امام خمینی حضور زنان را «معجزه بزرگ اسلام» نامید
امام خمینی که «معجزه بزرگ قرن» نام گرفته، حضور زنان را در انقلاب «معجزه بزرگ اسلام» مىداند و نتيجه «نور ايمان» و «قدرت اسلام و قرآن». امام علت تحول زنان را «اسلامى بودن انقلاب» مىشمارد؛ تحولى كه «بزرگترین ثمره انقلاب» و موجب بیداری زنان جهان اسلام بوده است.
استاد محمدرضا حكيمي، از عناصر فرهنگی برجسته و والايي كه در ساختن فرهنگ انقلاب اسلامي نقش داشته، درباره امام خمینی (ره) ميگويد: «امام خمینی از نظر عمل و علم، درك وسيع اسلامي، تقواي اصولي و مراحل باطني در حد يكي از بزرگترین شخصيتهاي اسلامي در ميان عالمان بزرگ اسلام، در طول قرون تاريخ اين دين ميباشد. جامعيت ایشان در علوم اسلامي، تهذيب نفس، پاكي اخلاقي، شور و شوق مناجات، سلوك قلبي، زهد و اعراض از دنيا و شجاعت كم مانند، هوش بيكران در شناخت دسيسهها و نيرنگها، قطع علاقه از هر چه غير از حكمت و حقيقت است. دلنشين بودن سيما و حسن هيئت ظاهر، نفوذ عميق و خدانگاهي كه حاكي از صدق و پاكي عميق قلب است، اينها همه (پس از مقام نيل ناپذير پيامبران و امامان) بدان گونه كه در امام خمینی است در كمتر كسي به هم ميرسد و اين حاكي است از عنایت خاص ازلي و زمينه تقدير كه خداوند براي اين برهه از تاريخ اسلام و حفظ دين و دفاع از حقوق محرومين حضور اين انسان بزرگ را در حيات بشري مقدر كرده است.»[1]
آری، شخصیت والایی چون امام خمینی (ره) بود که به نقش و جایگاه زن مسلمان در جامعه اهمیت فراوانی داد تا آنجا که سیمای زن در اسلام، عرصههای حضور زنان در اجتماع، تحول جایگاه زن با وقوع انقلاب اسلامی و همچنین نقش زنان در بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه برخاسته از تفکر غنی و توانمند ایشان است. نگاه امام (ره) نگاهی جامع به ابعاد وجودی زن میباشد و نقش آفرینی زن را از نگاه اسلام نقشی متعالی، سالم، سازنده، انسان ساز، سرنوشت ساز و کامل کننده نیمی دیگر از جامعه و سازنده جوامع و نظامها میداند. همچنان که از نظر اسلام، زن موجودی والا و ارزشمند است که در عرصههای فردی، اجتماعی و خانوادگی توان رسیدن به بالاترین جایگاه انسانی را دارد.
اما، دیدگاه غرب در مورد زن، مصرفگرا و ناعادلانه است و غرب نیازمند تجدید نظر در این امرمی باشد. همان گونه که در رژیم طاغوت اندیشه غرب سعی در نفوذ بر فرهنگ کشور داشت ویکی از مصادیق بارز آن غائله انجمنهای ايالتى و ولايتى بود.
غائله انجمنهای ايالتى و ولايتى
انجمنهای ايالتى و ولايتى در اصلهای ٩١ و ٩٢ متمم قانون اساسى مشروطه پیشبینی شده و نظامنامه مصوب مجلس اول شرايط انتخاب شوندگان و انتخابکنندگان را مسلمان بودن، سوگند به قرآن و عدم اجازه رأى به زنان اعلام كرده بود. ولى از آن زمان تا ١٣۴٠ ه. ش. مسكوت مانده بود. در اين سال شاه روى اغراض سوئى كه علیه اسلام در پيش گرفته بود اين موضوع را با توجه به دوران فترت مجلس با عنوان تصویبنامه ابتدا در دولت اقبال مطرح و سپس در دولت عَلَم به تصويب رساند. موضوع انجمنهای ايالتى و ولايتى نخستين برخورد امام (ره) با دولت عَلَم بود كه در ادامه آن حوادث و درگیریهای بزرگتری پديد آمد كه به مقابله امام با شاه انجاميد. مطبوعات روز ١۶ مهر ١٣۴١ هـ. ش اعلام داشتند كه دولت لايحه انجمنهای ايالتى و ولايتى جدید را تصويب كرد.[2] در متن اين تصويب نامه قيد اسلام از شرايط انتخاب كنندگان Top of Formو انتخاب شوندگان حذف شده بود و در مراسم سوگند به جاى قرآن، آورده شده بود و دراین میان به زنان نيز حق رأى داده شده بود. هدف از این تصویبنامه در هيأت دولت كه در زمان تعطيلى طولانى مجلس، آن هم خلاف قانون اساسی صورت مىگرفت، اين بود كه گناه تيرهبختى زنان را به گردن اسلام و قانون اساسی انداخته و زمينه را جهت اسلامزدایى كشور و قانون اساسى و سپردن پست های حساس به دست عوامل بيگانه كه تحت عنوان اقلیتهای مذهبى به خيانت، جاسوسى و بیگانهپرستی مشغول بودند هموار مىساخت. امام خمينى (ره) كه توطئه دشمن را دريافته بودند و آن را مقدمهاى براى اجرای برنامههای ضد اسلامی ديگر شاه مىدانستند، بلافاصله علماى طراز اول قم را دعوت به مشورت نمودند و در پايان جلسه، اين تصميمات گرفته شد:
«طى تلگرافى به شاه، مخالفت مراجع و علما با لايحه، اعلام و لغو فورى آن درخواست شد؛ علماى تهران شهرستانها از طريق نامه و… در جريان امر قرار داده شوند و هفتهاى يك بار يا بيشترجلسه مشورت بين علما برقرار شود تا تصميمات با وحدت نظر و عمل توأم گردد. »
شاه شش روز بعد در تلگرافى به امام (ره) و سه تن از مراجع قم اين تغييرات را غير مهمّ و نتیجه وضعيت زمانه دانست و آن را به دولت محول كرد. پس از ارجاع تلگراف علما به عَلَم، مراجِع قم تلگرافى به عَلَم مخابره كردند ولى عَلَم به جاى عذرخواهى، در يكى از سخنرانیهای خود هرگونه اخلالگرى را محكوم و اقدامات مراجع و علما را حرکتی ارتجاعی دانست. سرانجام پس از يك ماه و نيم، دولت در برابر اعتراض روحانيون و خشم و عصیان مردم تسليم شد و طى تلگرافى به سه تن از مراجع قم – به جز امام – موافقت خود را با خواستههاى آنان اعلام داشت. هر چند برخى علما پاسخ علم را نشانه عذرخواهى وی دانستند، اما امام (ره) با هوشيارى خود متوجّه حيله شاه شده و پاسخ دولت را كافى ندانستند و خواستار درج آن در روزنامههاى كشور شدند. سرانجام در 10 آذر ١٣۴١ ه. ش. روزنامهها نوشتند هيأت دولت تصويب كرد كه تصویبنامه مورخه ۴١ / ٧ / ١۴ قابل اجرا نخواهد بود.[3]
از دستاوردهاى قيام مردم عليه تصويبنامه مىتوان آگاه شدن تودهها، نمايان ساختن ماهیت ضد اسلامی شاه، دميدن روح اميد، اتّحاد و هماهنگى دينى علماى روحانى و مردم و…را نام برد. اندكى بعد، رژيم شاه سعى كرد با دستاویز قرار دادن نقش زن و حقوق او در لايحه انجمنهای ايالتى و ولايتى و با استفاده از 17 دى (روز كشف حجاب) اعتبار از دست رفته خویش را جبران كند و با به خيابان كشاندن اجبارى زنان كارمند، دختران دانشآموز و… قدرت خود را به رخ روحانيت و مردم بكشد ولى با تصميم امام (ره) مبنى بر اينكه، اگر این روز جشن گرفته شود به مناسبت فاجعه مسجد گوهرشاد كه در چنين روزى رخ داده بود، عزاى ملى اعلام مىكند، رژيم را از گفته خود منصرف كرد.[4]
زن، مربي جامعه
چنین تدابیری برای بیداری زنان از سوی امام خمینی (ره) در لحظه لحظه شکل گیری انقلاب فراوان یافت میشود. تاکید ایشان بر مسئولیت مادران که مربی جامعه هستند، نیز ازجمله این موارد است. چنانچه ایشان به مناسبت اعلام سالروز ولادت حضرت فاطمه (س) به عنوان روز زن پيامي صادر كردند، امام (ره) در بخشي از پيام خود، ضمن بيان مقام والاي حضرت فاطمه زهرا (س) يادآور شدند:
«تمام ابعادي كه براي زن متصور است و براي يك انسان متصور است، در فاطمه زهرا (س) جلوه كرده و بوده است. يك زن روحاني، يك زن ملكوتي، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان، او زن معمولي نيست. اين موجود ملكوتي است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلكه موجود الهي جبروتي، در صورت يك زن ظاهر شده است».
ايشان در قسمت ديگري از پيام خود به مسئولیت و شأن زنان پرداخته و نوشتهاند:
«زن مربي جامعه است. از دامن زن انسانها پيدا ميشود. مرحله اول مرد و زن صحيح، از دامن زن است. مربي انسانها زن است. سعادت و شقاوت كشورها بسته به وجود زن است. زن با تربيت صحيح خودش انسان درست ميكند و با تربيت صحيح خودش كشور را آباد ميكند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند ميشود؛ زن مبدأ همه خيرات است.»[5] ( ١٣۵٨/ ٣ / ۴ )
ويژگيهاي حضرت زهرا (س) در كلام امام (ره)
« فردا روز زن است، روز زنى است كه عالم به او افتخار دارد. روز زنى است كه دخترش در مقابل حكومتهاى جبار ايستاد و آن خطبه را خواند و آن حرف را زد، آن حرفها را زد كه همه مىدانيد. » (26/2/58)
«روز بزرگى است، يك زن در دنيا آمد كه مقابل همه مردان است. يك زن به دنيا آمد كه نمونه انسان است، يك زن به دنيا آمد كه تمام هويّت انسانى در او جلوه گر است. پس روز، روز بزرگى است؛ روز شما زنان است. » (27/2/58)
« اگر روزى بايد روز زن باشد، چه روزى والاتر و افتخارآميزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا (س)، زنى كه افتخار خاندان وحى و چون خورشيدى بر تارك اسلام عزيز مىدرخشد. » (15/2/59 )
«اين ولادت با سعادت، در زمان و محيطى واقع شد كه زن به عنوان يك انسان مطرح نبود و وجود او موجب سرافكندگى خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهليت به شمار مىرفت. در چنين محيط فاسد و وحشتزایی، پيامبر بزرگ اسلام (ص) دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهليت نجات بخشيد. تاريخ اسلام گواه احترامات بىحد رسول خدا (ص)، به اين مولود شريف است، تا نشان دهد كه زن، بزرگى ويژهاى در جامعه دارد كه اگر برتر از مرد نباشد، كمتر نيست.» [6] (4/2/60)
تربيت فرزند از مرد برنميآيد
یکی از نزدیکان امام خمینی (ره) میگوید:
«ایشان نقش مادر را در خانه خيلي تعيين كننده ميدانستند و به تربيت بچهها بسیار اهميت ميدادند. گاهي كه ما شوخي ميكرديم و ميگفتيم پس زن بايد هميشه در خانه بماند، ميگفتند شما خانه را كم نگيريد تربيت بچهها كم نيست. اگر كسي بتواند يك نفر را تربيت كند خدمت بزرگي به جامعه كرده است. ايشان معتقد بودند كه تربيت فرزند از مرد برنميآيد و اين كار دقیقاً به زن بستگي دارد چون عاطفه زن بيشتر است و قوام خانواده هم بايد بر اساس محبت و عاطفه باشد.» [7]
حال این سوال پیش میآید که با چنین مسئولیتهایی آيا درست است كه در توضيح المسائل گفته شده: بهتر است که زن در خانه نماز بخواند؟ پس حضور وی در اجتماع چه میشود؟ اگر بيان شده است كه براي زن بهتر است نمازش را در خانه بخواند و از لزوم حضور در نماز جمعه معاف شده است در راستاي مراعات حال زن و حفظ حرمت و آسان گرفتن بر اوست نه براي خانه نشيني زن و عدم حضورش در اجتماعات؛ لذا زن نيز میتواند در مسجد حاضر گردد و يا در نماز جمعه شركت كند و مانند سايرين از ثواب اين عبادات بهرهمند گردد.
حضرت امام خميني (ره) در پاسخ به اين سؤال كه آيا شركت بانوان در نمازهاي جماعت يوميه و نماز جمعه كراهت دارد يا خير؟ ميفرمايند:
«كراهت ندارد، بلكه در بعضي موارد مطلوب است.»[8]
از دامن زن مرد به معراج ميرود
مادران در محیط خانه وظیفه خطیر و مهم تربیت فرزندان را برعهده دارند. امام (ره) در بیان این جایگاه مهم و حیاتی خطاب به زنان میفرمایند:
«شما این مسئولیت بزرگ را دارید که باید بچههای خودتان را که نوزاد هستند و نفوسشان تربیت را زود قبول میکند، خوب و بد را زود قبول میکند، شما از اول طوری که این بچهها در دامان شما بزرگ میشوند، مسئول افعال و اعمال آنها هستید، همانطوری که اگر یک بچه خوب تربیت کنید ممکن است سعادت یک ملت را همان یک بچه تأمین کند، یک بچهای که در دامن مادر تربیتش اسلامی نباشد، تربیت انسانی نباشد، انحراف داشته باشد، ممکن است بعدها یک جامعه را به فساد بکشد.»
ایشان همچنین در مورد رسالت مادری و جایگاه مادر به عنوان یک معلم فرمودند:
«این تربیت باید از دامن شما خانمها شروع بشود. از دامن شما باید این مطلب شروع بشود که بچهها را تربیت کنید، یک تربیت صحیح اسلامی. به اینکه خودتان وقتی بچه در دامنتان هست، همه چشم و گوشش به فعل و قول شماست، اگر معلم یک معلم صحیحی باشد، از مدرسه این افراد صحیح بیرون میآیند و یک جامعه صحیح میشود. در مادریتان هم باید تهذیب کنید، یک افراد صحیح تحویل جامعه بدهید، یک جامعه را صحیح کنید.» (قاسمی، 1391)
حضور زنان دستاورد انقلاب اسلامى بود يا انقلاب اسلامى دستاورد حضور زنان؟
رهبر انقلاب اسلامى، حضور زنان را «معجزه بزرگ اسلام» مىنامند و نتيجه «نور ايمان» و «قدرت اسلام و قرآن» و علت تحول زنان را «اسلامى بودن انقلاب» مىشمارند. اين حضور «آتشى الهى» است كه خداوند آن را روشن كرده است. تحولى كه «بزرگترین ثمره انقلاب» می باشد و حضرتش از آن به «عظمت» ياد مىكنند و آنرا بزرگتر از «پيروزى انقلاب» مىدانند. سپس به اراده الهى و با قدرت اسلام و «انقلاب اسلامى» بوده است كه زنان ايرانى متحول شدهاند، احساس وظيفه نموده و در صحنههاى مختلف انقلاب حضور يافتهاند؛ از اين جهت است كه زنان «مديون» و «وامدار» اسلام و انقلاب اسلامى مىباشند. اما از سوى ديگر، اين حضور زنان در عرصههاى مختلف است كه «تضمين كننده پيروزى» است و اسلام را بيمه مىكند. [9]
بدين گونه است كه اسلام و انقلاب «مرهون» زنان مىگردد و روايت «حسين منى و انا من حسين» كه يك «دور عاشقانه» است – و نه «دور باطل فلسفى» – مصداقى ديگر مىيابد كه زنان به دست اسلام آزاد مىشوند و اسلام به دست آنان آزاد مىگردد. آزادى زنان ايرانى مرهون انقلاب اسلامى مىشود و انقلاب اسلامى وامدار زنان متعهد. حضور اجتماعى زنان، احياء اسلام است يا پشت پا زدن به آن!؟
اين سؤال نيز بكّرات قبل از پيروزى انقلاب اسلامى از شخص حضرت امام (ره) سؤال مىشود و از آن جمله، يكى از اساتيد دانشگاه «روتكرز» آمريكا، حضرتش در پاسخ مىفرمايند: «تبليغات سوء شاه و كسانى كه با پول شاه خريده شدهاند چنان موضوع آزادى زن را براى مردم مشتبه كردهاند كه خيال مىكنند اسلام آمده است كه فقط زن را خانهنشين كند چرا با درس خواندن زن مخالف باشيم؟ چرا با كار كردن او مخالف باشيم؟ چرا زن نتواند كارهاى دولتى انجام دهد؟ چرا با مسافرت كردن مخالفت كنيم؟ زن چون مرد در تمام اینها آزاد است. زن هرگز با مرد فرقى ندارد.»
ایشان هنگامى كه هنوز در تبعيد به سر مىبرند در اين باره مىفرمايند: «اين تبليغات كه اگر اسلام پيدا شد مثلاً ديگر زنها بايد بروند توى خانهها بنشينند و قفلى هم به درش بزنند كه بيرون نيايند، چه حرف غلطى است كه به اسلام نسبت بدهند! و استدلال مىفرمايند كه «صدر اسلام زنها توى لشكرها هم بودند، توى میدانهای جنگ هم مىرفتند». [10]
امام (ره) با اشاره به حضور مؤثر زنان در نهضتهای صد ساله اخير كه به رهبرى روحانيت شيعه در كشور به وقوع پيوسته مىفرمايند: «كسى كه تاريخ اين صدساله را مطالعه كرده مىداند كه در جنبشهای اصيلى كه در ايران بوده است قبل از اين دوره رژيم پهلوى، جنبش تنباكو، جنبش مشروطيت، زنها همدوش با مردها فعاليت مىكردند. زنها در جامعه بودند و با مردها راجع به امور سياسی، امور اجتماعى و گرفتاریهای مملكت خودشان فعاليت مىكردند؛ همان طورى كه مردها در آن وقت قيام مىكردند، قيام مىكردند.» [11]
دستاوردهاى فرهنگى انقلاب اسلامى
یکی از دستاوردهاى فرهنگى انقلاب اسلامى نفى مظاهر فرهنگى غرب و مقابله با تهاجم فرهنگى بود. استعمار نو شگردهاى خود را براى غارت اموال و منابع كشورهاى جهان سوم بر پايهسلطه فرهنگى استوار ساخته است. بيگانه ساختن مسلمانان از فرهنگ اصيل اسلامى همواره از بارزترین توطئههاى استعمارگران در تثبيت سلطه بر كشورهاى اسلامى بوده است. امام (ره) با درك عميق از علل عقبماندگی مسلمانان آنان را چنين مورد خطاب قرار مىدهد:
«چنان غرب در نظر يك قشرى از اين ملت جلوه كرده است كه گمان مىكنيم غير از غرب، ديگر هيچ چيز نيست اين وابستگى فكرى، عقلى و مغزى غربى منشأ اكثر بدبختیهای ملتها و ملت ما نيز هست.»
پس از انقلاب اسلامى، احياى فرهنگ اسلامى و ارزشهای آن مورد توجه قرار گرفت و علاوه بر مراكز آموزشى كشور رسانههاى گروهى اعم از صدا و سيما، روزنامهها، مجلات، سينما، تئاتر و ساير وسايل هنرى فرهنگى در جهت رشد فرهنگ جامعه اسلامی به كار گرفته شدند. [12]
يكى ديگر از دستاوردهاى فرهنگى انقلاب، مشخص شدن جايگاه واقعى زن مسلمان در خانه و اجتماع بود. بر اساس خودباختگی فرهنگى و رواج ارزشهای غربی در عصر پهلوى، هويّت اسلامى زن مسلمان ايرانى مورد تهديد واقع شده بود. در جامعه به تدريج فرهنگ برهنگى و بى عفتى رواج مىيافت و از فعالیتهای اجتماعى و مفيد زنان كاسته مىشد. پس از انقلاب اسلامى جايگاه زن در جامعه اسلامى تبيين شد و همان گونه كه زنان در جریان انقلاب فعاليت داشتند پس از انقلاب نیز به جايگاه واقعى كه مسئولیت در برابر مصالح اجتماعی و سياسى جامعه و حضور فعال در صحنههاى مختلف (هشت سال دفاع مقدس) بود دست يافتند. [13]
بیانات امام خمینی (ره) درباره نقش زنان در تحولات جامعه اسلامی
– دامن مادر بزرگترین مدرسهای است که بچه در آنجا تربیت میشود. یعنی اول مرتبه تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر است. آنچه که بچه از مادر میشنود غیر از آن چیزی است که از معلم میشنود؛ انسان درست کردن، یک وظیفه انسانی است، یک وظیفه الهی است، یک امر شریف است.
-زن یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان جامعه به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شود و میتواند به عکس آن باشد.
– وظیفه زنها انسان سازی است. اگر زنهای انسان ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زنها هستند که ملتها را تقویت میکنند، شجاع میکنند.
-در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشترها پیدا میشود. از دامن همین مادرها حسین بن علی پیدا میشود. از دامن همین مادرها اشخاص بزرگ پیدا میشوند که یک ملت را نجات میدهند.
-وقتی مردها ببینند که خانمها آمدند در مقابل توپ و تانک، آنها بیشتر اقدام میکنند. (قاسمی، ۱۳۹۱)
معروفترین كلام امام خميني (ره) پيرامون نقش موثر تربيتي زن در اسلام
در نهایت معروفترین كلام حضرت امام خميني (ره) پيرامون نقش موثر تربیتی زن در اسلام كه موجبات كسب مراتب و مدارج ايماني مردان میگردد، را تکرار مینماییم: «از دامن زن مرد به معراج ميرود.» زن يكتا موجودي است كه ميتواند از دامن خود افرادي به جامعه تحويل دهد كه از بركاتشان يك جامعه بلكه جامعهها به استقامت و ارزشهای والاي انساني كشيده شوند. قرآن كريم انسان ساز است و زنان نيز انسان ساز. [14]آری، دامن زنان مقاوم و صبور ایرانی بود که با بیداری و استقامت خود توانستند درخت انقلاب را با جوهر وجود عزیزانشان (همسران، فرزندان و برادران) پابرجا ساخته و الگویی برای زنان مسلمان جهان شوند. چنانکه در فلسطین، لبنان و سایر کشورهای مسلمان جهان همواره شاهد حضور زنان آگاه و بیدار در تداوم جهاد فی سبیل لله هستیم.
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (آل عمران،169)
«هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شدهاند مرده مپندار بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزى میخورند.»
منابع:
1-قرآن کریم.
2- جمعی از نویسندگان، دانشنامه امام خمینی(ره)، قم، ج ٢ .
3- جمعی از نویسندگان (١٣٧۶) ، انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان، قم، معاونت آموزش سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.
4-قاسمی، ثمانه (1391)، حماسه یاسها، تهران، آرام دل.
5- جمعی از نویسندگان، دانشنامه امام خمینی (ره)، قم، ج 4.
[1] دانشنامه امام خمینی(ره)، ج ٢ ، ٨٧٧
[2] – انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان،١٣٧۶ ص 49
[3] – همان، ص 50
[4] همان، ص 51
[5] دانشنامه امام خمینی(ره)، ج ٢ ، ص794
[6] همان، ص 8288
[7] همان، ص ۶۵٧٠
[8] دانشنامه امام خمینی(ره)، ج ۴ ، ص9
[9] دانشنامه امام خمینی(ره)، ج ٢، ص ۶٠٨6
[10] همان، ص ۶٠٨7
[11] همان، ص ۶٠٨٨
[12] انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان،١٣٧۶ ، ص 109
[13] همان، ص 110
[14] دانشنامه امام خمینی(ره)، ج ۴ ، ص197
/انتهای متن/