اگر در جان ما عطری ست عطر یاسمین توست
در آستانه میلاد امام جواد (ع) میهمان دفتر شعر علیرضا قزوه میشویم و از امامی میخوانیم که عطر یاسمینها از وجود اوست .
در همین روزها در حوالی یک بهار دلنشین، زمین بهاری دوگانه و چندگانه را تجربه میکند، شاید شنیده باشید که گاهی بهاران در زمستان است و یا در پاییز آری بعضی بودنها، بعضی آمدنها بهاران را میآورند و ما این روزها بهاران را در بهاران و در بهاران تجربه میکنیم، بهاری که خیزش طبیعت است، بهاری که با ترنم بادهای رحمت پروردگار آمده است و بهاری که از شکوفاییاش را از میلاد بزرگ امامی دارد که مظهر جود است و بزرگی؛ در آستانه میلاد امام جواد (ع) میهمان دفتر شعر علیرضا قزوه[1] میشویم و از امامی میخوانیم که عطر یاسمینها همه از وجود اوست.
اگر دینی ست باقی در جهان بی شبهه دین توست
یداللهی که می گویند خود در آستین توست
تو حتی قادری خورشید را زیر نگین آری
که ” نعم القادرُ الله ” خود نقش نگین توست
چراغی در جهان گر هست جز نور منیرت نیست
اگر در جان ما عطری ست عطر یاسمین توست
تمام خاک ایران را به پایت با رضا ریزیم
اگرچه مرو تا بغداد جزئی از زمین توست
نه رسم معتصم ماند و نه تلخی های ام الفضل
اگر شعری به جا مانده ست شور دلنشین توست
جواد الحق اشفعنی، تقی العشق ادرکنی
اگر علم و یقینی هست از علم الیقین توست
[1] – علیرضا قَزوه زاده بهمن ۱۳۴۲ در گرمسار نویسنده و شاعر معاصر ایرانی است. او ازجمله شاعران حوزه انقلاب و دفاع مقدس شمرده میشود و درونمایه اشعار او مذهبی است. اشعار او در قالب شعر سپید وغزل منتشرشده است. او رئیس مرکز تحقیقات فارسی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلینو بود وی با شعر بلند مولا ویلا نداشت بهعنوان شاعری منتقد وارد فضای هنر و ادبیات شد. از آثار او می توان به کلمات الشعرا ،صبح تان بخیر مردم ،از نخلستان تا خیابان و دو رکعت عشق اشاره کرد .
/انتهای متن/