حجاب تدبیر هوشمندانه خود ما زن هاست
این نوشته من است در مورد حجاب وقتی که مجبور شدم برای برادرزاده باحجابم که در کانادا زندگی می کند، چیزی بنویسم تا به او کمک کند به دوستان غربی اش در مورد حجاب توضیح قانع کننده ای بدهد.
عطیه سادات یاسینی/
شکوفه یکی از برادرزاده های خیلی نازنین من است . مهندس عمران است و همسرش فارغ التحصیل در رشته برق با عنوان دکترا و هر دو از خانواده ای مذهبی . پدر صدرا از پزشکان متخصص و سر شناس است و این زوج خوشبخت بعد از ازدواج و برگزاری مراسمی ساده برای زندگی و ادامه تحصیل به کانادا رفتند و سه سال است که در آنجا زندگی میکنند. در این مدت شکوفه همان حجاب کاملی را که در ایران داشت با همان کیفیت در آنجا هم داشته و به درس در دانشگاه هم ادامه داده است. در این مدتمن بیشتر وقت ها از راه تلگرام با او مرتبطم. چند روز پیش برایم نوشت:
برای رعایت حجابم در اینجا مشکلی ندارم
درسطح شهر تورنتو رفت و آمد میکنم، برای خرید، رفتن به دانشگاه و … در تعطیلات مسافرت می روم، به کشورهای مجاور سر میزنم… هیچ مانعی هم برای حجابم در این مدت نداشته ام. اجباری یا قانونی برای برداشتن حجابم نیست و من خوشحالم که برای پایبندی به اعتقاداتم و رعایت حجابم در اینجا مشکلی ندارم. به نظرم اگر خود آدم عزمش جزم باشد، در هر جای دنیا می شود با حجاب بود.
چرا با حجابی؟
اما عمه جان در اینجا خیلی ها از من می پرسند که: چرا باحجابی؟ دلیلی داری؟ منطقی برای حجاب هست اصلا؟
من دلم می خواهد با کمک شما برای شان توضیحاتی مستدل و روشن در این مورد داشته باشم.
در جوابش نوشتم:
عزیزم شکوفه جان دلم برات تنگ شده. وقتی عکساتو تو اینستاگرام میبینم دلم میره. دوست دارم پیشم باشی و من تا میتونم ببوسمت. خوشحالم که خوشبختی و در کنار صدرای عزیز زندگی خوبی داری.عکساتو نشون دوستام که میدم همه از حجابت تعجب میکنن. با شناختی که از تو دارم و داشتم میدونم هر جای دنیا که باشی با همین پوششت و ارزشهای اصیلی که داری، زندگیت رو بنا می کنی و هیچوقت اونها رو از دست نمیدی. موفق باشی.
اما در مورد سوالی که از تو می کنند، فکر می کنم بهتر این است که من از تجربه خودم در مورد حجاب شروع کنم.
دقیق تر که فکر می کنم می بینم حیا،عفاف،ستر و پوشش تدبیری است که خود ما زن ها برای حفظ موقعیت خودمان در میان جمع اندیشیده ایم. البته پشت سر آن یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت مان در برابر مردان است.
ما که اشرف مخلوقاتیم، حریم داریم
من فکر می کنم که همان طور که انسان اشرف مخلوقات است، زن هم به عنوان یک انسان باید با حیوانات ماده فرق داشته باشد. در میان حیوانان بین نر و ماده حریمی نیست و حیا و عفافی وجود ندارد.حیوانات در مسائل جنسی احساس شرم نمیکنند.به راحتی هر جایی که بخواهند بدون هیچ مانعی به این مسائل می پردازند. فقط ما زن ها در میان انسان ها هستیم که در تعامل مان با جنس مخالف مان که در کنار ما در جامعه حضور دارند،همکارند، … با هوشمندی سعی کردیم حائل و حریمی برای خودمان داشته باشیم.ما از نظر هوش و نبوغ و توانایی از مردان چیزی کم نداریم و در بسیاری از موارد حتی از آنها پیشی گرفته ایم. یعنی حجاب که تدبیر ما زنهاست برای محافظت و ارزشمندی مان، اصلا هم مانعی برای پیشرفت ما نبوده و من شخصا اصلا آن را رمز عبور خودم از خیلی از بزنگاه های حساس می دانم و عامل توفیق . می دانم که خیلی از همجنسان همفکرم هم داشتن حجاب و پوشیده بودن را باعث آسایش بیشتروبلکه دوام زیبایی خودشان می دانند.
پوشش زنان در تاریخ سابقه دارد
مسلم است قبل از اسلام هم پوششی برای زنان وجود داشته،اسلام مبتکر حجاب نیست ولی حدود و شرایط آنرا تعیین کرده است.در دوران قبل از ظهور اسلام در همان جامعه عربستان چیزی شبیه به مقنعه های امروزی روی سر بعضی زنها بوده که فقط موهایشان را پوشش میداده . با ظهور اسلام حد پوشش مشخص شده و گفته شده این روسری گردن و سینه را هم بپوشاند. البته در همه دورانها هم زنانی بوده اند که پوشش را دست و پا گیر میدانستند و در میان اعراب جاهلی هم از این گونه زنان بی قید کم نبوده اند. اما زنان متشخص همواره حدی در پوشش و رابطه با مردان داشته اند.
حجاب در ایران و هند قدیم هم مرسوم بوده است که مخصوصا زنان اشراف و درباریان به آن تقید داشته اند.
پوشش در ادیان دیگر هم بوده
در دین زرتشتزنان لباسهای بلند و روسری داشتند. حتی زنان اشراف در مکانهای عمومی از روبند برای پوشاندن صورت استفاده میکردند.
در دین یهود هم پوشش مناسب از جایگاه والایی برخوردار بوده و عفت بین زنان تاکید میشده. زن یهود فقط با همسر خود حق صحبت داشته و میبایست خود را تنها برای او آراسته کند،محل عبادت زنان و مردان همجدا بوده.
در میان مسیحیان هم داشتن حیا،عفت و لزوم پوشیدن لباس مناسب بویژه در مراسم عبادی مورد تاکید بوده.
حجاب به چه درد می خورد؟
حجاب یعنی پوشش و فاصله میان دو چیز،پرده،مانع،سد.
عفاف هم یعنی خویشتن داری از تمایلات افراطی،خودداری از آنچه زیبا و شایسته نیست.
حیا هم به معنای شرم داشتن و حالت و خویی در انسان است که مانع ارتکاب اعمال زشت شود.
اما آنچه مهم است این است که در عمل حجاب و پوشش که زمینه برای داشتن حیا و عفاف است، شرایط بهتری را برای حضور زن در اجتماع بوجود می آورد به زنان حرمت میبخشد.
حجاب در بعد اجتماعی امنیت زنان را تامین میکند، تعدی در عفت زنان و ایجاد مزاحمت برای ایشان را کاهش میدهد.به نظر من جایگاه و منزلت واقعی زن را نشان میدهد.
در بعد فردی میل به جلوه گری و خود نمایی را در زنان تعدیل میکند و زن را به آرامش میرساند.میل خود نمایی در سرشت زنان همیشه بوده ولی آنچه باعث کنترلش میشود حجاب است.
در بعد خانوادگی هم من بعینه دیده ام که حجاب باعث تحکیم زندگی مشترک میشود.اگر زن و مرد فقط خود را برای هم بیارایند همدیگر را میبینند و نه غیر را و این باعث استحکام خانواده میشود.
غربی ها هم قبول دارند
به علاوه تازگی در غرب به این نتیجه رسیده اند که حجاب باعث زیبایی پوست،طراوت،شادابی و جوانی میشود. البته ممکن است آنها همانند ما معتقد به پوشش نباشند ولی آنها کاهش برهنگی را در تحقیقات اخیرهدف قرار داده اند. اما همین تحقیقات هم در عمق خودنشان می دهد که حتی اگر زیبایی و برازندگی برای ما زنان مهم باشد، که هست، باید به پوشیدگی و حجاب خود اهمیت بدهیم.
خیلی از همین تحقیقات غربی ها نشان داده که در صد زیادی از زنان در غرب دچار اضطراب و نگرانی در محیط های عمومی هستند، چون احساس امنیت ندارند .برای همین هم تازه به این نتیجه رسیده اند که در مکان های عمومی چون مترو واگن زنان را از مردان جدا کنند. این از نظر خود زنان در غرب هم به معنای محدودیت و محصورشدن نیست بلکه نوعی اهمیت و ارزش دادن به زنان و امنیت آنهاست؛ امنیتی که بخش مهمی از آن به وسیله خود زنان با نوع پوشش و رفتارشان در این محیط های عمومی ایجاد میشود.
/انتهای متن/