متفاوت بودن به چه قیمتی و تا کجا؟
آیا همیشه متفاوت بودن جالب است؟ هر متفاوت بودنی معقول و قابل قبول است؟ این روزها به نظر می رسد که بعضی از دختران و زنان با ظاهر و لباس عجیب و نامتعارف شان در سطح شهرسعی دارند خیلی متفاوت از بقیه به چشم بیایند. اما سوال این است : متفاوت بودن به چه قیمتی و تا کجا؟
این اواخر زمانی که در کوچه و خیابان های شهرمان قدم می زنیم، تفاوت هم نمی کند در خیابان های شمال، مرکز و یا جنوب شهر باشد، آنچه توجه آدم را جلب می کند، پوشش عجیب و نامتعارف بعضی از دختران و زنان است که به نظر می رسد روز به روز هم این رفتار دارد بیشتر و رایج تر می شود.
در گفت وگو با یک پژوهشگر و کارشناس علوم زیستی در حوزه رفتارشناسی اجتماعی تلاش کرده ایم نگاهی داشته باشیم به علل و عوامل این نوع رفتار و راهکارهایی موثر برای بازدارندگی از آ ن .
برای شروع در خصوص پژوهش های بیولوژیکی و ارتباطش با مقوله پوشش های نامناسب بفرمایید؟
– ما در مرکز تحقیقاتی خود اساس و پایه بیولوژیک رفتارهای اجتماعی را بررسی می کنیم. اینکه چه اتفاقی در مغز فرد می افتد که رفتاری خلاف هنجار از خود بروز می دهد. مثلا یک نفر در ترافیک تخلفی را انجام می دهد، ما بررسی می کنیم که در آن لحظه چه اتفاقی در مغز فرد رخ داده و پایه های رفتار وی کجاست که به راحتی این تخلف را انجام می دهد. این مرحله اول کار ماست ومرحله بعدی کار ما ارائه راه حل است. اینکه برخورد با این فرد باید واجد چه شرایطی باشد. فرض کنید پلیس عمل فرد متخلف را هم ندیده و یا اصلا هم دیده و او را جریمه کرده است. آیا این کافی و یا اصلا درست است و موجب می شود فرد دیگر این عمل را تکرار نکند؟
در بحث حجاب هم ما بررسی هایی انجام دادیم. البته منظور ما از حجاب، پوشش است به معنای کامل آن که شامل پوشش چشم، گوش، تن و … هم هست.
با توجه به آنچه که گفتید اگر ما بدحجابی را یک رفتار اجتماعی بدانیم، چطور بر اساس پایه های بیولوژیک آن را تبیین می کنید؟
– توجه داشته باشید بحث سر این موضوع است که وقتی یک نفر رفتاری از خود بروز می دهد، این رفتار مقدماتی دارد. یعنی فرد قبلا در مغزش باید مقدماتی ایجاد شده باشد تا بعد بتواند این رفتار را بروز دهد. این زمینه ها کجا و در چه بخشی از فرهنگ ایجاد می شود؟ این بر می گردد به چند مسئله. اول اینکه آیا این زن یا مرد آموزشی دیده است در خصوص اینکه چگونه باید با دیگران تعامل کند یا خیر؟
آموزش های غیر مستقیم
بسیاری از اوقات ما آموزش هایی که می بینیم اموزش غیر مستقیم است از طریق والدین، دوستان، همسالان، معلمین و از طریق رسانه ها آموزش هایی داده می شود. این آموزش ها آیا درست است یا خیر؟ خود این قابل بررسی است.
فرد یا والدینش لباسی می خرند ومی پوشند، آیا با دانش و آگاهی این خرید و انتخاب را می کنند؟ خود والدین و رفتارشان در انتخاب لباس یک نوع آموزش غیرمستقیم است برای بچه ها. اگر از آن ها سؤال شود چرا این لباس را خریدید، می گویند لباسی را در خیابان دیدم خوشم آمد، خریدم. درحالی که خیلی وقت ها نمی دانند این لباسی که خریدند و تن شان کردند و یا تن فرزندشان کردند، چه پیشینه ای داشته است. مثلا فرضا روی آن چیزی نوشته که معنایش را نمی دانند. جمله نوشته شده روی لباس اصلا مورد توجه نیست. فقط می دانند که برای فلان شرکت است یا فلان برند است.
معنای این آرم چیست؟ نمی دانم
داستان خود این برندها واقعا مهم است که با چه شرایطی تولید می شود و خیلی وقت ها بصورت قاچاق وارد می شود. درجریان همه این ها از تولید تا قاچاق ظلم هایی که به خیلی از مردم دنیا و هم تولیدکننده های داخلی می شود، اصلا برای شان مهم نیست. خود این بی توجهی در انتخاب یک لباس بدون نگاه به کیفیت تولید و آمدن و به دست شان رسیدن یک آموزش غیر مستقیم است. بی توجهی به معنای نوشته ها ی طراحی شده بر روی آن هم باز یک نوع آموزش غیرمستقیم فرزندان است.
بحث دیگر اینکه خود افراد توجه نمی کنند به اینکه من برای چه می خواهم لباس بپوشم؟ ایا برای این است که من را از گرما و سرما حفظ کند ویا … . این ها مباحثی است که روی آ نها کار شده خیلی از افراد در جامعه امروز نمی دانند فلان لباسی که می پوشند نشانه چیست؟ پیراهنی را فرد به تن کرده که آرمی هم روی آن است بعد که از او سؤال می شود این آرم چیست می گوید نمی دانم و زمانی که می رویم جستجو می کنیم متوجه می شویم که مربوط به یک فرقه یا نحله ای است که اساسا فرد با آن ها موافق نیست اما مبلغ آن ها در خیابان است.
می خواهم متفاوت باشم
بحث دیگر این است که ما چه چیزی را پوشش می دانیم و چه چیزی را نمی دانیم. بعضی از افراد هر چیزی را که تن شان می کنند گمان می کنند که پوشش است. عده ای این پوشش را انتخاب می کنند برای این است که در مغازه دیده وخریده اند اما برخی ها عمداً و من روی این کلمه عمداً تأکید دارم چیزی را می پوشند که در بیرون متفاوت باشند. البته از نقطه نظر زیست شناختی بعضی آدمها هستند که دوست دارند متفاوت باشند. این چیز پیچیده ای نیست منتها جایی را که باید متفاوت باشند، اشتباه گرفته اند.
نحوه لباس پوشیدن و تخلفات به هم ربط دارند
این قشر از افرادی که می خواهند متفاوت باشند کسانی هستند که نیاز به هدایت دارند یعنی نیاز دارند که به آن ها فهمانده شود این کار در کوتاه مدت، بلندمدت و میان مدت برای او مشکل آفرین خواهد شد. چگونه مشکل آفرین است؟ آمار مربوط به تخلفات تجاوز به عنف و امثال آن در کشور ما در دو سه سال اخیر به شدت بالا رفته است. چرا بالا رفته؟! اگر منحنی اینگونه تخلفات را با منحنی اینگونه لباس پوشیدن کنار هم بگذاریم می بینیم که با هم همخوانی دارند و این نشان می دهد آن لباس پوشیدن روی این نوع رفتار اثر دارد.
جلوی ساپورت را بگیریم؟
-باید چه کار کرد؟ آیا بشینیم بگوییم مثلا جلوی فروش ساپورت را بگیرید؟ خب جلوی این کار هم گرفته شود فردا چیز دیگری به بازار خواهد امد. ایا بنشینیم و فقط توضیح دهیم برای افراد که خانم یا آقای محترم این رفتاری که شما انجام می دهی مثلا ادکلنی که شما آقای محترم استفاده می کنی درونش موادی است که خانم ها را تحریک می کند، شما این ادکلن را می زنید و به محل کار خود می روید و شما چند همکار خانم دارید که اصلا هیچ ارتباطی هم با آنها نداری، اما دائم به وسیله این ادکلن داری آن ها را تحریک می کنی. حالا شما نماز می خوانی، روزه می گیری اما نمی دانی که داری با این کار در واقع در ایجاد استرس و فشار روانی برای همکاران خانم خود پیش قدم می شوی.
اما دقت کنیم ما در زیست شناسی می گوییم 70 تا 80 درصد افراد جامعه روی موازین حرکت می کنند یعنی به آن ها گفته می شود این کار درست است انجام می دهند بگویی غلط است انجام نمی دهند اما بین 20 تا 30 درصد افراد جامعه این طور نیستند. در عملکرد و تخلف های سنگین تر می رسیم به 10 درصد که کسانی هستند که اتفاقا دوست دارند کاری را که شما می گویی نادرست است، انجام دهند.
در این بین 20 تا 30 درصد جامعه چه کسانی هستند؟ همان خانم هایی هستند که با وضع نامناسبی به خیابان ها می آیند و زمانی که به آن ها گفته می شود چرا، می گویند به شما ارتباطی ندارد و نگاه شان نسبت به این عمل این است که بگویند من می توانم این کار را انجام دهم، من توانش را دارم و شما کاری نمی توانی انجام دهی.
با توجه به تیپ زیست شناختی برخی افراد که به آن اشاره کردید برخورد با این گونه افراد چگونه باید باشد؟
– این ها با تبشیر، تبلیغ، پاداش دادن اصلا درست نمی شوند. منتها نوع تنبیهی که در نظر گرفته می شود در خصوص این افراد بسیار مهم است. معمولا مسئولان ما تنبیهی که در نظر می گیرند می توان گفت به نوعی تشویق است. مثلا فرض کنید می گویند اگر این لباس را بپوشی ما 100 هزارتومان تو را جریمه خواهیم کرد. او می گوید اتفاقا من300 هزار تومان می گذارم کنار تا شما سه مرتبه من را جریمه کنی اما این لباس را می پوشم به خیابان می آیم تا شما را به چالش بکشانم یا به اصطلاح حال شما را بگیرم.
جریمه باید بازدارنده باشد
ما در علم بیولوژی می گوییم تنبیه باید به گونه ای باشد که موجود زنده حس کند پایه حیات او به خطر افتاده تا دنبال آن کار نرود. مثلا از امتیازی محروم شود. موضوع دیگر این است که به عقیده من در بحث حجاب ما بد حجاب نداریم یا حجاب هست یا نیست. در واقع حجاب متغیر کیفی است درجه بندی ندارد یا هست یا نیست. خب اگر این خانم به دلیل اینکه اینگونه در خیابان حاضر شده ، باید حس کند هنجار اجتماعی را زیر پا گذاشته و باید یک جریمه موثر بابت آن بپردازد نه جریمه ای که اصلا حالت بازدانده ندارد بنحوی که دیگر این هنجارشکنی را تکرار نکند.
برخورد با ساپورت فروش چه می شود؟
البته یک کالا به این دلیل تولید می شود که بازار دارد اگر بازار نداشته باشد که تولید نمی شود و قاچاق هم نمی شود. فروشندگان لباس های نامناسب باید پیگیرد قانونی شوند.
قبل از آن ما نقطه های دیگر هم داریم. یکی بحث فروشندگان و تولیدکنندگان لباس هاست ما این کار را نمی کنیم. قوانینی باید باشد من وارد این بحث نمی خواهم بشوم اما اگر قانون هم داریم اجرا نمی شود و این بدتر از بی قانونی است. برخورد با ساپورت پوش خوب است اما برخورد با ساپورت فروش، تولیدکننده ساپورت و قاچاقچی این کالا چه می شود؟ برای آن قاچاقچی هم البته قوانین درست نیست.
فرمودید برای بروز زمینه هایی وجود دارد و نقطه هایی قبل از برخورد وجود دارد در این خصوص توضیح بفرمایید؟
– اولین و مهم ترین بحث آموزش های غیر مستقیم است که پیش از این هم به آن اشاره کردم. بازیگران سینما در فضای مجازی چه عکس هایی منتشر می کنند؟ خب باید جلوی این کار گرفته شود. هر خانمی که می آید در صدا و سیما خود را می پوشاند اما بیرون از آن فضا چگونه است؟ این یعنی به جوان می گوییم فقط در صدا و سیما باید پوشیده بود. ما تعاریف مان برای بحث حجاب تعاریف دقیقی نیست.
اسم بی عملی را گذاشتند برخورد فرهنگی
دیگر اینکه همگی معتقدیم جمهوری اسلامی مشوق حجاب است و مسئولین ما هم مخالف بی حجابی اند اما پس این همه بی حجاب در خیابان چه می کنند؟ پس یک جای کار اشکال دارد وآن جایی است که فکر می خواهد به عمل تبدیل شود. این بی عملی را هم اسمش را گذاشتند برخورد فرهنگی. خب توجه داشته باشید یک قسمت از برخورد فرهنگی قوانین و مقرراتی است که باید اجرا شود. مهندسی فرهنگی جامعه یعنی همین دیگر، که قوانینی بگذارید که اگر طبق این قوانین کسی عمل نکرد، مجازات شود.
قبلا هم اشاره کردم ما در هر جامعه و کشوری ده درصد افراد داریم که مطابق هنجارهای اجتماعی عمل نمی کنند. به هرحال باید راهی برای آمدن آنها به داخل چارچوب هنجاری باشد؛ اگر چه این راه توسل به فشار قانونی باشد. یعنی ما الان مثلا هشت میلیون نفر حدودا داریم که مقید به قانون حجاب نیستند .این فشار قانونی که می گویم برای این گروه است. با این گروه نمی شود دیگر با این نوع توجیه ها که مثلا خانم شما خیلی ارزشمند هستی، چرا باین نوع لباس می پوشی ، برخورد کرد. این دیگر جواب نمی دهد. پلیس آن هم نه طوری که خیلی تابلو در یک جا ایستاده باشد با لباس فرم، باید کنترل کند . چون کسی جلوی پلیسی که با لباس آنجا ایستاده یا در جایی که دوربین هست، خلاف نمی کند.
اخرین کاری که به اعتقاد من باید انجام شود این است که مطالعه شود که اصولا این افراد چرا این رفتار را در لباس پوشیدن دارند. خود این مطالعه در پیدا کردن راهکار به ما کمک می کند.
سپاس از گفت و گوی تان به به دخت.
/انتهای متن/