روز خانواده و ایثار نان خالی و …
همه می دانیم که شأن نزول آیاتی از سوره هل اتی که در وصف اهل بیت و ایثاربی نظیرشان فرود آمده، چیست ولی فی الواقع شأن نزول نامیدن روز هل اتی به نام روز خانواده در جامعه ما چیست وقتی که …
یک روز در تقویم به نام روز خانواده نامیده می شود، روز نزول آیاتی از سوره هل اتی در شان خانواده ای که در آن مرد علی(ع) است و زن حضرت زهرا (س) و فرزندان حسن و حسین علیهاالسلام.
اما ماجرایی که باعث نزول آین آیات شد:
اعضای این خانواده همه با هم سه روز روزه می گیرند تا نذری را ادا کرده باشند و هر چهار تا با هم به اضافه خدمتکار خانه غذای افطاری شان را که نانی ساده بیشتر نیست، می بخشند به سه سائلی که هر سه روز به در خانه آنها آمده اند و خود فقط با آب افطار می کنند.
حالا چند سالی است که روز خانواده در کشور ما روز نزول آیات هل اتی قرار داده شده است.
خانواده مسئولین هم نان خالی می خورند؟
خوب است در اینجا چند پرسش مهم از خودمان بکنیم در مورد خانواده ای که به نام ایشان یک روز را در تقویم مان به خانواده نسبت داده ایم:
مگر این خانواده منتسب به رئیس حکومت وقت در شهر مدینه نبوده اند؟ غذای این خانواده نان خالی بوده است آن هم برای افطار در سه روز پیایی؟
برای خودشان هم اگر نه ، اقلا برای کودکان شان نمی توانستند سفره و غذای بهتری فراهم کنند؟
اینها که دست شان به بیت المال می رسید و قدرت هم داشتند، چرا برای کمک به محرومین یک خیریه درست نکردند تا مجبور نباشند همان قوت مختصرشان را ببخشند به نیازمندان؟
چرا بعوض همه اینها، با همدیگر نان خالی سفره شان را به مسکین و یتیم و اسیر می بخشند؟ چرانه تنها کاری به بیت المال برای مصارف شخصی و خانوادگی و … ندارند، بلکه از مال شخصی مختصر که حاصل کار و تلاش خودشان است، به نیازمندان می بخشند ایثارگرانه و بی منت و بی توقع برای جبران؟ چرا این کار خود را در بوق و کرنا نمی کنند، خبرش را منتشر نمی سازند، آمار نمی دهند و … برعکس، برمخفی کردن این عمل تا آنجا پافشاری می کنند که نهایتا خداوند از طریق وحی حال بد اهالی خانه مخصوصا کودکان را که از فرط گرسنگی بیحال شده اند، به پیامبرش خبر می دهد؟
اهل بیت سرمشق ما هستند؟
بعد از آن بد نیست چند سوال از مسئولین مان در مورد شان نزول نامگذاری این روز به روز خانواده در تقویم داشته باشیم :
واقعا قرار بوده که اهل بیت و سیره عملی شان مشخصا دراین ماجرایی که پیش آمده، سرمشق ما باشد که دستی بر قدرت داریم و دستی دیگر به بیت المال؟
واقعا مسئولین ما از اهل بیت در ماجرای هل اتی تبعیت می کنند در امور خانوادگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی؟ مگر نه این که این نمونه اعلی از خانواده باید اول برای مسئولین ما نمونه و مورد تبعیت باشند تا مردم عادی هم به کمک الگوهای عینی که از مسئولین شان می بینند، از اهل بیت و سیره عملی شان پیروی کنند؟
یعنی مسئولین ما در درون خانواده خودشان با همدیگر اینقدر انسجام و همدلی دارند ؟ نه تنها اهالی خانه با یکدیگر اینقدر مهربان و یکدلند بلکه با دیگران در بیرون خانه هم یکپارچه احساس مسئولیتند و آماده اقدام برای هر کار ایثارگرانه حتی با دست خالی؟
کار شعاری و نمایشی برای خانواده تا کِی ؟
بالاخره جا دارد از مسئولین حوزه خانواده بپرسیم:
چرا فکر می کنید همین که یک روز برای خانواده در تقویم اختصاص دهیم، خیلی کار مهمی کرده ایم؟
چرا فکر می کنید چون اهل بیت در بالاترین جایگاهند به عنوان یک خانواده برتر ، با اختصاص این روز به خانواده در کشور جایگاه خانواده بالا می رود؟
واقعا اگر ما در عمل ازدواج را بعنوان کار مقدماتی تشکیل خانواده به حال خود رها کرده ایم و بلکه در مواردی راهش را برای جوانان در فکر و عمل بسته ایم، با اختصاص یک روز در تقویم چه اتفاقی قرار است برای خانواده در جامعه ما بیفتد؟
در روزگاری که سیر تحولات عجیب و پرشتاب دارد طومار همه بنیادهای اصیل و اساسی را در جامعه مان به هم می پیچد، کسی از اهالی عقل و اندیشه هست که باور کند با کارهای شعاری و نمایشی صرف مثل درست کردن یک روز در تقویم برای خانواده و برگزاری چند همایش و سمینار و زدن چند پلاکارد و بیل بورد و … می توان کاری برای خانواده در این روزگار وانفسا کرد؟
شورای عالی خانواده چه شد؟
آیا رسیدن به مسائل و مشکلات بی حد و پیچیده ای که امروز گریبان خانواده را در جامعه ما گرفته است، ضرورت اتاق فکری برای چاره اندیشی در سطح کلان و بصورت همه جانبه برای نجات خانواده را روشن نکرده است ؟
سرنوشت شورای عالی خانواده که امید می رفت در چنین جایگاهی باشد، چه شد؟
آیا سازمان و ارگانی مشخص نباید به اقدام جدی و سنجیده برای پیگیری امور خانواده در این کشور اختصاص داشته باشد؟
معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در تمامی این سال ها برای خانواده در کشور چه کرده است؟
روزگاری اصلا نام خانواده هم در عنوان این بخش از قوه مجریه نبود. بعدها هم که نام خانواده در عنوان آن اضافه شد، عملا اتفاقی جز همین تغییر نام نیفتاد.
کلا مثل این که در کشور ما بنا بر این است که با نام وپلاکارد و حرف و همایش و … به امور بر زمین مانده پرداخته شود و بس. در حالی که این نوع حرکت های نمایشی صرف ممکن است برای اقناع موقتی افکار عمومی خوب باشد یا در جهت گرفتن بودجه و … خاصیتی داشته باشد برای سازمان و مسئولی، ولی قطعا در واقعیت اجتماعی جاری و مشهود در سطح جامعه تغییری ایجاد نمی کند.
کار شعاری بس نیست؟
سوال آخر این که در حوزه خانواده آیا همچنان باید به کارهای سطحی و شعار و تبلیغات و نامگذاری روز در تقویم و تغییر نام و … دلخوش کنیم و هر روز شاهد باشیم که آآمار ازدواج پایین و پایین تر بیاید، استحکام خانواده ها کم و کمتر شود وسیر وقوع طلاق پرشتاب تر گردد؟
آیا کار شعاری بس نیست در حوزه خانواده؟
آیا نامیدن یک روز در تقویم به نام روز خانواده، هر چند آن روز به برترین خانواده با بهترین انسان ها مربوط باشد، می تواند برای خانواده در کشور کاری کند؟ چنین نامگذاری چه اثری دارد وقتی که اکثر مسئولین و متولیان امر خانواده در جامعه مان، نه پای بندی به پیروی از این خانواده برتر دارند و نه قدمی برای تشکیل و تقویت خانواده در جامعه کنونی برمی دارند؟
/انتهای متن/