چشم و هم چشمی در چشم و ابرو
ظهور جراحی های جورواجور وعجیب زیبایی در جامعه ی امروز ما به قدری رایج و عادی شده که به نظر می رسد موج مشابه شدن در چشم و ابرو و بینی و گونه و لب و … انتها ندارد و معلوم نیست تا کجا پیش می رود؛ موجی که بیشتر به نازیبایی منجر شده تا زیبایی!
حدود دو دهه پیش عمل زیبایی محدود به بینی می شد و ریسک آن هم به حدی بالا بود که شاید از هر 10 عمل یکی خوب از آب درمی آمد؛ البته در حد خوبِ قابل تحمل نه بی عیب و نقص.
در حالت خوش بینانه باقی ماندن جای بخیه ها یکی از آزرده ترین موضوعاتی بود که متقاضیان مجبور بودند آن را بپذیرند و حالت بدبینانه، آوردن گوشت اضافه بود که باید سالیان سال با آن دست و پنجه نرم می کردند؛ اما به مرور با افزایش تعداد درخواست ها برای عمل زیبایی بینی، نه تنها مهارت جراحان گوش و حلق و بینی بالا رفت و آنها را زبده ی درآوردن بینی باریک و سربالا کرد که پای عمل های زیبایی دیگری را هم گشود.
قیافه هایی بدشکل و هراس انگیز
لبهای ورقلمبیده، گونههای برآمده، چشمان گربه ای، گوش های تلفنی، کشیدن چشم ها با همیاری یک نخ، برداشتن پف بالای چشم، تزریق بوتاکس، ژل، گذاشتن نگین داخل چشم، تغییر رنگ چشم، جراحی فک، چشم بادامی و … از جمله عمل هایی است که باب شد البته از عنوان عمل هایی که برای ایجاد اندام های ماهواره ای انجام می شود فاکتور گرفتم.
با وجود تمام این عمل های به اصطلاح زیبایی که برای اصلاح بدشکلیها اختراع شد، اما ظاهراً حاصل کار بیشتر به یک شوخی شبیه است چراکه در نهایت ما با قیافههایی مواجه میشویم که نه تنها زیبا و دلنشین نیستند، که اتفاقا بدشکل و هراسانگیزاند. در واقع می توان گفت این قبیل عمل ها تنها عنوان «زیبایی» را یدک می کشند.
چهره های مشابه و فخر فروشانه
حالا دیگر نهتنها در خیابانهای پایتخت، که حتی در شهرستانها هم، تعداد زیادی از جوانان اعم از دختر و پسر را میبینید که چسب روی بینی شان نشان ازعمل جراحی بینی دارد. علاوه بر کوچه و بازار، سرک کشیدن گذرا بر سلفیهای اینستاگرام کافیست تا متوجه شوید بعد از انجام تمام این هزینه ها تنها یک سری چهرههای مشابه فخرفروشانه باقی می ماند که دیگر نشانی از طبیعی بودن و سادگی در آن نیست.
تا 18 سالگی هم صبر نمی کنند
جالب تر اینکه رقابت یا شاید چشم و هم چشمی بر سر انجام این عمل ها، یا بهتر است بگویم بر سر انجام این بیماری همه گیر، به قدری زیاد شده که شکیبایی نوجوانها را هم برای اعمال زیبایی ربوده و دیگر آنها نمیتوانند تا سن ۱۸ سالگی یعنی تا زمان فرم گرفتن کامل صورت برای جراحی زیبایی بینی یا گونه و لب ساختن، صبر کنند.
خواهی نشوی رسوا …
این روزها ملاک های زیبایی تغییر کرده است. همه دوست دارند جذاب باشند و دیگران آن ها را خوب و زیبا ببینند، درحالی که فراموش کرده ایم تنها یکی از عوامل جذاب بودن می تواند زیبایی باشد.
روانشناسان بر این باورند که انجام جراحی های زیبایی متعدد ریشه در کمبود اعتماد به نفس دارد. افراد دست به عمل های زیبایی مختلفی می زنند تا مورد پذیرش قرار گیرند اما باز هم نارضایتی وجود دارد. انگار قاعده ی زندگی در دنیای امروز یک جور نارضایتی دائمی است. حال این نارضایتی می تواند از ظاهر خودمان شروع شود تا نسبت به اطرافیان و جامعه و … ادامه یابد.
والدین ظاهر گرا هم نقش دارند
با یک آسیب شناسی سرانگشتی به راحتی متوجه می شویم که از همان ابتدای تربیت فرزندان مان همواره خوب بودن و زیبا بودن یا به اصطلاح ظاهر را ملاک پرورش آنها قرار می دهیم نه ارزشمند بودن هویت و شخصیت افراد را. متأسفانه والدین با امر و نهی کردن یا به اصطلاح بکن،نکن کودکان شان را بزرگ می کنند، چراکه دوست دارند فرزند آنها بهترین باشد و شاخصه ی بهترین بودن را هم ظاهر زیبا قرار داده اند و آن را در تربیت کودکان شان لحاظ می کنند و همین را به او نیز آموزش می دهند. نتیجه این می شود که امروز توجه صرف به زیبایی ظاهری افراد به جای رفتار و کمالات اخلاقی ملاک رابطه با افراد قرار گرفته است. این موضوع در مورد بانوان از اهمیت بیشتری برخوردار است. چراکه وقتی معیارهای زیباییشناسانه از منظر آنها تغییر کند و آنها مفهوم ارزشمند بودن انسان ها و برتری اخلاق و معنویت بر ظاهر را درک نکنند، موجبات رابطه ی ناسالم با همسر خود را فراهم کرده و در نهایت پایه های رفتارهای ناسالم در جامعه و افزایش طلاق را گذاشته اند.
برای مردها چه چیزی جذابیت دارد؟
متأسفانه برخی از زنان و دختران جامعه ی ما با دو مشکل مواجهند:
یکی این که کمتر احساس ارزشمندی می کنند.
دوم این که هنوز نمی دانند برای مردان چه چیزی دریک دختر جذابیت دارد.
این است که برای احساس ارزشمندی در خود و جذب مردان دست به عمل زیبایی می زنند اما باز هم به نتیجه نمی رسند. چراکه رابطه ی خود را اصلاح نکرده و تغییر را نه در رفتارشان که در ظاهرشان ایجاد می کنند و زیبایی را به یک نوع لب، گونه، رنگ چهره یا انحنای بدن محدود می کنند.
به زبان ساده تر اگر بگوییم برخی خانم ها از معنویت و اخلاق غافلند، پربیراهه نگفته ایم و همین رمز ظاهرگرایی افراطی شان است.
مولانا در این باب می گوید:
جمله عالم ز اختیار و هست خود
میگریزد در سر سرمست خود
میگریزد از خودی در بیخودی
یا به مستی یا به شغل ای مهتدی
تا دمی از هوشیاری وارهند
ننگ خمر و بنگ بر خود مینهند
/انتهای متن/