چرا نمایندگان جامعه مدنی به شوراها راه نیافتند؟

“حضور نمایندگان جامعه مدنی در شوراها و تأثیر آن بر زندگی روزمره زنان” عنوان نشستی بود که حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعه شناسی ایران روز گذشته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد.

0

در همه جوامع به جز احزاب سیاسی، افرادی هستند که به طور مستقل و بدون وابستگی سیاسی به حزب خاصی، بعنوان نمایندگان جامعه مدنی و با هدف خدمت رسانی به مردم فعالیت می کنند و برای این اثربخشی بیشتر این فعالیت ها، راهی کانون های تصمیم گیری مثل شوراهای شهری و روستایی می شوند. اما آنچه در ایران دیده می شود حضور کمرنگ نمایندگان جامعه مدنی در شوراهاست.

برای بررسی چرایی این پدیده حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعه شناسی ایران نشستی را با موضوع “حضور نمایندگان جامعه مدنی در شوراها و تأثیر آن بر زندگی روزمره زنان” روز دوشنبه ششم شهریور ماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد.


عدم راهیابی زنان مستقل به شوراها
سارا پارساخو بعنوان دبیر نشست و عضو حلقه ی مطالعات مسائل اجتماعی زنان جلسه را با بیان مقدمه ای آغاز کرد:

“جایگاه زنان در مدیریت شهری از نشانه های بلوغ علمی و توسعه یافتگی جامعه است و مشارکت مدیریتی این قشر یکی از شاخص های توانمندی جامعه مدنی است. با وجود گسترش شهرها و جایگاه های جدید مدیریتی، فقط حدود 10 درصد از معاونت ها و ریاست ها به زنان تعلق گرفته است و با هر دیدگاهی این موضوع را بررسی کنیم زنان به حاشیه رانده شده اند. اما اینکه واپس زدن زنان مرهون جامعه سنتی است یا بی عدالتی جنسیتی قابل تأمل می باشد. در این دوره از انتخابات شوراها دیدیم که زنان متصل به قدرت و هم زنانی متصل به بدنه جامعه یا همان جامعه مدنی در صحنه حضور یافتن و زنان مستقل با وجود محدودیت، در کمیسیون های شورای شهر حضور پر رنگی دارند. گمشده ی زنان و دلیل تلاش روزافزون آنان رسیدن به مناصب بالا نیست، تلاش برای تأثیری گذاری در سیاست های کشور است، گرچه شورا محلی سیاسی نیست.”

وی اضافه کرد:  

“جلساتی از این نوع با این هدف که موانع حضور زنان جامعه مدنی در شورا و مدیریت شهری را شفاف کنند، لازم است. در دوره ی پنجم انتخابات شورای شهر، شش خانم در شهرستان ها به ریاست شورای شهر دست یافتند اما سؤال اینجاست که چرا از میان زنان غیروابسته به تشکل های سیاسی و از زنان وابسته به جامعه مدنی کسی  به شوراها راه نیافت؟ “


تجربیات شکست خورده زنان در احزاب سیاسی
دکتر فاطمه صادقی، پژوهشگر حوزه زنان و سیاست در ادامه ی نشست گفت:

“به دلایل مختلفی بسیاری از نمایندگان جامعه مدنی به شوراها راه نیافتند. برای فهم این موضوع به نظریات  “آنتونیو گرامشی” اشاره می کنم. گرامشی دو اصطلاح را به کار می برد: جنگ مانور و جنگ موقعیت. جنگ مانور در ایران سال ها وجود داشته است. مثلا در لیست شورای شهر می بینیم بسیاری از افراد تجربه هیچ فعالیتی در حوزه شهری و هیچ فعالیت مدنی نداشتند ولی به خاطر وابستگی به برخی احزاب توانسته اند نفوذ یابند. از طرفی جامعه مدنی یا فرودستان تلاش کردند کارهایی را پیش ببرند که همان جنگ موقعیت است. یعنی در این جنگ خواهان تغییر و تحول در زندگی و جامعه خودتان هستید و دنبال یارگیری سیاسی نیستید اگر هم یارگیری سیاسی انجام می شود، در جهت تغییر و بهبود وضعیت جامعه است. در مقابل این دو استراتژی در بسیاری از مطالعات در مورد ایران نوع سومی از کنش هم برشمرده می شود که اصطلاحا “مقاومت” نام می گیرد. این اصطلاح در مطالعات در مورد فرودستان خصوصا زنان بیشتر دیده می شود. یعنی طوری عمل می شود که فرودستان همچنان در حاشیه باقی می مانند.”

صادقی اشاره کرد:

“مشاهدات انتخابات شورای شهر این دوره نشان می دهد بسیاری از زنان تلاش دارند از وضعیت فرودستی خود به سمت موقعیت حرکت کنند، پس باید به جای توصیه ی صرف، به حرکات مثبتی که در حوزه زنان اتفاق می افتد تداوم دهیم. وقتی به تجربه ی حضور زنان در احزاب سیاسی در ایران توجه می کنیم می بینیم به دلیل وضعیت پدرسالارانه، این تجربیات کاملا شکست خورده است. مثلا بارها دیده شده که در گروه ها و احزاب مختلف خانم ها ناچار شدند از خط مشی هایی پیروی کنند که مطابق میل و نظرات آن ها نبوده است.”


جای خالی نمایندگان جامعه ی مدنی در شوراها
امیر یعقوبعلی، فعال اجتماعی حوزه ی زنان نیز پیرو بحث های ارائه شده، خاطر نشان کرد:

“سؤال اصلی نشست این است که نمایندگان جامعه مدنی چه کمکی به زندگی روزمره زنان می توانند بکنند؟ همیشه فعالان حقوق زنان لیستی از این موارد مثل افزایش توانمند سازی زنان، دسترسی برابر به امکانات شهری و … را تهیه می کنند اما در نهایت اتفاق خاصی نمی افتد. در واقع سؤال ما این است ترکیب جدید شورا وضعیت زندگی زنان را تغییر جدی می دهد یا نه؟ من به سه دلیل خیلی امیدوار به این تغییر جدی نیستم.

دلیل اول اینکه اصلا نمایندگان جامعه مدنی در شوراها نیستند. دلیل دوم ضعیف بودن ارتباط احزاب با جامعه مدنی در کشور ماست. دلیل آخر در این که طی این سال ها در حوزه اشتغال برای زنان حتی  در محیط های دانشگاهی نیز محدودیت و سهمیه بندی ایجاد شد.

درکل در سال های اخیر به دلیل محدودیت سیاسی جامعه مدنی، فعالیت و کارکرد سازمان های مردم نهاد با همه ی زحماتی که به دوش می کشند، بسیار محدود شده است.”

در پایان حاضرین در نشست پرسش هایی را در زمینه ی مباحث بیان شده مطرح کردند و سخنرانان پاسخگو بودند.  

به نظر می رسد یکی از این انتقادها که وارد بود، عدم طرح مساله تاثیر حضور جامعه مدنی بر زندگی روزمره زنان بود که در عنوان نشست آمده بود. در واقع عمده تمرکز سخنرانان بر مباحث نظری و سیاسی با بحث انتخابات شوراها و عدم راهیابی اعضای جامعه مدنی به شوراها بود.

/انتهای متن/

درج نظر