به سپیدی یک رویا، آرزویی که برآورده شد
این روزها که درتقویم مناسبت سالروز ولایتعهدی امام رضا(ع) را داریم، نگاهی داریم به رمان «به سپیدی یک رؤیا» تازه ترین اثر فاطمه سلیمانی ازندریانی است که به پرداخت داستانی زیبایی از کی فراز از زندگی حضرت فاطمه معصومه (س) دست زده که شامل دوره پس از هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو و در پی آن درخواست امام از خواهرشان برای سفر به خطه ایران می شود.
یکی از جذابترین ژانرهای ادبی مورد اقبال در میان نویسندگان و نیز کتابخوانان کشورمان که شاهد خلق آثار بکر و تازه و خواندنی در آن هستیم؛ رمانهای تاریخی مذهبی است. این رمانها قصهای تاریخی را از بزرگان دین و با زبانی که تنه به روایات تاریخی و زبان کهن میزند بیان میکنند؛ به عبارت دیگر مخاطب این رمانها از حیث قصه با داستانی تاریخی با درونمایهای معنوی روبرو هستند و از حیث زبانی نیز تلاش نویسنده را برای خلق ادبیات زبانی متناسب با برهه تاریخی که داستانش متعلق به آن است را مرور میکنند.
داستان
رمان «به سپیدی یک رؤیا» تازهترین اثر فاطمه سلیمانی ازندریانی است که با شیوهای نو به سراغ مخاطب خود رفته است. این رمان در وهله نخست از داستانی بهره میبرد که تا پیش از این کمتر پرداختی از آن صورت گرفته است.
او در داستان خود فرازی از زندگی حضرت فاطمه معصومه (س) را از دوره پس از هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو روایت میکند که در پی آن ایشان به درخواست امام قدم در راه سفر از مدینه به مرو میگذارند و در نهایت نیز در اثر بیماری در شهر قم به رحمت خداوند می روند. این فراز تاریخی و روایت داستانی از آن، برگ برنده نویسنده این کتاب است؛ که به خوبی از آن برای پرداخت داستانی بهره برده است.
زنی که از درون خانه ائمه می گوید
از سوی دیگر داستان به سپیدی یک رویا از یک زاویه دید بسیار بدیع بهره برده است. راوی داستان یکی از مستخدمان حضرت فاطمه معصومه (س) است که در داستان به شکل و شمایلی تازه و واقعی به روایت داستانی پرداخته است.
بیان زنانه و ترسیم ظرافتهای بیانی که معمولاً در زبان زنان میتوان سراغی از آن گرفت از سوی نویسنده در این متن به زیبایی ترسیم شده است. در کنار این زیبایی بیانی، فضاسازی نویسنده از اندرونی منزل امام معصوم و ساخت چندین شخصیت سپید و خاکستری در این فضا که شرح رفت و آمدها و نگاه مردم در آن دوران تاریخی به امام معصوم و بیت او را روایت میکند نیز از دیگر ویژگیهای این متن است که نویسنده توانسته به خوبی از عهده آن برآید.
زبانی جذاب و پر کشش
سومین ویژگی این رمان را باید در زبان خلق شده توسط نویسنده جستجو کرد. سلیمانی در روایت خود از زبانی بهره میبرد که هم تاریخی است و هم کشش داستانی دارد. به عبارت دیگر نویسنده با توانایی و هوشیاری از عبارات و افعال و کلمات به شکلی بهره برده که مخطاب ناخودآگاه احساس کند در فضایی تاریخی و کهن در حال مواجه شدن با داستان است.
خلق این زبان تازه با توجه به پیچیدگیهای موجود در راه ایجاد آن در کنار جسارت نویسنده برای ورود به این وادی در کنار تجربههای بسیار موفقی که در این زمینه وجود دارد یکی دیگر از نقاط قوت این متن به شمار می رود.
سخن آخر
در نگاهی تازه و کلی «به سپیدی یک رؤیا» رمانی است جسورانه و بسیار شیرین که از داستانی تاریخی کمتر شنیده شده. نویسنده درباره یکی از منسوبان به خاندان عصمت با تلاشی قابل تقدیر ، سعی کرده تا نمونهای قابل احترام از یک رمان تاریخی را به رشته تحریر در آورد و خوانندگانش را به آن فضا و آن روزها ببرد.
/انتهای متن/