برای آبادی شهرمان اولویتها را بهتر و بیشتر بشناسید
این روزها زندگی کردن در فضاهای شهری بهاندازه کافی خودش خستهکننده و سرسامآور شده است و این وظیفه برنامه ریزان و مدیران شهری است تا با برنامهریزی و اولویتبندیهای درست این شهر و همه شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان را بهجایی بهتر و راح تر برای زندگی تبدیل کنند، اما آیا این درایت و برنامهریزی وجود دارد؟
پیرزن زیر لب غرولند میکرد و سعی میکرد که خودش را از پلهها بالا بکشد، آخر هفته بود مثل همیشه، پایانه شلوغ بود و قطع پلهبرقی و عبور بیمحابا عابران پیاده همهمه عجیبی را به پا کرده بود، در طول یک ماه گذشته، برای چندمین بار بود که پلهبرقی عابر پیاده قطع بود هر بار شرایط به همین منوال بود، از بالا پل عابر پیاده به خیابان نگاه کردم، به قول مادر جان گفتنی قیامتی بود، صدای بوق ماشینها برای عابرانی که به خاطر عبور نکردن از پلههای پل عابر پیاده دل به خیابان زده بودند غوغایی به پا کرده بود، همانطور که به خیابان نگاه میکردم چشمم به دستگاههای دیجیتال فروش آبمیوه و روزنامه در گوشهای از پایانه افتاد، برایم خیلی عجیب بود در پایانهای که شاید روزانه هزاران هزار نفر ازآنجا عبور کنند، پل عابر پیادهای که وجودش درد پای پیرزن را کم میکند تا غرغرکنان از پله بالا نرود باید همیشه خراب باشد اما در عوض تمامی اطراف پایانه پر بود از دستگاههای دیجیتال و فناوری نوین که غالباً در یک شهر، پایانه یا پارک یا هر محل عمومی دیگری از آنها استفاده میشود.
دیدن این صحنه و صحنههای مشابه در دوروبر این شهر قبل از هر چیز آدم را به این نتیجه میرساند که شهرداری برای هزینههایی که در مدیریت شهری انجام میدهد اولویتبندی مناسبی ندارد، شهرداری نمیداند و باید بداند که پیرزن خسته نه آبمیوه خنک میخواهد و نه دستگاه خودپرداز روزنامه او فقط یک پلهبرقی سالم میخواهد تا مجبور نباشد خیابانی عریض و طویل و یا این پلههای بیحرکت پلهبرقی را با رنج و درد و سختی طی کند.
سروصدایی توجهم را جلب میکند پیرمردی که جلوی پلهبرقی بیحرکت ایستاده است دائم با عصایش به پلهبرقی میزند و میگوید این پلهبرقی لعنی را درست کنید. این پلهبرقی لعنی را درست کنید. چند نفر به طرفش میروند تا آرامش کنند.
واقعاً که زندگی کردن در فضاهای شهری بهاندازه کافی خودش خستهکننده و سرسامآور شده است و این وظیفه برنامه ریزان و مدیران شهری است تا با برنامهریزی و اولویتبندیهای درست، این شهر و همه شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان را بهجایی بهتر و راح تر برای زندگی تبدیل کنند.
این نیازمند دقت نظر برنامه ریزان شهری است که حواسشان باشد که علاوه بر مدرن کردن صورت و سیما و د ر و دیوارهای شهرها، این شهر و همه شهرهای کشورمان را بهجایی راحت برای گذران زندگی همه اقشار جامعه تبدیل کنند.
برنامه ریزان و مدیران شهری باید بدانند که موفقت در تبدیل یک شهر به مکانی امن و راحت یعنی اینکه با سوء مدیریت، سالمندان، معلولین و ناتوانان را خانهنشین و منزوی نکنیم.
این خواسته شهروندان این شهر و همه شهرهای بزرگ و کوچک این سرزمین است؛ برای آبادی شهرمان ،اولویتها را بهتر و بیشتر بشناسید.
این خواسته همه شهروندان ِهمه شهرهایِ ایران است که قبل از هر هزینه برای شهر به فکر پلهبرقیهای خراب و مستهلک، آسفالتهای پردستانداز، پیادهروهای پرخطر و خطوط سفید کمرنگ عابر پیاده باشید.
/انتهای متن/