یلدا شب بلند غزلهای مشرقی ست
پاییز نفسهای آخرش را میکشد ، فصلی پر از شاعرانههای شورانگیز و بازی جذاب رنگها در آسمان و زمین ، وقتی پاییز نفسهایش به شماره میافتد ، یعنی از پس یک یلدای باشکوه تو سپیدی و پاکی زمستان را خواهی دید، یلدا یعنی از پس میهمانی رنگها تو، به بزم عاشقانه پاکی و سپیدی دعوت میشوی و در انتظار سبزی مینشینی؛ یلدا میگوید که اگر در پس رنگهای زندگیمان، درونمان پاک و سفید و روشن باشد ، سبزی بهاران را تجربه میکنیم .
یلدا بهانه خوبی است که میهمان شدنمان را در میهمانی پاک زمستانی جشن بگیریم.
یلدا بهانه خوبی است که به یمن پاک شدن و روشن شدن شاعرانهای از نغمه مستشار نظامی را در هنگامه رویش بزرگ زمزمه کنیم .
یلدا شب بلند غزلهای مشرقی ست
میلاد هر ترانـــه زیبـای مشرقی ست
آهسته می رسند به مقصد ستاره ها
مهتـــاب گاهواره رویای مشرقی ست
سرما حـــریف قصــــه مــــادربــــزرگ نیست
دستش لحاف کرسی گرمای مشرقی ست
(از هرچه بگذری سخن دوست خوشتر است)
حافظ دوای روح و مسیــحای مشرقـــی ست
سیب و انار و پسته،شیرین و ترش و شور
طعم اصیل یک شب یلدای مشرقی ست
حالا کــــه دوستان همـــــه جمعند دف بیار
چشم انتظار صد دل شیدای مشرقی ست
یلدا شب یکـــی شدن آفتاب و ماه
میلاد هر ترانه زیبای مشرقی ست
نغمه مستشار نظامی
/انتهای متن/