ملک الشعرای سه ملت از چه خانواده ای برخاست؟
10 تیر در تقویم روز صائب تبریزی است؛ شاعری که اولین ملک الشعرای مشترک میان سه کشور و فرهنگ ایران، هند و ترک بود با خانواده ای پدر هنرپرور، مادر فاضل و اهل هنر و عمو استاد خط.
میرزا محمد تقی تبریزی معروف به صائب تبریزی شاعر بزرگی است که مثل پلی بین سه فرهنگ ترک و فارس و هندو بود و به هر سه زبان شعر می سرود و محبوب هر سه ملت در زمان خودش بود.
از خانواده ای هنر دوست و هنرمند
ميرزا محمد علي تبریزی، متخلص به صائب تبریزی، از معروف ترين شاعران عهد صفويه است. تاريخ تولدش معلوم نيست و محل تولد او را بعضي در تبريز و بسياري در اصفهان دانسته اند؛ اما خاندان او مسلماً تبريزي بوده اند.
پدرش از بازرگانان و هنر دوستان اصفهان بود و به دستور شاه عباس اول صفوي با جمعي از تجار و مردم ثروتمند و متشخص از تبريز كوچ كرد و در محله عباس آباد اصفهان ساكن شد.
پدر محمد علی از بازرگانانی بود که همیشه از هنرمندان حمایت می کرد و برای هنر ارزش بسیار زیادی قائل بود. مادر محمد علی هم از زنان فاضل و اهل هنر بود که در این زمینه از فرزندش حمایت های بسیار زیادی می کرد. عموي او نیز، شمس الدين تبريزي مشهور به شمس ثاني از استادان خط بزرگ زمان خودش بود.
سفر به سرزمین هفتاد و دو ملت
محمد علی بعد از مدتی شعر گفتن، به صائب معروف شد. در سال 1034 هـ . ق. از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و كابل رفت. حكمران كابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، كه خود شاعر و اديب بود، مقدم صائب را گرامي داشت.
ظفرخان پس از مدتي به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دكن شد و صائب را نيز با خود همراه کرد. شاه جهان، که پادشاهی هنر دوست و اهل ذوق بود، صائب را مورد عنايت قرار داد و به او لقب مستعدخان داد.
این سفر در مجموع برای صائب بسیار پر برکت و سرشار از تجربیات جدید بود.
دیدار با پدر بعد از سال ها
در سال 1039 هـ.ق كه صائب و ظفرخان در ركاب شاه جهان در برهانپور بودند، خبر رسيد كه پدر صائب از ايران به اكبرآباد هندوستان آمده است و ميخواهد او را با خود به ايران ببرد.
صائب از ظفرخان و پدر او، خواجه ابوالحسن تربتي اجازه بازگشت خواست، اما حصول اين رخصت تا دو سال طول كشيد. در سال 1042 هـ.ق، كه حكومت كشمير به ظفرخان (به نيابت از پدرش) واگذار شد، صائب نيز به آنجا رفت و بعد به اتفاق پدر عازم ايران شد.
صائب پس از بازگشت به ايران، در اصفهان اقامت گزيد و فقط گاهي به شهرهايي از قبيل قزوين، اردبيل، تبريز و يزد سفر كرد. صائب در این مدت در ايران شهرت فراوان يافت و شاه عباس دوم صفوي او را به لقب ملك الشعرايي مفتخر ساخت.
آثار
او از پرکارترین شاعران زبان پارسی است. برخی تعداد ابیات او را به شکل مبالغه آمیز 200 تا 300 هزار دانسته اند.اما ادبایی چون محمد قهرمان،امیری فیروزکوهی و … اشعار او را 74 هزار دانسته اند. خود صائب از اشعار خود گزیده ای ترتیب داده بود، به این صورت که اشعاری را که پخته می دانست و شعری غیر از این اشعار را شایسته ی انتشار نمی دانست. یکی از این نسخه ها که صائب خود منتشر کرده بود، حدود 36 هزار بیت دارد که هم اکنون در کتابخانه ی دیوان هند(ایندیانا آفیس)نگه داری می شود.
بیشتر اشعار صائب غزل است. او مثنوی و قصیده نیز سروده است اما غزل او اعتبار بیشتری دارد. مثنوىاى به نام قندهارنامه دربارهٔ جنگهاى شاهعباس دوم و فتح قندهار دارد که معروف است.
صائب چند شعر به زبان آذری نیز دارد.به علاوه نوشته ای در مورد “قلیان” به شکل نثر از او موجود است.
شاعر بزرگ در تصویر سازی و خیال پردازی
شعر صائب حامل حكمتي ويژه است. به عبارتي، صائب به ديدهاي حكيمانه شاهد اوضاع جهان است. اما اين حكمت نه حاصل سير و سلوكي عرفاني به معناي خاص آن است و نه نتيجه شاگردي انديشه ورزان و فيلسوفان و استادان مدرسه؛ بلكه برخاسته از فطرت و حدت هوش شاعر و برآمده از نوعي تأمل آزاد در پديدههاي گوناگون هستي است.
صائب به تماشا و تفريح جهان آمده است و در اين تماشا، ديدني هاي طبيعت را با برخي از مفاهيم و مضامين موجود در زندگي انساني برابر مينهد و مفاهيم ملموس و روزمره را كه هر انساني دائماً در گير با آنهاست، برجسته مي كند و با نيروي تخيل شگفت انگيزش، آنها را با تصاويري محسوس و در دسترس پيوند مي دهد؛ پيوندي كه محصول آن عبرت است و ميوه اش حكمت؛ حكمتي كه ريشه در ذوق هنرمندانه و هوش نكته ربا دارد.
اشعاری برای تمامی مردم
شعر صائب با عموم مخاطبان ارتباط برقرار مي كند و اين ارتباط به قدري صميمي است كه مخاطب احساس مي كند به مضمون انديشه شاعر پيشتر مي انديشيده است؛ اما توان بيان آن را در خود نمي يافته است.
صائب به اقتضاي سنت شعر فارسي غير از مضامين متنوع و بديع از مضامين و مفاهيم عرفاني به گشادگي تمام بهره مي گيرد. اين مفاهيم در شعر صائب بيشتر از نوع كسبي هستند و نه كشفي و انديشههاي عرفاني صائب اغلب برخاسته از عرفاني نظري است. زبان راز محمل شهود و كشف عارفان و شاعران عارف است؛ آن چنان كه در شعر حافظ، مولوي و … هم شاهد آنيم در شعر صائب هم یافت می شود.
گزیده ای از اشعار صائب
آب خضر و میشبانه یکی ست مستی و عمر جاودانه یکی ست
بر دل ماست چشم، خوبان را صد کمان دار را نشانه یکی ست
پیش آن چشمهای خواب آلود نالهٔ عاشق و فسانه یکی ست
پلهٔ دین و کفر چون میزان دو نماید، ولی زبانه یکی ست
گر هزارست بلبل این باغ همه را نغمه و ترانه یکی ست
پیش مرغ شکسته پر صائب قفس و باغ و آشیانه یکی ست
دنبال دل کمند نگاه کسی مباد این برق در کمین گیاه کسی مباد
از انتظار، دیدهٔ یعقوب شد سفید هیچ آفریده چشم به راه کسی مباد
اشعار ترکی صائب
مین دل محزونیله بیر تازه قربانیز هله زخم تیر غمزه مستینله بیجانیز هله
اولمادان غم چکمه ریز دور زمانیندان سنین ناله و آه ائتمه ده دل ایندی حیرانیز هله
لطف ائدرسن، گر چه سن اغیاره هر دم دوستیم روز و شب بیز فرقتینله زار و نالانیز هله
عید وصلینه مشرف اولمادان اغیار دون دستینی بوس ائیله دیک بیز اونلا شادانیز هله
دام دوزخ ایچره اغیار اولماسین اصلاً خلاص صائبا بیز جنت دلداره مهمانیز هله
/انتهای متن/