نقش زنان در ایجاد مدارس اسلامی جدید
عالمان دینی ترجیح می دادند با ساختارمند کردن مکتبخانه ها، دختران و پسران زیر نظر اهل علم درس بخوانند.
برای همین هم به فکر مقابله با سلطه غربزده ها در آموزش و پرورش افتادند اما آنها در این مسیرتنها نبودند؛ همسران فداکارشان هم که اکثرا گمنامند، همراه شان بودند که «خدیجه جوهری» یکی از انهاست.
برخی در تاریخ به دروغ ادعا کرده اند که بعضی علما از جمله شیخ فضل الله نوری با درس خواندن دختران مخالف بوده اند!. اما این یک دروغ بزرگ است. به دلیل حدیث ««طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة[1]» هیچ عالمی در تاریخ معاصر ایران با درس خواندن دختران مخالف نبود. بلکه بعضی از علما با مدارس جدید که محتوای دروسش با توحید و اسلام در تضاد بود مخالف بودند و ترجیح می دادند با ساختارمند کردن مکتبخانه ها، دختران و پسران زیر نظر علما درس بخوانند نه با تفکر روشنفکران غربزده.
برای همین علما به فکر مقابله با سلطه فرهنگی غربزده ها در سطح آموزش و پرورش افتادند؛ اما آنها در راه رسیدن به این هدف تنها نبودند. آنها همسران بسیار فداکاری داشتند که بیشترشان گمنامند اما نام «خدیجه جوهری» همسر یکی از علمای موسس مدارس اسلامی در تاریخ باقی مانده است…
تاسیس مدارس اسلامی
بعد از روی کار آوردن رضا شاه توسط انگلیسی ها و اجرای سیاست های ضد مذهب، مردم مسلمان و غیرتمند ایران رو به مبارزه منفی آوردند؛ مبارزه ای پنهان، با استفاده از روش های مختلف و در قالب مقاومت فرهنگی. یکی از این نوع مبارزات برای مقابله با دیکتاتوریهای رضا قلدر در عرصه فرهنگ، ایجاد مدارس «جامعه تعلیمات اسلامی» از سوی فعالان مذهبی جامعه بود. «شیخ عباسعلی سبزواری اسلامی» بنیان گذار این جامعه به همراه تنی چند از بازاریان و فرهنگیان مؤمن بر آن شدند تا از سویی برای مقابله با جهل و بی سوادی و از سوی دیگر به منظور مبارزه با فساد اخلاقی و بی تفاوتی به مقررات دینی از جانب مدارس آموزش و پرورش و… اقدام به تاسیس مدارس اسلامی کنند. اقدامات آنها شدیدا مورد اسقبال مردم قرار گرفت تا جایی که بعد از گذشت دو دهه این نوع مدارس در بیش از 45 شهر ایران شعبه پیدا کرد و در طول سالیان حکومت پهلویها توانست هزاران دانش آموزان معتقد و دانا تربیت کند.
اما داستان شکل گیری این مدارس علاوه بر تلاش و فداکاری جناب شیخ عباسعلی سبزواری اسلامی، به تلاش، صبر و فداکاری همسر ایشان یعنی بانو «خدیجه جوهری» هم مربوط می شود.
خدیجه جوهری که بود؟
بانو «خدیجه جوهری» -همسر آقای اسلامی- دختر روحانی بزرگواری به نام علی اکبر جوهری بود. این بانو از کودکی تحت تعلیم پدر و مادر مومن و درس خوانده اش قرار گرفت. و این درحالی بود که در آن زمان خیلی از خانواده ها به تحصیل دختران شان که هیچ! به تحصیل پسران شان هم اهمیت نمی دادند. اما بعد از ازدواج خدیجه خانم جوهری با آقای اسلامی، این خانم به همراه همسرشان تصمیم به باسواد کردن و آموختن احکام و قرآن به تعدادی از کودکان و نوجوانان محل و اقوام کردند. در ابتدا آنها در خانه اجاره ای خود که تنها دو اتاق داشت، شروع به این کار کردند. یعنی یک اتاق را محل تدریس به کودکان و یک اتاق را به محل زندگی خود اختصاص دادند. اما با زیاد شدن تعداد شاگردان، خانم جوهری با وجود داشتن چند بچه قد و نیم قد، به خاطر خدا و همراهی با همسرش آن اتاق محل زندگی را هم به اتاق تدریس تبدیل کرد و خود در ساعات برگزاری کلاس در آشپزخانه اوقات را سپری می کرد. آقای فیروزیان داماد خانواده اسلامی درباره فداکاری این بانو در کتاب خاطراتش تعریف می کند که بعد از گذشت چند سال و توانایی آقای اسلامی برای خرید یک خانه معمولی؛ این بانو همچنان برای گسترش علم آموزی به کودکان و تربیت نیروی مسلمان، در موقع برگزاری کلاس در آشپزخانه روزگار می گذارند و هیچگاه هم به خاطر تحمل آن سختی ها شکایتی نداشت. در ضمن این بانو خود به امر تدریس قرآن به دختران هم اشتغال داشته است.
این تنها گوشه کوچکی از تلاش زنان و مردان مسلمان ایران برای گسترش علم و معارف اسلامی است.
منابع:
1-«مدارس اسلامی در دوره پهلوی دوم»، ناهید روشن نهاد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول 1384.ش، ص 49
2-«خاطرات و اسناد فیروزیان» -خاطرات حجت الاسلام حاج شیخ غلامرضا فیروزیان-، تدوین رحیم نیکبخت، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول 1390.ش، ص 46 و 47
[1] -طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. بحارالانوار ، جلد اول، ص
/انتهای متن/