فقط «شطیطه» بر ایمانش باقی ماند

شطیطه زن نیشابوری مسلمانی بود که با دقت و آزمایش امامش را شناخت، پس بر خلاف بسیاری دیگر از مردم نه تنها مومن از دنیا رفت بلکه امام زمانش در تشییع جنازه او در نیشابور حاضر شد.

0

زنان زیادی را در تاریخ می توان یافت که ایمان شان مثال زدنی است و شاید کمتر داستان زندگی شان را شنیده باشیم. شطیطه نیشابوری زنی بود که تسلیم شرایط زمانه اش نشد و از میان جمعیت کثیری از شیعیان منطقه خراسان بر ایمانش باقی ماند و امام حق را از امام باطل تشخیص داد.

                                                           

آزمایش های فردی و جمعی

خداوند برای همه مومنان عالم سه مرحله آزمایش قرار داده است:

 اول «امتحان» که فرد هر ساعت و هر لحظه باید در اعمال و گفتار و رفتارش خوبی را بر بدی ترجیح بدهد[1].

دوم «ابتلاء» است که خداوند بندگان ایمان آورنده اش را هر چند مدت یک بار به بلایی مثل نقص در اموال و جان و ثمره های زندگی شان مبتلاء می کند[2] تا صبرشان را بیازماید.

سوم اما یک آزمایش جمعی هم هست که ممکن است در فواصل زمانی بیشتر اتفاق می افتد و به آن «فتنه» می گویند[3]. در این آزمایش مردم باید با داشتن تقوای جمعی و رجوع به علما و فقهای بصیر حق را از باطل تشخیص بدهند و از پیشوای حق حمایت کنند.

معلوم است که این سومی از اولی و دومی خیلی سخت تر است و نتیجه اش برای فرد و جماعت مهم تر و تعیین کننده تر.

 

جانشین امام صادق-علیه السلام- را نمی شناختند                                                        

یکی از این فتنه ها در زمان شروع امامت حضرت موسی بن جعفر-علیه السلام- اتفاق افتاد که مردم باید از میان افرادی که ادعای امامت شیعیان و جانشینی امام جعفر صادق را داشتند، امام حق  را تشخیص می دادند.

بعد از شهادت امام صادق(ع) عده ای گرد محمد بن اسماعیل فرزند امام صادق جمع شدند و عده ای هم براساس ادعاهای دروغ عبدالله افطح فرزند دیگر امام صادق او را امام هفتم  نامیدند. پس شیعیان منطقه خراسان سوال های خود را مهر و موم کرده به همراه وجوهات شان، به محمد بن علی نیشابوری معروف به ابوجعفر دادند تا او به نزد مدعیان امامت برود و از آنها بخواهد که بدون باز کردن مهر نامه سوال ها، به آنها پاسخ دهد. در آن بین بانویی با فضیلت به نام شطیطه نیشابوری یک درهم به علاوه یک پارچه پنبه ای که خود آن را بافته بود، به ابوجعفر داد تا آن را به امام هفتم برساند. چون مبلغ وجوهات شطیطه کم بود، ابوجعفر از دریافت آن خودداری کرد. اما شطیطه در پاسخ او گفت:

«انَّ الله لایستحیی مِن الحق[4]»

پس ابوجعفر وجوهات او را تحویل گرفت.

 

درهم و بافته شطیطه را تحویل بده

ابوجعفر خود را به مدینه رساند و سراغ مدعیانی چون عبدالله افطح و… رفت. پس آنها از دادن پاسخ سوال ها بدون باز کردن مُهر نامه ها عاجز بودند. پس وقتی او به در خانه موسی بن جعفرالکاظم-علیه السلام- رفت، امام نامه هایی که پاسخ سوال های نامه های مهر شده بود در آن بود را به وی تحویل داد. سپس فرمود وجوهاتی که همراه داری را به همراه یک درهم و بافته شطیطه نیشابوری تحویل بده!

 ابوجعفر با تعجب بسیار و با یقین اینکه امام موسی کاظم امام هفتم است، وجوهات و بافته شطیطه را تحویل داد.

سپس امام فرمود: به شطیطه سلام برسان و بگو 19 روز بعد از رسیدن تو به نیشابور، او فوت می کند.

 پس هدایایی هم از جمله پارچه ای کفنی به ابوجعفر داد تا به شطیطه برساند. در ضمن به ابوجعفر فرمود که او در تشییع جنازه شطیطه حاضر می شود ولی باید دیدن امام را کتمان کند و او را به مردم معرفی نکند.

 

 

اکثریت گمراه شدند

وقتی ابوجعفر به نیشابور برگشت مشاهده کرد که بیشتر مردم فریب زبان بازی نماینده عبدالله افطح را خورده اند و پیرو او شده اند. اما شطیطه بدون توجه به جوّ اطرافیان خود، منتظر رسیدن پاسخ امام باقی مانده است. پس ابوجعفر با تحمل سختی بسیار مردم را متوجه اشتباه شان کرد و دروغ عبدالله افطح را برملا کرد…

 

بر جنازه شما حاضر می شویم

شطیطه درست در همان روزی که امام فرموده بود، وفات کرد و ابوجعفر به چشم خود دید که امام موسی کاظم(ع) سوار بر شتر، خود را برای مراسم تدفین شطیطه رساند و بعد از مراسم هم به ابوجعفر فرمود:

«به دوستانت سلام برسان! و به آنها بگو بر من و دیگر ائمه واجب است بر جنازه شما در هرکجا باشید حاضر شویم. پس تقوای خدا را رعایت کنید[5]

 
[1] -سوره ملک، آیه 2 «او همان کسی است که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک بهتر عمل می کنید.»
[2] -سوره بقره، آیه 155 «و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى ‏آزماييم و پس صابران را بشارت بده»  
[3] -سوره عنکبوت، آیه 2 و3 «آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم» به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
ـ ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم; باید علم خدا درباره کسانى که راست مى گویند و کسانى که دروغ مى گویند تحقق یابد!»
[4] -سوره احزاب، آیه 53
[5] -برگرفته از کتاب «بزرگ زنان صدر اسلام»، احمد حیدری، نشر مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه(قم)، چاپ اول، ص 323 تا326

/انتهای متن/

درج نظر