بیعت زنان مشارکت آگاهانه در امور سیاسی
در زمانی که در جزیره العرب دختران و زنان حتی حق حیات نداشتند، اسلام به زنان حق مشارکت سیاسی در تعیین سرنوشت جامعه اسلامی را داد. بیعت نه تنها رای دادن زنان با حاکم اسلامی بود بلکه مشارکت عملی فعال در این حاکمیت بحساب می آمد.
فراهم اورد با فراهم آوردن زمینه مهم ترین کار یعنی مشارکت سیاسی را برای زنان آنها را بیعت در اسلام همان رای دادن است که امروزه در نظام سیاسی مردم سالاری وجود دارد. با این تفاوت که بیعت کننده نه تنها در انتخاب حکمران اسلامی نقش دارد بلکه با بیعت خود نشان می دهد که در مسیر اعمال حاکمیت هم ناظری مسئول، فعال و تحلیلگر است و هم در عین حال باید عملا در پیاده شدن مصوبات و دستورات حاکمیت همراه باشد .
بیعت در تاریخ اسلام از بارزترین مظاهر فعالیت سیاسی میباشد که زنان امت اسلامی هم آن را انجام دادند. از دیدگاه اسلام بیعت موجب مشروعیت نظام حکمرانی میگردد و این به پیش از تشکیل دولت اسلامی به وسیله رسول خدا(ص) برمیگردد.
بیعت اختیاریست اما وفاداری اجباری
انگیزه بیعت اساساً از اراده و اقتدار امت برمیخیزد، چون بیعت براساس اراده و اختیار صورت میگیرد. مردم ( شامل مردان و زنان) پیش از بیعت آزاد و مختارند که دست بیعت بدهند و یا خیر, ولی پس از بیعت و اعلام وفاداری نسبت به مصوبه و دستورات پیشوا و رهبر, حق سرپیچی و تخلف را ندارند.
رسول خدا(ص) در همین باره فرموده است:
یکی از سه گروهی که مورد غضب الهی قرار میگیرند و خداوند با آنان سخن نمیگوید، افرادی هستند که با رهبر خویش فقط به جهت منافع دنیایی بیعت مینمایند. اگر به واسطه بیعت به مطامع دنیوی خویش رسیدند، بر بیعت خویش پایدار میمانند وگرنه دست از حمایت او برمیدارند و از بیعت، تخلف مینمایند.
بیعت زنان مدینه با رسول خدا
بعد از آشنایی مردم یثرب با دین اسلام، فصل جدیدی برای پیشرفت اسلام آغاز شد. مردم یثرب علاوه بر آنکه دین سلام را پذیرفتند، در صدد دفاع از آن نیز برآمدند.
مردم یثرب دو بار در مکه با رسول خدا بیعت کردند که در بیعت دوم دو زن به نامهاى اسماء دختر عمروبن عدى از بنىسلمه معروف به اممَنیع و نُسیبه دختر کعببن عمروبن عوف از بنىمازن معروف به امعُماره حضور داشتند. آنها همراه سایر بیعتکنندگان در شب 13 ذىالحجه مخفیانه در منى نزد پیامبر آمدند و با آن حضرت بیعت کردند و متعهد شدند همانگونه که از فرزندان و خانواده خویش دفاع مىکنند، از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز دفاع نمایند و دستورات وى را اطاعت کنند.
بیعت های همراه یا جدای از مردان
بعد از آمدن پیامبر به یثرب، زنان آنجا هم دوش با مردان شان در عرصه آمدند و برای بیعت با رسول خدا از هم پیشی گرفتند. لیلی دختر خطیم نخستین زن یثربی بود که پس از ورود پیامبر (ص) به مدینه با ایشان بیعت کرد در حالی که دخترانش عمره و عمیره نیز با او بودند به جز او و زنان حاضر در بیعت عقبه از ام عامر اشهلی، حواء خواهر لیلی دختر یزید بن سکن، مادر سعد بن معاذ، لیلی، مریم و تمیمه دختران ابوسفیان ابوالبنات و شموس دختر ابو عامر راهب، جمیله دختر ثابت دختر شموس و ریطه دختر نعمان بن ثابت به عنوان زنان پیشگام مدنی در بیعت با رسول خدا بودند.
زنانی که برای بیعت با رسول خدا(ص) به حضور ایشان شرفیاب میشدند گاهی همراه مردان در یک زمان شرکت میکردند و گاهی هم با دستهای از زنان و برخی وقتها هم جداگانه و به تنهایی به حضور رسول خدا(ص) میرسیدند و با ایشان پیمان میبستند. چنانچه «ام عماره» و «ام منیع» همراه جمعی از مردان با رسول(ص) پیمان بستند، ولی «ام عطیه»، «امیمه بنت رقیقه»، «اسماء بنت یزید»، «عمیره بنت المسعود الانصاریه»، «سلمی بنت قیس» به همراه جمعی از زنان بیعت کردند.
تشریک مساعی زنان در امور سیاسی و جهاد
بیعت در عصر نبوی به عنوان یکی از حساسترین امور سیاسی اسلام بود که شرکت زنان در آن نقش سیاسی زنان را در آن شرایط خطیر نشان میدهد. در زمانی که زنان از ضروریترین حقوق خود محروم بودند، اسلام و رسول خدا(ص) آزادی، حق رأی و نظر را برای زنان به ارمغان آورد. شیوهی بیعت زنان با پیامبر اکرم(ص) به وضوح نمایانگر این امر است که دین مقدس اسلام بر حضور زنان در عرصه مسائل سیاسی و سرنوشتساز و دفاع از آرمانهای مکتبی تأکید میکند.
پس از بیعت زنان با رسول خدا(ص) مسئله تشریک مساعی زنان در کنار مردان در امر دفاع از ارزشها و حاکمیت سیاسی در مدینه بود. با آغاز حکومت نبوی در مدینه و حملات خصمانهی دشمنان اسلام از بیرون مدینه، بحث دفاع شکل گرفت و در این میان زنان مسلمان با شروع اولین جنگها، خواهان شرکت در دفاع بودند و پیامبر اکرم(ص) توانایی برخی از زنان را بسیار بالا و آنان را سرشار از عشق و روحیه فداکاری و ایثار میدیدند و از اینرو ایشان به آنان اذن حضور در صحنه نبرد با مشرکان را میدادند. «صفیه»، دختر عبدالمطلب گوید: «در جنگ احزاب زیر رگبار سنگ و تیر بودم که یک یهودی به سوی ما آمد، من شمشیر حان بن ثابت را گرفتم وگردن یهودی را زدم، طوری که سرش به طرف گروهی پرتاب شد.»
من به زنها اجازه حضور داده ام
«ام زیاد الشجعیه» از زنان مسلمان و از جمله آن شش زنی است که در جنگ خیبر همراه با سپاه مسلمانان بودند میگوید: خبر حضور ما در جنگ به پیغمبر(ص) رسید و به سوی ما آمد و فرمود: با اجازهی چه کسی آمدهاید؟
گفتیم: دارو آوردهایم تا مجروحان و زخمیها را مداوا کنیم، مهمات سربازان را نگاهداری کنیم و…
پیامبر سخنان ما را شنید و اجازه ماندن در جبهه را به ما داد.
«ام سنان» زن دیگری که در غزات پیامبر شرکت میکرد، میگوید: آنگاه که پیامبر(ص) میخواست به جنگ خیبر برود خدمتش عرض کردم: یا رسول الله، اجازه میدهید که همراه شما بیایم؟ مشکهای آب را تعمیر میکنم، مجروحان را مداوا میکنم؟
پیامبر(ص) فرمودند: زنهای دیگری هم در این جنگ شرکت کردهاند و من به آنها اجازه حضور دادهام و از طایفهی خود تو هستند و تو میتوانی با ما باشی، پس همراه ام سلمه باش.
بانوی دیگری که نیز عاشقانه به خدمترسانی مشغول بود «رفیده» بود؛ او شخصاً مجروحان را مداوا و پرستاری میکرد. پیغمبر(ص) نیز گاه به دیدنش میرفت و احوالش را میپرسید. در نبرد خندق که سعد بن معاذ مجروح شد، او پرستاری میکرد.
از زنان مبارز دیگر میتوان از «ام ایمن» که نام او «برکه بنت ثعلبه بن عم والحبشیه» است، نام برد که ید طولایی در جهاد داشت. او در غزوه احد، حنین، خیبر و موته همراه مجاهدان بود و به آنان یاری میرساند.
از این نمونهها در مدت ده ساله حکومت رسول خدا در مدینه زیاد اتفاق افتاد، زنان مدینه بعد از بیعت با رسول خدا همواره پیرو ایشان بودند و از همراهی و کمک کردن به پیامبراشان حتی در صحنه نبرد هم کوتاهی نمیکردند.
منابع:
علىبن حسن طبرى، اعلامالورى، ص 60ـ61.
محمدبن جریر طبرى، تاریخ طبرى، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 2،
ابن حجر، احمد بن علی، الاصابة فی التمیز الصحابة، بیروت، دار صادر، ج4،
ابن اثیر، علی بن احمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، تهران، انتشارات اسماعیلیان، ج5، صص453-454.
/انتهای متن/