شهلا حبیبی و راهی که در امور زنان پیمود

هفته ای گذشت از پرکشیدن ناباورانه شهلا حبیبی . به رسم قدردانی از عمری زحمت و تلاش بی دریغ که داشت مروری باید هر چند گذرا به کارنامه اش در امور زنان که در قیاس با خیلی کارنامه های دیگر در این زمینه درخشان است و قابل تقدیر.

0

شهلا حبیبی رفت در حالی که هنوز امور زنان در کشور ما در مسیری که باید و شاید نیفتاده است؛ مسیری که شهلا حبیبی برای تعریف و روشن کردنش بسیار کوشید و خوب هم نتیجه گرفت. اما به نظر می رسد این مسیر ادامه نیافت؛ مسیری که با بنیانگذاری ساختار تشکیلاتی سنجیده برای امور زنان در جمهوری اسلامی شروع شد و از ابتدا با توجه به این که در اول راه بود و بدون سابقه در نظام اسلامی،  دارای جامعیتی قابل قبول بود.

ساختار امور زنان که شهلا حبیبی بنیان نهاد،  هم کل جغرافیای کشور را در همه استان ها پوشش می داد و هم کل دستگاه های اجرایی اعم از وزارتخانه ها و سازمان های مهم دولتی و حکومتی را. دراین ساختار ارتباط با دو قوه قضائیه و مقننه در نظر گرفته شد برای هماهنگی لازم میان قوا درعرصه امور زنان. توجه به بعد بین المللی فعالیت در عرصه امور زنان  از ویژگی های مهم این ساختار بود. ضمن این که برای مسائل و مشکلات زنان معمولی جامعه که در هیچ ارگان و سازمانی  صاحب جایگاه شغلی و حرفه ای نبودند از جمله خیل زنان خانه دار، هم جایگاهی تعریف شد که آنها و مسائل شان دیده شود.

نگاه متعادل به امور زنان با تکیه بجا به خانواده و اهمیت نقش های خانوادگی زنان و مشکلات و ناهمواری های حیات خانوادگی آنان از مهم ترین  ویژگی های کار و فعالیت ساختارمند شهلا حبیبی بود در دوران تصدی ریاست دفتر امور زنان ریاست جمهوری. مخصوصا مساله مهم و ظریف توجه به زنان خانه دار و غیر شاغل و هم مشی اصولی تکیه بر خانواده و نقش های خانوادگی زنان امری بوده که در دوران های بعدی تشکیلات امور زنان ریاست جمهوری گاه کمرنگ و گاه اصلا فراموش شد.

در واقع تکیه بر حرکت متعادل زنان در عرصه خانواده و اجتماع با هم و بدور از افراط و تفریط  کارمهمی بود که شهلا حبیبی در پی ریزی سنگ بنای امور زنان در دستگاه اجرایی کشور در نظر گرفت و بعدها هم شاید در هیچ دولتی بصورت کاملا متعادل و متوازن مورد توجه و عمل نبود.

درست به دلیل همین توازن در دیدن راه حرکت و رشد زنان مسلمان در کشور و در ساختار امور زنان بود که در بعد بین المللی هم جایگاه زن مسلمان انقلابی نتوانست پس از شهلا حبیبی به مسیر درستی برود؛ یعنی گاه امور زنان به مسیر افراط در تعاملات بین المللی به معنای انفعال و دربست پذیرفتن رویکرد سازمان های بین المللی رفت بی توجه به مبانی متفاوت و بعضا مغایر این سازمان ها در تعریف جایگاه زنان و مسیر حرکت شان.  گاهی دیگر هم برای فرار از دیدگاه های التقاطی و غرب گرایانه در موضوع زنان بکلی صحنه تعامل بین المللی  در امور زنان خالی گذاشته شد. شهلا حبیبی معتقد بود که تعاملات بین المللی فرصتی است برای این که ما به عنوان صاحب اندیشه و سبک در موضوع زنان حضوری فعال داشته باشیم در این عرصه تا خودمان و اندیشه و منش و روش مان را به زنان جهان معرفی کنیم. البته که این نیازمند قوت در اندیشه ورزی و نظریه پردازی و هم قدرت در ارائه و بازنمایی این افکار و نظریات بود؛ آنچه حبیبی با مدد گرد آوردن زنان اندیشمند و توانا توانست در دوران تصدی امور زنان به آن دست یابد و بعدها مثل آن را در تاریخ تعاملات بین المللی در عرصه امور زنان دولتی سراغ نداریم.

تاکید شهلا حبیبی بر این که مکتب اسلام انقلابی و مخصوصا دکترین حضرت امام خمینی(ره)در موضوع زن قابلیت ارائه به کل زنان آزاده درسطح جهان را دارد باعث شد که او در صحنه ای مثل اجلاس جهانی زنان در پکن با هیاتی بزرگ و دستی پر از ایده و نظر برود. ارادت او به حضرت زهرای مرضیه (س) از جنس یک ارادت عمیق و پویا بود که می بایست تبدیل به حرکتی پردامنه برای الگوسازی شود با مخاطب قرار دادن  کل زنان عالم و در همین راستا هم چه در دوره تصدی امور زنان در دولت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و چه در دوران پس از آن مخصوصا در ضمن فعالیت های گسترده ای که برای تشکیل و تقویت شبکه ارتباطی سازمان های غیر دولتی زنان حرکت کرد. او از معدود زنان فعال در عرصه امور زنان بود که نه مرعوب غرب شد در تئوری ها و نظریات رنگارنگ و ادعاهایش در مورد موضوع زن و نه در تقابل با آن احساس کمی و ضعف می کرد و بشدت  به تعاملی حکیمانه و نقادانه همراه با اثبات دیدگاه مترقی و پویای اسلام انقلابی در بحث زنان قائل بود.

جریانات  سیاسی مختلف  را می شناخت، بی این که در آنها حل شود و برای تحقق وظایف و مسئولیت هایی که در حوزه زنان و خانواده برای خویش قائل بود، سعی می کرد زنان توانمند را از هر جناح سیاسی که باشند و از ظرفیت های  مختلف در همه گروه های سیاسی  و هم شخصیت های مسئول  بهره گیرد، بی این که اجازه دهد امور زنان سیاسی شود و این به  سعه صدر و قدرت بالای تعامل  نیاز داشت که در او بود و در مسئولان امور زنان در دولت های بعدی کمتر دیده شد.   

در واقع شهلا حبیبی اهل سیاست بود اما سیاستی همراه با صداقت و شجاعت؛ چنین تلفیقی در روزگار ما و در نظام جمهوری اسلامی برای مردان مدعی دیانت و کارکشته سیاست هم چندان قابل تصور و تحقق نیست.

درهمه حرکت های  امور زنان  شهلا حبیبی فقط یک خط قرمز داشت، ولایت و رهبری. جز این هم نه با کسی ملاحظه و بده بستانی داشت و نه در محدوده  گروه و جریان سیاسی خاصی حرکت می کرد. از آن طرف صراحت لهجه، شجاعت و صداقت او در بیان و نقد اشکالات و نقائص امور البته کسانی را از ایشان می رنجاند و او برای بهبود وضع زنان کشور و رفع مشکلات و برداشتن موانع رشد زنان پروایی از دلخوری ها و رنجش ها هم  نداشت .

در چهارچوب دولت بودن و پست داشتن برای حبیبی شرط کار کردن برای زنان نبود، زمینه و وسیله کار بود و برای همین هم وقتی از مسئولیت امور زنان در کار دولتی بیرون آمد، نه تنها از جوشش و کوشش و تقلایش کم نشد بلکه شاید وسیع تر و عمیق تر کار برای زنان و در حوزه زنان و خانواده را پی گرفت.

برای پیشبرد امور از انتقاد و اعتراض و … به متصدیان امور و متولیان و مسئولین که مستقیم و غیرمستقیم با امور زنان مرتبط بودند، پروایی نداشت، با این حال  بشدت از هر نوع چالش و کشمکش با  زنان در این عرصه،  مخصوصا  در پیش چشم رسانه ها،  پرهیز داشت و آن را بضرر امور زنان در کشور می دید.

در دوره و زمانه ای که کار نکردن و آمار دادن چقدر رسم جا افتاده ای شده در میان خیلی از مدیران و مسئولین، شهلا حبیبی چقدر فراری بود از هر حرفی که بلند بزند و هر گزارشی که منتشر شود برای نمایش و هر مصاحبه ای که ذهن مخاطب را به سوی “شهلا حبیبی” فلش بزند و هر تصویری که او را معرفی کند. در عوض برای دفاع از داشته های زنان ایرانی که در سال های پس از انقلاب کسب کرده بودند، چه تقلایی می کرد گاه بی عِده وعُده و چه دل مشغولی و دغدغه ای داشت؛ دل مشغولی و دغدغه ای که گاه او را تا آن طرف مرزها برای نمایاندن واقعیت های امور زنان در ایران اسلامی می کشاند و از طرف دیگر آزادمنشانه و بی مهابا درهای هر چند بسته دفاتر مسئولین رده بالا و صاحب منصب را می زد تا بلکه به گله ای و خواهشی، یا اعتراض و انتقادی گره ای باز شود و …

و بالاخره از خصائل خوب شهلا حبیبی این بود که اگر چه همیشه مسئولیتی داشت دولتی یا غیردولتی، اما هرگز از مردم و از توده زنان و مسائل و دردهای شان دور و غافل نبود و برای پیدا کردن راه و چاره از هیچ تلاش و تقلایی دریغ نداشت.

و حرف اخر که  که در مورد شهلا حبیبی  باید گفت ایمان بی شائبه اش بود به اسلام انقلابی و ارادات بی پیرایه  و مخلصانه اش  به اهل بیت عصمت و طهارت و مخصوصا زهرای اطهر(س). عشقی او به بنیانگذارانقلاب اسلامی امام امت(ره) و وفاداریش به پرچمدار کنونی انقلاب رهبری معظم انقلاب در همه حرکت ها و فعالیت های او جاری بود.   

خدایش محشور فرمایدش با اهل بیت (ع) و زهرای مرضیه(س).

/انتهای متن/

 

درج نظر