وقتی مناظره میدان نبرد میشود
وقتی در جریان مناظرات انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، که بعضا در حال حاضر سمت و مسئولیتی را هم به عهدهدارند، اینگونه فعالیتها و دستاوردهای همدیگر را زیر سؤال میبرند، آیا از مردم میتوان انتظار داشت که نگران سامان سرزمین خود نباشند؟
جمعهشب بود. هنوز ساعت و یا حتی زمان زیادی از پایان مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری نگذشته بود که فضای مجازی پرشده بود از پیامها و مطالب، پیرامون مناظره و مناظره کنندگان، وقتی یک نگاه گذرا به آنچه در ارتباط با مناظرات در فضای مجازی بود انداختم به یک نکته جالب برخوردم و آنهم این بود که حجم مطالب طنز و تند گویی ها و تخریبهای سیاسی در آنها خیلی بیشتر و واضحتر از مباحث کارشناسی و تحلیلهای خردمندانه بود.
درست است که مردم ایران ظریفاند و نکتهپرداز، درست که جامعه ما این روزها در فضای مجازیمان پر است از انواع اقسام طنزپردازیها و اظهار نظرات و تند گویی ها و تخریبها.
اما یادم هست، یادم هست دوران کودکیام را ، همان روزهایی که روزهای انتخاب بود، یادم هست روزهایی را که مسائل سیاسی کشور بهجای سوژه طنزپردازی و اظهار نظرات عامیانه و گاه عصبانیتها، سوژه مسائل کارشناسی و نقل محفل خردمندان بود و این شاید و بهاحتمال بسیار قوی نتیجه رفتار خردمندانه سیاستمداران آن زمان ما بود، آن روزها سیاست و خدمتگزاران مردم ارجوقرب بیشتری در میان افراد جامعه داشتند، آن روزها جنگ بود، مشکلات اقتصادی و گاه سختی بسیار و بسیار و بسیار جانکاه تر و ا تر این روزها بود اما مردم به سیاستمداران شان اعتماد بیشتر داشتند.
راستی چه شده است که این روزها سیاستمان از جایگاه والای خود به جایگاه پایین و گاه بیاهمیتتر نزول کرده است؟ متأسفانه بهجرات میتوان گفت که هیچچیز و هیچ دلیلی بهاندازه رفتار سیاستمداران ما در ایجاد این جو مسموم و نامیمون مؤثر نیست.
روی سخنم با همهکسانی است که این روزها آستین همت بالا زدهاند تا بیایند، حرف بزنند، برنامه بدهند و انتخاب شوند، بله روی سخنم با همین کسانی است که این روزها کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستند.
من از شما یک سؤال دارم.
وقتی یک مناظره تلویزیونی آوردگاهی میشود برای جنگیدن و جسارت و دشمنی، وقتی کسانی که میخواهند به همین زودی، چند ماه دیگر، در مقام ریاست جمهوری قرار بگیرند مناظرات شان به دعوا و بگو نگو و جدلهای ناپسند سیاسی تبدیل میشود آیا این مردم میتوانند به بهبود اوضاع مملکت خویش امیدی داشته باشند؟
روی سخنم با مناظره کنندگانی است که بهجای اعلام برنامهها و اهداف خود با گرز آتشین و سپر آهنین به کارزار مناظره میآیند! وقتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که هر یک از آنها در حال حاضر سمت و مسئولیتی را به عهدهدارند، اینگونه فعالیتها و دستاوردهای همدیگر را زیر سؤال میبرند، آیا از مردم میتوان انتظار داشت که نگران سامان سرزمین خود نباشند؟
وقتی مناظره میدان نبرد میشود برای مردم یک پیام نامبارک دارد و آن، این است که دستی واحد و اهدافی مشترک برای ساختن جامعه و بهبود شرایط آن وجود ندارد.
وقتی مناظره میدان نبرد میشود یک زنگ خطر بلند را به صدا درمیآورد؛ زنگ خطری که مردم و قشر آسیبپذیر بیشتر از دیگران آن را میشنوند، زنگ خطری که گامهای آنها را سست میکند و ثمره آن این است که 29 اردیبهشتماه آنها دستان جوهری خود را با تردید و ناامیدی بر صفحه کاغذ فشار دهند.
این مردم برای اطمینان دل شان به سیاستمدارانی موجه تر و همدل تر احتیاج دارند.
امید مردم را ناامید نکنید.
/انتهای متن/