و نه در حین خستگی .
6- مطالعه در حین خستگی :
مطالعه کردن در موقعیتی که فرد خسته است نیز موجب بی علاقگی او به مطالعه می شود . خستگی باعث کندی در پیشرفت کارها می شود و اشتیاق کمتری را برمی انگیزد . انتخاب زمان مناسب برای مطالعه مانع بروز چنین آسیبی می شود .
7- وجود اختلالات روانی :
وجود اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، تحرک بیش از حد، عدم اعتماد به نفس، وسواس فکری و اختلالات دیگری نظیر اینها موجب می شود که فرد فاقد رغبت کافی برای مطالعه باشد . درمان این گونه اختلال ها می تواند موجب افزایش علاقه فرد به مطالعه شود .
8- نداشتن مهارت های کافی در مطالعه :
عدم آشنایی با مهارت های مطالعه کردن، آن را دشوار و ناگوار می سازد و این امر خود موجب بی علاقگی به مطالعه می شود . پس لازم است که فرزندان با مهارت های خواندن و مطالعه کردن آشنا باشند ، چرا که در اثر آشنایی با این گونه مهارت ها می توانند در مطالعه موفق باشند، فرایند مطالعه برای آنان رضایت آمیز و خرسند کننده شود و میل آنها به مطالعه افزایش یابد .
9- عدم ارزشیابی مناسب در مدرسه :
اگر دانش آموزی احساس کند که نمره او در امتحانی که سخت برای آن کوشیده است ، با نمره دانش آموزی که تلاش کمتری به عمل آورده، کم و بیش یکسان است ، ممکن است از تلاش کافی برای مطالعه دست بردارد. زیرا احساس می کند که مطالعه بیشتر و بهتر در عمل کارایی و سودمندی چندانی ندارد. پس ارزشیابی مناسب در مدرسه از جمله عوامل مهم در ایجاد علاقه به مطالعه است .
10– وجود مشکلات خانوادگی و تعدد فرزندان :
اگر خانواده دارای مشکلات فراوانی باشد که دغدغه های فکری برای فرزند فراهم کند، از تمایل او به مطالعه کاسته می شود . طلاق ، پرجمعیت بودن خانواده ، فقر ، بیکاری پدر ، ابتلای افراد خانواده به بیماری صعب العلاج و عواملی نظیر اینها می تواند موجب بی علاقگی فرزندان را به مطالعه فراهم آورد ، زیرا دل مشغولی های فرزند مانع از توجه او به مطالب درسی ، مطالعه و یادگیری می شود . بنابراین تلاش برای کاهش مشکلات خانوادگی راهی برای افزایش تمایل فرزند به مطالعه است .
11- مشکلات موجود در آموزشگاه :
تلاش ناکافی معلمان یک آموزشگاه، تدریس نامطلوب، دادن تکالیف سنگین به دانش آموزان، نبودن یا کم بودن ارتباط عاطفی بین معلمان و شاگردان ، کمی انگیزه در معلمان ، نبود ابداع و نوآوری در روش های تدریس و استفاده نکردن از وسایل کمک آموزشی نیز می تواند دانش آموزان را نسبت به تحصیل و یادگیری و مطالعه بی علاقه سازد. پس حل مشکل موجود در آموزشگاه می تواند بر تمایل دانش آموزان نسبت به مطالعه بیفزاید.
12- ابتلا به بیماری های جسمانی :
وجود بیماری های جسمانی نیز ممکن است تمایل فرزندان نسبت به امر مطالعه را کاهش دهد . مثلا دانش آموزی که به علت ضعف بینایی در حین مطالعه دچار سردرد می شود، قطعا از تمایل او نسبت به مطالعه کاسته می شود . پس برای ایجاد تمایل در دانش آموزان نسبت به مطالعه باید این گونه موانع را از سر راه او برداشت تا در مطالعه موفق شود . به عنوان مثال گرفتن عینک برای دانش آموزی که دچار ضعف بینایی است یا چشمانی آستیگمات دارد ، می تواند سردرد او را از بین ببرد و علاقه مندی اش را به مطالعه حفظ کند .
13- تاکید بیش از حد والدین بر خواندن :
تاکید بیش از اندازه بر مطالعه ، موجب بی علاقگی فرزندان به مطالعه می شود و باید از آن جدا پرهیز کرد . ولی تجارب والدین نیز نشان می دهد که اگر آنها اصلا به فرزندان خود تذکر ندهند ، فرزندانشان به طور جدی اقدام به مطالعه نمی کنند ، لذا وقتی از فرزندان آنها سؤال می کنم که آیا مایلید به مادر یا پدرتان بگویم که به شما در مورد انجام مطالعه تذکری ندهند ، می گویند : نه ، تذکر بدهند ولی زیاد و مکرر گفتن آنها ما را آزار می دهد . گاهی نیز ضرورت داشتن برنامه را به دانش آموزان نوعا از یادآوری زمان مطالعه توسط والدین رضایت بیشتری احساس می کنند تا این که مکررا در مورد مطالعه به آنها تذکر داده می شود.
به عبارت دیگر زیاد سخت گرفتن موجب بی علاقگی است و یادآوری نکردن باعث بی تحرکی. پس تذکر در حد مناسب لازم و ضروری است .
/انتهای متن/