دختران عراقی هم به مکتبخانه می رفتند
مسلمانان از خیلی قبل به علم آموزی زنان اهتمام داشتند. یک خانواده مسلمان در صورت داشتن اندک وسعت مالی حتما دختران خود را برای تحصیل به مکتبخانه می فرستاد.
وجود مکتبخانه و درس خواندن دخترها تنها مختص به کشور ما نبود. بلکه از آنجا که مسلمانان بنا بر حدیث حضرت رسول الله (ص) که فرمود «طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة[1]»، به تحصیل فرزندان اهمیت می دادند، در خیلی از کشورهای اسلامی قبل از ورود استعماگران غربی، تحصیل دختران در مکتبخانه ها رواج داشت. یعنی در این کشورها خانواده ها دختران خود را به مکتبخانه هایی می فرستادند که در آن یک بانوی درس خوانده به شاگردان سواد و قرآن و حدیث یاد می داد. از جمله این کشورها، کشور عراق است.
مکتبخانه دختران در کشور همسایه
در کشورعراق، درست مانند ایران، قبل از تاسیس مدارس جدید مکتبخانه هایی برای آموزش کودکان و سپس مکتبخانه هایی ویژه دختران بوجود آمد. کودکان چهار تا هفت ساله (هم دختر و هم پسر) ابتدا به مکتبخانه خانمی می رفتند که «ملا» نام داشت و کودکان ضمن یاد گرفتن الفبای عربی، آموزش روخوانی قرآن را آغاز می کردند. اما بعد از اینکه کودک در طول یک تا سه سال روخوانی کل قرآن را به پایان می رساند و تعدادی از سوره های قرآن را حفظ می کرد، پسرها به مکتبخانه ملاهای مرد می رفتند و آموزش کتابت و خط عربی را آغاز می کردند و پس از آن به آموزش نحو یعنی دستور زبان عربی ورود می کردند.
آموزش دختران عراقی
دختران عراقی پس از ختم کامل قرآن کریم به جلسات درس بانوان مدَرّس علوم دینی وارد می شدند. این بانوان مُدَرس، متناسب با سطح علم و معرفت خود، طلبه های زیادی از دختران و بانوان عراقی را آموزش می داده اند. در طول تاریخ کشور عراق نام بانوان عالمه و دانشمندی که کار تدریس به دختران و زنان عراقی را برعهده داشته اند؛ ثبت شده است. از جمله آنها می توان از «فاطمه بنت ناصر الطرووش العلوی» مادر سیدمرتضی و سیدرضی، مادر آیت الله شیخ مرتضی انصاری و مادرسیدهبة الله شهرستانی نام برد.
در تاریخ معاصر عراق هم بانویی چون شهید آمنه صدر معروف به «بنت الهدی صدر» با برپایی جلسات تربیت مدرس و همچنین تدریس در مدارس اسلامی دخترانه «الزهراء(س)» بانوان بسیاری را در شهرهای مختلف عراق برای کار تدریس به دختران عراقی آموزش داد.
و همه اینها یعنی این که مسلمانان از خیلی قبل به حق طبیعی زنان برای علم آموزی اهتمام داشتند. یک خانواده مسلمان در صورت داشتن اندک وسعت مالی حتما دختران خود را برای تحصیل به مکتبخانه می فرستاد.
در واقع اگر وسعت و امکانات کافی مالی بود جامعه مسلمان ترجیح می داد حتما زنانش تحصیل کرده و اهل فضل باشند.
منابع:
1-کتاب «بند بند سرگذشتم»-خاطرات علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء-، ترجمه علی شمس، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول 1394.ش، صفحات 39 و 40
2-دایرة المعارف تشیع، جلد3، چاپ 1371.ش، ص 424 و 425
[1] -طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. بحارالانوار ، جلد اول، ص 177
/انتهای متن/