ده سال دوندگی برای یک رضایت بی جا
وقتی قانون مجرمی را محکوم می کند، گذشت بی جا می تواند مشکل ساز شود؛ همان طور که برای مرضیه و همسر افغانی اش باعث دردسر شد، وقتی با رضایت بی موردشان در مورد اقوام مجرم شوهرش حق شان ضایع شد و اموال به سرقت رفته شان از کف رفت.
مرضیه از مشکل خود که باعث از میان رفتن اموال خانواده شده، این طور تعریف کرد:
من خودم ایرانی ام ولی همسرم محمدجواد از مهاجرین افغانی است. 30 سال پیش با هم ازدواج کردیم. در این سال ها شوهرم کارش خوب بوده است. روزها بنایی و گچکاری و هرکاری از دستش بر می آمد، انجام می داد و عصرها هم در خانه ای که 20 سال است زندگی می کنیم، سرایداری و نظافت را بعهده داشته است. صاحبخانه خوب و مومنی داریم که همیشه هم از ما راضی بوده است. من ابتدا سواد نداشتم اما به نهضت سوادآموزی رفتم و سواد دار شدم و کمی که از نظر تحصیلی پیشرفت کردم ، خودم معلم نهضت سواد آموزی شدم. چندین سال خودم هم کار می کردم. یک فرزند بیشتر نداریم که بالای 20 سالش است. الحمدلله زندگی مان خوب است.
مشکل من این است که حدود ده سال پیش خانه ما را، یعنی همان خانه سرایداری مان را، دزد زد. بعداً فهمیدیم که چندبار دیگر هم آمده بودند و حتی به خانه ارباب ما هم دستبرد زده اند، ولی صاحبخانه ما با اینکه فهمیده بود سارقان از اقوام شوهرم هستند، آنقدر آدم خوبی است که گناه آنها را پای محمدجواد ننوشت وما را از کار و زندگی بیرون و آواره نکرد.
در دستبردی که همین سارقان به خانه ما هم زدند، همه طلاهایم را که با پس انداز کمم تهیه کرده بودم ، بردند. آنها مقداری پول نقد هم که جمعاً آن زمان 50 میلیون می شد، از ما سرقت کردند. بعدا فهمیدیم که این سارقان از افراد یک خانواده سه نفری بودند که قبلاَ به عنوان مهمان به خانه ما آمده بودند. البته وقتی آمده بودند فرزند من هم در حیاط خانه بود. آنها از حیاط پشتی از دیوار بالا رفتند و قفل در را آهسته شکستند و وارد خانه شدند. البته چون قبلا به خانه ما آمده بودند، از همه چیز ما با خبر بودند. خیلی راحت سر کمد ما رفتند و خیلی اموال و چیزهای ارزشمندمان را از جمله یک دوربین فیلم برداری را بردند، البته بعدا این یکی را پس دادند و کسی هم نفهمید که دزد هستند. بعد از آمدن به خانه فهمیدم که کار آنهاست. چون سابقه پسرشان را در شرارت همه می دانستند.
همان وقت به 110 خبر دادم، آمدند و صورتجلسه کردند و از آنها به کلانتری هم شکایت کردم و دستگیرشان کردند و معلوم شد که عامل دزدی خود شان بوده اند. با رفتن به دادگاه و گرفتن وکیل رای به نفع ما به برگرداندن اموال مسروقه صادر شد. بعد از دریافت رای و محکومیت آنها، چون از اقوام شوهرم بودند، به درخواست و التماس افتادند که پسر ما را زندان نبرید. ما همه اموال شما را برمی گردانیم. اگر رضایت بدهید کار می کنیم و در مدت یک سال همه اموال شما را برمی گردانیم. چون پسرم همه را فروخته و پولش را خرج کرده است. شوهرم که فکر می کرد زورش به آنها می رسد، یک تعهدی از آنها گرفت که دو نفر دیگر هم به عنوان شاهد آن را امضا کردند و رضایت داد. رضایت دادن همانا و رفتن و پنهان شدن آنها همان. بعد از چندی که دیدیم از آنها خبری نیست، با پرس و جو فهمیدیم که رفتند تبریز زندگی می کنند. به آنجا رفتیم و آدرس شان را پیدا کردیم. ولی از آن روز تابه حال یعنی 10 سال است گرفتار آنها و شوهر بی فکرم هستیم که با رضایتش حکم دادگاه را بی اثر کرد. خود قاضی می گفت این کار را نکنید، چون دیگر نمی توانید شکایت کنید. ولی محمد جواد این کار را کرد و اموال مرا که خودم با کار خودم اندک اندک جمع کرده بودم و پول و مال خودش و زندگی مان را نابود کرد. حالا نمی دانم چه کار کنم.
پاسخ دکتر فرزانه اژدری:
برای اصل دعوای سرقت به این خانم راهنمایی شد:
- با همان موضوع سابق و طرفین دعوای قبلی نمی توانید شکایت کنید. چون قاضی بهترین و عادلانه ترین رای را با بررسی مدارک و دستگیری سارقین و اعتراف آنها به سرقت و بررسی جزئیات دعوا به نفع شما صادر کرده بود. بعد از رای قطعی با رضایت همسرتان همه چیز کان لم یکن شد که اصلا انگار دعوایی علیه آنها ندارید و سارقین از همه اتهامان مبرا شدند و مال شما هم از بین رفت. دیگر نمی توانید در دادسرا علیه آنها در این موضوع شکایت ارائه دهید.
- راهی که در حال حاضر دارید با تعهدی که از ایشان گرفته اید و امضا کرده اند و دوشاهد هم آن را گواهی می دهند و امضا کرده اند، می توانید با استناد به حکم قطعی دادگاه بدوی و تعهدی که از ایشان در موضوع برگرداندن اموال مسروقه در دست دارید، به دادگاه مراجعه کنید و ایشان را الزام به انجام تعهد کنید. دادخواستی با همین عنوان در دادگاه حقوقی، خودتان یا وکیل تان، می توانید ارائه دهید
- چون محل زندگی متعهد در تبریز است باید در تبریز اقامه دعوای کرده و دادخواست بدهید.
- همه این پیگیری های حقوقی را همسرتان باید انجام دهد، چون ایشان طرف تعهد و قرارداد با اقوام شان هستند و اگر شما مایل به پیگیری هستید، باید همسرتان یک وکالت کاری در دفترخانه اسناد رسمی با قید وکالت در توکیل برای شما تنظیم نماید که شما نماینده کاری ایشان شوید و برای حضور در دادگاه شهرستان و انجام پیگیری های حقوقی از طرف همسرتان بتوانید وکیل بگیرید و وکالت نامه وکیل را امضا کنید.
/انتهای متن/