دختران جسور و عاشق پیشه، قهرمان کارتون های میازاکی
قلعه ی متحرک هاول، شاهزاده مونونوکه، شهر اشباح و… از جمله کارتون های میازاکی کارتون ساز مشهور ژاپنی است که در اغلب آنها با شخصیت های کارتونی از دختران قوی، جسور و تاثیر گذاری مواجهیم که با بدی ها می جنگند و نهایتا با نیروی عشق و اراده بر تمام مشکلات پیروز می شوند.
“هایائو میازاکی” کارگردان معروف ژاپنیِ آثار پویانمایی است. وی علاوه بر کارگردانی، طراح، گرافیست، فیلمنامهنویس و تهیهکننده ی فیلمهای پویانمایی است.
او در پروسهای که بیش از50 سال به طول انجامید، تحسین بینالمللی را به عنوان آفریننده ی فیلمهای انیمیشن بدست آورد و به همراه ایسائو تاکاهاتا، استودیوی پویانمایی “جیبلی” را بنا نهاد. موفقیتهای میازاکی در دنیا درحد انیماتور والت دیزنی، نیک پارک و کارگردان آمریکایی، استیون اسپیلبرگ یا اورسن ولز است.
متولد دوران جنگ
هایائو میازاکی در پنجم ژانویه ١٩٤١ به عنوان دومین فرزند از خانواده ی یک پیمانکار هواپیما متولد شد. در طول جنگ دوم جهانی خانواده ی میازاکی ابتدا به اوتسونومیا و سپس به کانوما که کارخانه ی هواپیماسازی در آن قرار داشت، نقل مکان کردند.
هرچند در دوران جنگ خانواده ی میازاکی اوضاع اقتصادی مناسبی داشتند اما خود اومعتقد است مشاهده ی شهر اوتسونومیای در حال سوختن، آن هم در حالی که تنها چهار و نیم سال داشت، تاثیر عمیقی بر ذهنش گذاشته است. وی پس از اتمام مدرسه، در سال ١٩٦٣ تحصیلات خود را در زمینه ی علوم سیاسی و علم اقتصاد در دانشگاه گاکوشوین به پایان رساند، در حالی که در باشگاه تحقیقاتی ادبیات کودکان فعالیت داشت.
ویژگی های انیمیشن قوی میازاکی
کارگردانان فیلمهای سینمایی و انیمیشنها سه ابزار مهم و کاربردی در جعبه ی ابزار خود دارند که نویسندگان کتاب ها از آن بیبهره اند. صد البته این ویژگی کار را برای کارنابلدها سخت میکند اما اگر کارگردانی بداند چگونه از این سه استفاده کند، میتواند به خوبی به اهدافش برسد:
اول، استفاده از حس بینایی و تصویر برای برقراری ارتباط اولیه با مخاطب است. کارگردان انیمیشن به راحتی کادربندی و تصویر موجود در ذهنش را میتواند به مخاطب نشان دهد. از این جهت کارگردانی میازاکی همیشه بینظیر بوده است. توانایی او برای فرو بردن بینندگان در صحنه صحنه ی انیمیشنهایش ویژگی استثنایی و مثال زدنی کارهای اوست.
تک تک فریمهای انیمیشنهای میازاکی حتی برای بزرگانی همچون جان لستر که در انیمیشن سازی انقلابی ایجاد کرد، به اعتراف خودش مانند یک کلاس درس است. او گفته:
«هر گاه در پیکسار[1] به مشکلی میخوریم، یکی از دیسکهای انیمیشنهای آقای میازاکی را در دستگاه قرار میدهم و شروع به الهام گرفتن از آن میکنیم؛ همیشه جواب میدهد!»
در “باد میوزد” نیز اگر این موضوع بهتر از انیمیشنهای قبلی میازاکی نباشد بدتر نیست. کافی است کمی تیزبینانه و دقیقتر نگاه کنیم تا دریابیم نبوغ او چگونه در فریم به فریم اثر هویداست.
دومین و سومین ویژگی انیمیشن که برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده میشود، صداگذاری و موسیقی است. با انتخاب گویندههای مناسب، شخصیتها برای مخاطب هر چه زندهتر، ملموستر و واقعپذیرتر میشود و با انتخاب موسیقی مناسب هیجانات و احساسات تمام و کمال به ناظران انتقال مییابد.
دخترانِ قهرمان
شخصیت های کارتون های میازاکی اغلب دختران شجاع و جسوری هستند که با بدی ها پلشتی های دنیای شان می جنگند و در صورتی هم که نقش اول نباشند، بدون شک جزو شخصیت های تاثیر گذار و اصلی به حساب می آیند.
این دختران که معمولا در سنین نوجوانی به سر می برند، برای مخاطب بسیار واقعی و قابل لمس اند. دختران کارتون های میازاکی اغلب به دنبال حقیقت و مبارزه علیه ظلم و فساد هستند. این دختران که قوی، باهوش، با اراده و عاشق پیشه اند، با نیروی عشق و اراده بر تمام مشکلات پیروز می شوند و اهریمنان را شکست می دهند.
دریچه ای برای حل مشکلات بشری
در کارتون های میازاکی میتوان به آمیختگی فرهنگ سنتی از یک سو و تکنیک مدرن و نابودی طبیعت از سویی دیگر اشاره کرد. میازاکی در مصاحبهای میگوید: من به مرحلهای رسیدهام که جز ساختن کارتون هایی که در آنها از مشکل انسانیت به عنوان بخشی از اکوسیستم اشاره نشده باشد، راهی ندارم. میازاکی برای نشان دادن این موضوع از نشانههای ژاپنی و اروپایی استفاده کردهاست.
دغدغه ی طبیعت
به عنوان مثال موضوع کارتون “قلعه ی متحرک هاول” با اینکه کارتونی رمانتیک است با لوکیشن یک قصر زیبا در الزاس آلمان، ولی در عصر ماشین و صنعت اتفاق میافتد. موضوع داستانی فیلم بر اساس آتش سوزی و ویرانی شهر کولمار بر اثر اصابت یک بمب هوایی است. تصاویر این فیلم تکاندهنده و تأثیرگذار، در واقع به نوعی صنعت زدگی را زیر سوال می برد.
کارتون “شاهزاده مونونوکه” نیز از مضمونی مشابه برخوردار است. شخصیت اول این فیلم پسری است که شاهزاده ی قبیله ی خود بوده و به دلیل جنگ با یک روح و لمس شدن توسط او و طلسم شدنِ دستش توسط آن روح، از قبیله جدا می شود. این در حالی است که آن روح خودش توسط انسانها با گلولهای آهنین به موجودی اهریمنی تبدیل شده است.این شاهزاده تمام تلاش خود را میکند تا بین ارواح جنگل و نیز دختری به نام «مونونوکه»، که بزرگ شده ی جنگل و گرگهاست، با کارکنان کارخانه ی ذوب آهن و رئیس شان دوستی برقرار کند.
در این فیلم هم تکنیک مدرن با موجودات و نیروهای تخیلی نشات گرفته از روایتهای سنتی ژاپنی سر و کار دارد. اغلب قهرمانهای فیلمهای میازاکی نقشی واسطهای بین سنت و صنعت (مدرنیته) دارند.
یکی از موضوعاتی که میازاکی همواره آن را به تصویر کشیده است هواپیماهای فانتزی و یا همان کشتیهای هواگرد است و به علت جاافتادگی این هواپیماهای فانتزی در فیلمهای میازاکی در قرن ١٩ میتوان فیلمهای او را جزو دسته فیلمهای استیم پانک[2] شمرد.
شخصیت های فراجنسی و اخلاق گرا
همه ی کارتون های میازاکی بدون استثنا درون مایه های رومانتیک دارند. قهرمانانِ آثار او معمولا کودکان و نوجوانانِ پر احساس و پر فکر و خیالی هستند که در حین سفری جسمی – روحی به بلوغ می رسند و در این میان احیانا عشقِ گمشده ای را هم پیدا می کنند.
نکته ی جالب توجه درباره ی آثار میازاکی این است که سکس و اشاراتِ جنسی، چه در داستان و چه در انیمیشن، به طرزی غیرمعمول در انیمه[3] از آثار وی غایب هستند و با وجود حضورِ انکارناپذیرِ دوست داشتن و عشق در آثارمیازاکی، او به آنها جنبه های جنسی نمی دهد.
با وجودی که میازاکی در آثارش رگه های مشخص فمینیستی دارد و قهرمانان یا دیگر کاراکترهای مهم آثارش معمولا زنان و دخترانِ «ضدِسنتی»ای هستند که کارهای «مردانه» می کنند، اما درعمل معمولا کاراکترهای آثارمیازاکی، چه مذکر چه مونث، بیشتر تک جنسی هستند، یا شاید بهتر است بگوییم که جنسیت در آنها تعریف معمول را ندارد، چرا که آنها به حیطه ی خصوصیات سنتیِ یکدیگر پا می گذارند و نقش های فرا جنسیتی بر عهده می گیرند.
شخصیت های خاص، هدف های ارزشمند
دنیا و شخصیت های کارتون های میازاکی بسیار خاص و منحصر به فردند. این شخصیت ها که در مرز بین دنیای واقعیت و خیال در رفت و آمدند، عمیق ترین مفاهیم انسانی و ارزشی را به کودکان یادآور می شوند و باعث می شوند کودکان با جسارتی که همراه با هدف و ارزش است، آشنا شوند.
میازاکی با استفاده از همین اهرم ها یعنی صداقت و به هم آمیختن دنیای رویا و واقعیت هم داستانش را بیان می کند، هم به اهدافش که بخشی از آنها شامل احترام به طبیعت و حفظ ارزش های انسانی است، می پردازد.
[1] یکی از شرکت های امریکایی بزرگ انیمیشن سازی
[2] سبکی علمی – تخیلی است، که فضای آن در زمان ویکتوریایی رخ می دهد ولی تکنولوژی های جدیدی چون ماشین بخارو… در صحنه ها وجود دارد.
[3] انیمه واژه ایست که معمولا ژاپنی ها برای کارتون و به جای انیمیشن به کار می برند.