شهدای مدافع حرم/باباهایی که شهید می شوند زنده اند
زهرا سالاری دختر شهید مدافع حرم عبدالحمید سالاری دلنوشته ای برای پدرش نوشته است: وقتی می گویم بابا انگار همه را دارم. این یعنی تو هستی. پس درست شنیده بودم، بابا هایی که شهید می شوند زنده اند.
شهید عبدالحمید سالاری در هرمزگان به دنیا آمد. ایشان در 26 مهرماه سال 1394مصادف با چهارم ماه محرم از طریق بسیج استان سیستان و بلوچستان پس از گذراندن دوره های آموزشی در تهران برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و مبارزه با گروه های تکفیری و داعش عازم شهر دمشق در کشور سوریه می شود و پس از زیارت حرم مطهر حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) عازم شهر حلب می شوند تا اینکه در روز سه شنبه 3 آذر1394 مصادف با دوازدهم ماه صفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
از ایشان دو فرزند به نام های محمد امین و زهرا به یادگار مانده است.دلنوشته ی رهرا
سلام بابایی منم زهرا، گفتم بابایی دلم بیشتر هواتو کرد بگذار چند بار تکرار کنم تا آرام بگیرم بابا، بابا، بابا.
وقتی می گویم بابا، قوت می گیرم. وقتی می گویم بابا انگار همه را دارم. این یعنی تو هستی. پس درست شنیده بودم. بابا هایی که شهید می شوند زنده اند پس برای این است دلم هنوز گرم بودنت است.
بابای مهربونم ! زهرا دلش برایت بی تاب است .
می دانی، شجاع من ، مرد قوی خانه ما ، مظلوم من!
مامانم همیشه می گوید چه معامله ای کرده ای با خدا که این چنین عزیزت کرد؟
6 سال است که درس می خوانم و تو هیچ وقت پای تمرین ریاضی ، علوم و اجتماعی من نبودی اما همین که حال نیستی، همین که از تمام داشتنت حق من و داداشم شده یک قاب عکس.
یک درس را خوب به من آموختی نه به من به همه همکلاسی هایم به مدرسه مان ، به شهرمان و به خیلی ها.
تو حرف نزدی و عمل کردی تو به ما آموختی ، می شود آرام و بی صدا بود اما قهرمان شد و امروز بابای ساکت و آروم من شد قهرمان کشورم .
دیگر من شرمنده حضرت رقیه (س) نیستم . صدای هل من ناصر حسین (ع) که هنوز همه عالم را گرفته ، تو بودی که لبیک گفتی . زیارتت قبول زائر بی بی زینب(س).
تو با اسلحه رفتی ایستادی تا آجرازآجرحرم عمه سادات تکان نخورد .
من و مادرم می ایستیم چادرمان را محکم تر می گیریم و برادرم قلم علم بر انگشتانش می فشارد تا با معرفت از کشور و اسلام دفاع کنیم .
شهادتت مبارک پدر مهربانم و من حرف دارم با همه مردم کشورم، چند سالی بود جای دختر بچه های کوچک پشت تریبون های یادواره های شهدا خالی بود سالیانی ست که دفاع مقدس به پایان رسیده و بزرگ شدن آن دختر که با آرزوی یک آغوش پدر شب می خوابیدند، اما امروز انگار جوشش دارد خون عاشوراییان در رگ های مردان سرزمینمان .
این بار یادواره ها با موضوع مدافعان حرم بر پا شده اصحاب حسین سینه سپر کرده اند که تیری به خیمه ها نرسد و امروز باباهای سرزمین ما و مسلمانان سر برافراشتن در مقابل گلوله ها که آتش گرفتن خیمه ها تکرار نشود و من هنوز گرمای دست رهبر مهربانم را روی سرم احساس می کنم و دل قرص به وجود نازنین شان است از خدای متعال خواستارم پرچم مولایمان امام خامنه ای بزودی زود برسد به دست صاحب و مقتدایش حضرت حجت بن الحسن عسکری (ع).
مدیر مدرسه مان گفت؛ این بار اسم زهرا سالاری هم اضافه شد به طرح شاهد مدرسه و این قصه ادامه دارد….
کلید واژه:
– -دختر-دل نوشته- شهادت-پدر- ی شهدا-سوریه-