که «من» برای شکوهت غزلسرای کمی است
این روزها که صفحات تقویم بوی نسیم کنار خلیج را میدهد بد نیست که با شعر سودابه مهیجی سفری آرام را در آغوش موجهای آبی خلیج همیشه فارس تجربه کنیم.
نمیدانم چرا؟ اما در خیالم همیشه اگر رنگ فروردین سبز است و رنگ شهریور نارنجی سیر، رنگ اردیبهشت برایم آبی است، از آن آبیها که خیال را میبرد تا همان دم دم دم آرامش، فکر میکنم آنکسی که پیشنهاد داد که یکی از روزهای اردیبهشت را به خلیجفارس اختصاص بدهند مثل من در عمق خیالش محو آبی بیکران اردیبهشت بوده است؛ آبی بیکرانی که خیلی طول نمیکشد که تو را در دامن موجهای نیلگونی بیندازد که آرامترین گهواره برای خیالهای مردم سرزمینی است که حرفهای ناگفته زیاد دارند، موجهای خلیجفارس مان امنترین قاصدی است که این پیام را به دزدان تاریخ و حیثت میرساند و میگوید که من خلیجم، خلیجفارس با همان اصالت و آباد گری، این روزها که صفحات تقویم بوی نسیم کنار خلیج را میدهد بد نیست که با شعر سودابه مهیجی[1] سفری آرام را در آغوش موجهای آبی خلیجفارس تجربه کنیم.
برای این همه ساحل صدف بهای کمی است
«خلیج» حرف کمی، «بحر» ادعای کمی است
شبیه اقیانوسی کنار رونق تو
حضور این همه بندر چه ماجرای کمی است!
ندیم شوکت جاوید سالیان وطن!
ـ که عشق پیش دلت عمق بی صدای کمی است ـ
اگر چه خلق جهان سدّ این ادامه شوند
خیلج «فارس» تویی… خونِ دل، بهای کمی است
همیشه جاری آبی! شروع عمر زمین
برای قدمت سبز تو ابتدای کمی است
تمام صحن وطن بستر غرور تو باد!
ولی تو بی مرزی، این فراخنای کمی است
…
مدام نام تو موّاج کرده شاعر را
که «من» برای شکوهت غزل سرای کمی است
دلیل راه، خودت باش! کشتی غزلم ـ
شکسته است… قلم سخت ناخدای کمی است
1- سودابه مهیجی متولد اردیبهشت ۱۳۶۴ تهران است او اصالت یزدی دارد و کارشناس مرکز پژوهشهای سیما است ،سودابه مهیجی دارای مدرک تحصیلی نرم افزار و دانشجوی ادبیات فارسی است؛ او با کسب بیش از سی رتبه از جشنواره های مطرح ادبی کشور از بانوان موفق شاعر در سالهای اخیر بوده است از آثار او میتوان به نوبت به نوبت آفتاب و جمعه ها هنوز خواب می بینند اشاره کرد.
/انتهای متن/