چه کنم با این بار سنگین مشکلات؟

محبوبه بسیار اندوهگین و ناراحت است. حق دارد. هنوز یک سال و نیم بیشتر از زندگی مشترک جدیدش نگذشته که برای دومین بار بیوه شده است، این در حالی است که او هنوز دهه ی سوم زندگی اش را هم  به پایان نرسانده.

محبوبه  از همسر اولش پسری 17 ساله دارد. محسن شوهردومش هم از همسرقبلی خود دو فرزند داشته که با مادرشان زندگی می کنند.

محبوبه می گوید:

محسن شوهردومم بود که تا حدودی از بیماری های ناشی از سختی کار در جوانی رنج می برد. گاهی موقع عصبانیت بی این که متوجه باشد چه می کند، مرا می زد. با این وجود ازا ین که او را از دست داده ام خیلی غصه دار و ناراحتم. مخصوصا که با فوت محسن  مشکلات ریز و درشت زیادی هم بر سرم ریخته است. حالا دیگر بی کس و بی پناه شدم. محسن  خیلی مظلومانه مُرد. بدون اینکه کسی را اذیتی کند و زحمتی بدهد، رفت و من را گذاشت با این همه مشکل و گرفتاری. محسن در ماشینش سکته کرد و تنها و غریب از دنیا رفت. با اینکه در وقت عصبانیت بدون این که متوجه باشد،  مرا اذیت می کرد، ولی من او را مثل یک بچه ی معصوم و صادق می دیدم. محسن خیلی مهربان بود. آزارش به هیچ کس نرسیده بود و شاید بخاطر همین اخلاقش نمی خواست موقع مرگش هم کسی را آزار دهد و مزاحم کسی باشد.

محسن مدت زیادی از دوران زندگی اش را در جبهه (بیماری؟//)گذرانده بود. این اواخر هم  حالا هم با گروه تفحص کار می کرد ولی هیچ ادعایی هم نداشت.

سال پیش محسن وقتی  از یک ماموریت کاری بر می گشت، تصادف کرد. شدت تصادف به حدی بود که تا چندین ماه نمی توانست راه برود و کنترل اعصابش را از دست داده بود. به همین خاطر رفتیم برای زندگی در یک شهر درشمال که برای اوبهتر بود. ولی بعد از بهبودی ی عمرش به دنیا نبود. زمانی که تحت معالجه بود، با پی گیری های زیاد بالاخره دادگاه برای خسارت آن تصادف حکم یک دیه ی  40 میلیونی برایش صادر کرده بود. ولی بعد از بهبودی درست وقتی که دیگر می توانست از خانه بیرون برود، متاسفانه فوت کرد. حالا من مانده ام تنها با هزاران فکر و خیال و ترس از نداری و تنهایی.

مهرنوش همسر اول شوهرم قبل از فوت وی به محض اطلاع  از دیه ای که به محسن تعلق گرفته بود، رفت و مهریه اش را که در زمان طلاق بخشیده بود، درخواست کرد و همه ی دیه ی شوهرم را گرفت. زمان دریافت مهریه محسن از دنیا رفته  بود. همان زمان که داشت حکم مهریه ی او رسیدگی و اجرا می شد، من زنگ زدم به دادگاه و اطلاع دادم که شوهر من که شوهر سابق مهرنوش بوده، فوت کرده، دست نگه دارید و دیه را به او ندهید. من هم ازاین دیه حق دارم، ولی آنها پول را به او دادند. چون دیه بابت مهریه توقیف شده بود. ورثه ی شوهرم، من و دو فرزند و پدرش هستیم. ولی این خانم بدون ملاحظه ی حقوق دیگران این کار را کرد. در حال حاضر حقوق شوهرم مانده و یک ماشین و من و بقیه ی وراث. مهریه ی من 14 سکه است که به آن خیلی نیاز دارم. باید برگردم تهران و مثل گذشته در خانه های مردم کار کنم و درآمدی داشته باشم و با مهریه ام ودیعه ی مسکن بدهم. ولی ظاهراً مهرنوش ولش دست بردار نیست و  قصد دارد زندگی ناموفقش تلافی را سر من دراورد.

 از ایشان سوال شد:

آیا انحصار وراثت داده اید؟

گفت: بله. 

سوال شد: آیا همسر اول شوهر مرحوم تان نسبت به  مستمری شوهرتان هم چیزی را بابت مهریه توقیف کرده است؟

پاسخ داد: بله. از اداره ی شوهرم سوال کردم، گفتند: یک سوم حقوق به ایشان داده می شود برای بخشی از مهریه و حساب کردند سهم من از همه ی حقوق شوهرم 260 هزار تومان می شود. بقیه به بچه ها و پدرش می رسد و البته مهریه قسط بندی می شود.

پاسخ دکتر فرزانه اژدری:

اینطور که محبوبه اظهار می کند به احتمال زیاد شوهرش در زمان حیات به همسر اولش وکالت مطلق و بدون قید و شرط برای طلاق داده  که او هم بدون بذل مهریه خود را مطلقه کرده بوده و با اطلاع از تعلق دیه به همسرش سابقش،  همه را جهت مهریه خود دریافت کرده اند.

تنها کاری که برای این خانم می توانستیم انجام دهیم، گوش دادن به حرفهایش برای کم شدن از فشار غم و غصه هایش بود و هم بیان روشن وضعیت حقوقی مربوط به زندگی اش.

به ایشان پیشنهاد شد:

• برای کمک به تحمل این مشکلات که یکباره در عرض یک و نیم سال برای شان پیش آمده به مشاوره مراجعه کند تا اندکی از فشار روحی اش کم شود.
• از نظر حقوقی او می تواند قبل از تقسیم حقوق و باقی مانده ی ماترک همسرش، دادخواست دریافت مهریه اش را بدهد که بتواند هم عرض همسر اول شوهرش مهریه اش را که از دیون ممتازه است قبل از تقسیم ماترک دریافت کند به علاوه ی حقوق مالی اش.
• سهم  وی از حقوق همسرش مستمر می باشد و با خروج هر یک از وراث بیشتر می شود. این خانم تا زمانی که ازدواج نکند از حق بیمه و دریافت سهمش از مستمری بهره خواهد داشت.

/انتهای متن/