چادر، حجاب کاملی است اگر…
در گزارش قبلی نگاه چند تن از بانوان مانتویی را نسبت به حجاب چادر و خانمهای چادری جویا شدیم حالا صحبتهای تعدادی از خانمهای چادری را میخوانید که از حجاب چادر، حجاب مانتو و در کل پوشش درست و حجاب واقعی برای یک زن حرف زدهاند.
پیش از این گفتیم که خانم هایی با پوشش مانتو ضمن اذعان به این نکته که چادر، حجاب مقدس و کاملی است، حفظ شئونات اخلاقی را نیز در کنار چادر مهم دانسته و تأکید کردند که از چادریها نسبت به رعایت اصول انسانی و اخلاقی در کنار حفظ پوشش ظاهر، انتظارات بالایی دارند.
تقویت اعتقاد مسلمانان
خانم شهرتاش در زمینه حجاب می گوید:
“حجاب واقعی پوششی است که حدود آن در آموزههای قرآن مشخص شده، شامل پوشش سر و گردن و پوشش بدن . در واقع واژهی”خمر” به معنی سرپوش که در قرآن برای پوشاندن سر و گردن ذکر شده و “جلباب” به معنی چیزی است مانند عبا که روی لباس را می پوشاند، همانقدر گشاد و آزاد. به نظر من مانتوی گشاد و مقنعه یا روسری بزرگی که سر و گردن و سینه را بپوشاند هم حجاب کاملی است. اما چیزی که در رابطه با حجاب مهم است توجه به خاصیت و هدف حجاب در قرآن است که میفرماید: “از طریق حجاب، زنان مومن بهتر شناخته میشوند و در نتیجه مورد آزار قرار نمیگیرند یعنی حجاب نباید نقض غرض باشد . لباسی که خاصیت حجاب را ندارد، نباشد.”
وی در اینباره افزود: “متأسفانه گاهی دیده میشود که به داشتن قالب ظاهری از حجاب اکتفا شده و از محتوای سازنده آن چه برای خود فرد و چه برای اجتماع غفلت میشود. با این حساب اگر رعایت حدود و شرایط بشود تمام پوششهایی که اهداف مذکور در قرآن را تأمین کنند، حجاب شایستهای هستند. البته جایگاه چادر، جایگاه مبارزه با خط مقدم و لباس سنگربانی و دفاع از ارزشهای انسانی زن میباشد و نه اینکه فقط یک حجاب کامل باشد و هر جا که این نقش را ایفا کند، تاثیر زیادی را بر زنان دیگر که دنبال راه میگردند میگذارد. اصولا وقتی انسان در مسیر تعالی افرادی را میبیند که از او جلوتر هستند و تلاش و پایداری آنها را نظارهگر است، انگیزه پیدا میکند و قوت قلب میگیرد تا استقامت بیشتری نشان دهد. از آنجا که من در محیط خارج از ایران هم تجربه استفاده از مانتو و هم چادر را داشتهام تفاوت این دو را کاملا احساس کردم. زمانی که چادر داشتم میدیدم که چطور چادر من موجب تقویت روحیه استقامت بر روی ارزشهای اعتقادی دیگر مسلمانها و حتی غیر مسلمانها شده و شاید به همین جهت بود که موقع خداحافظی جهت بازگشت به ایران یکی از اساتید غیرمسلمان دانشگاه کانبرا گفت: “دل مان برای حجاب زیبای شما تنگ میشود.” قطعا چنین قضاوتی درباره چادر و زیبایی آن جز به دلیل پایداری بر ارزشها به رغم موانع ظاهری نیست و یا قضاوتهای مشابه از سوی زنان برخی کشورهای اسلامی که اهل رعایت آداب اسلامی نبودند اما رعایت حجاب را در رفتار دیگر زنان مسلمان تحسین میکردند. یا مثلا جملهی یکی از زنان ” تو کار مهمی در معرفی خودت انجام دادی!” “
رفتار مسئولانهی برخی از خانمهای مانتویی
این دانشجوی دکترای مطالعات زنان و خانواده ضمن اشاره به این نکته که لازمه اینکه حجاب نشانه دینداری باشد، رعایت حدود و اهداف حجاب است، گفت: “این مسأله میتواند در پوششهای مختلف مصداق پیدا کند، همانطور که حجاب بدون رعایت این شروط میتواند صرفا در حد یک لباس عادی دیده شود. اگر بناست حجاب پوشش باشد دیگر تنگ بودن، جلب توجه کننده بودن و یا بحث استفاده از آرایش همراه آن منتفی است و همانطور که اشاره شد نقض غرض است. زیرا قرآن کریم فرمودهاند که زنان مؤمن زینتهایشان را جز برای همسرانشان آشکار نمیکنند. تمام اینها فرامینی هستند که اگر مورد غفلت قرار نمیگرفتند، بسیاری مصائب اجتماعی موجود هم که دامنگیر کل جامعه شده موضوعیت نداشت. دینداری لوازمی دارد که از سوی دینداران باید بدرستی رعایت شود.”
وی در آخر اظهار داشت: “استفاده از مانتو صورت واحدی ندارد. قاعدتا آن نوع از حجاب مانتو که مصداق پوشش اسلامی است جایگاه خود را دارد و مصداقی از حفظ ارزشهاست. اما در خصوص انواع دیگر پوششهایی که خارج از حدود شرعی است باید گفت صرف نظر از واجب دینی بودن، حجاب برای حفظ سلامت اخلاقی که حق همهی افراد جامعه است یک ضروت اجتماعی میباشد، در واقع رعایت حجاب یک وظیفه انسانی است. نوع حجاب باید به گونهای باشد که امنیت اخلاقی در جامعه برای هیچکس وازهیچ طریقی با مشکل روبرو نشود. از کوچک گرفته تا بزرگ کسی نباید به خاطر رفتار غیرمسئولانهی دیگری آسیب ببیند. بنابراین پوشش و رفتار آن دسته از خانمهای مانتویی که مسئولانه است، قابل تقدیر میباشد ولی دستهی دیگر که برخلاف اصول عمل میکنند باید توجه داشته باشند که عوارض رفتار افراد در سطح جامعه، فقط به خودشان برنمیگردد و لازم است همه حقوق جمعی را مراعات کنند. یقینا خسارتهای ناشی از عدم رعایت اخلاق پوشش آنقدر زیاد و جدی است که هیچ فرد واقع گرایی نمیتواند منکر آن شود.”
جاری شدن روح حجاب در رفتار و شخصیت
خانم اسکندری، نیز به عنوان فعال حوزه زنان و خانواده نظراتش را در رابطه با موضوع گزارش بیان کرد: ” از نظر من حجاب واقعی یعنی این که شما بنحوی لباس بپوشید که در ارتباط با مرد غریبه فقط یک انسان باشید نه یک زن باجاذبهی جنسی. دراین صورت فقط لباس مهم نیست؛ طرز حرف زدن، رفتار کردن گاهی حتی طرز نگاه کردن و راه رفتن مهم است. جز این که دین برای همهی اینها قالب و حدود مشخص تعیین کرده، ما زنها خودمان هم نه با علم اکتسابی بلکه با حس زنانه درونی مان میدانیم که چه وقت داریم از جاذبه جنسی مان استفاده میکنیم. چه چادر و چه مانتو هر دو هم ممکن است ما را به عنوان همان انسان مطرح کند منهای جذابیتهای جنسی یا برعکس. گاهی ما در میان زنان کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایی زنانی میبینیم که اصلا حجاب به معنای مورد نظر ما ندارند اما آنقدر ساده و بیتکلف لباس میپوشند و آنقدر رفتار درست انسانی دارند که آدم فکر میکند در مجموع آن زنها باحجابتر از خیلی از زنان به ظاهر با حجاب ما هستند چون روح حجاب را در شخصیت و ظاهر و رفتارخود جاری کردهاند.”
بعضی خانمهای مانتویی میتوانند الگو باشند
وقتی از او پرسیدیم که آیا چادری بودن یعنی دیندار بودن، گفت: “از نظر من خانم چادریای که معنای حجاب را درست فهمیده و سعی کند همهی اعمال و رفتارش را با معیارهای دینی وفق دهد زنی دیندار است؛ بنابراین از این منظر هر زنی که پوشیدگی کامل را همراه با رعایت اخلاق و رفتار دینی دارد، دیندار محسوب میشود. در اینجا یک نکتهی ظریف هم هست؛ نکتهای که باعث شد زمان شاه مخالفت شدید و جدی با چادر صورت بگیرد مخصوصا توسط شخص اشرف پهلوی، این بود که چه در آن زمان و چه بعد از انقلاب خیلی وقتها کسی که چادر را برمیداشت بنوعی فکر میکرد حجاب را برداشته یعنی دیگر حدود را رعایت نمیکرد . اکثر غریب به اتفاق کسانی که امروز مانتو میپوشند نیز حجاب را رعایت نمیکنند و از این حیث ما باید به خانمهایی که با فرم مانتو حدود حجاب را دقیقا رعایت میکنند بسیار ارج نهیم و تقدیر و تمجید از آنها داشته باشیم چون نشان دادهاند که حجاب برایشان مهم است و اینها برای دختر جوان که به هر دلیل نمیخواهند چادری باشند الگوهای خوبی هستند. نوعا اینگونه زنان محجبهی ما از اساتید و شخیتهای وزین فرهنگی علمی و اجتماعی هستند و فیالواقع برای الگوشدن نیز شایستهاند.”
خانمهای بدحجاب: قاصر یا مقصر!
خانم عبادی نیز به عنوان یک معلم باسابقه حجاب واقعی را حیا و عفاف باطنی دانست که در نهایت این مسأله منجر به پوشیدگی ظاهر در برابر نامحرم نیز خواهد شد.
او اضافه کرد: “از نظر من چادر تنها ملاک حجاب داشتن نیست؛ چه بسا بانوانی که با مانتوی بلند و روسری یا شالی بلند تا روی سینه، حالت شان خیلی محجوب و عفیف است و البته بالعکس هم متاسفانه دیده شده که خانمهایی به ظاهر چادر بر سر دارند در حالی که روسری زیر چادرشان کوتاه است و برجستگی سینه پوشیده نشده و یا حتی گردن شان نیز نمایان است. نگاه من به عنوان یک خانم چادری به خانمهای بدحجاب چه چادر و چه مانتو این است که، براساس آموزههای معارف قرآن و اهل بیت این خانمها یا قاصرند یا مقصر. قاصرند در صورتیکه حقیقتا نتایج سوء بدحجابی را ندانند و مقصرند درصورتی که با علم به نتایج شوم بدحجابی به این ناهنجاریها ادامه دهند. البته من یقین دارم تعداد قریب به اتفاقی از این بانوان حقیقتا نسبت به نتایج بدحجابی و بیحجابی کاملا بیخبرند و فکر میکنم این عدهی قاصر، مستضعف فکری هستند و لازم است که بجای تهدید و ارعاب شان برای رعایت حجاب، بر روی نگاه و سطح آگاهی شان کار شود.”
در خارج از ایران نیز چادرم را حفظ کردم
زینب نیز به عنوان یک پژوهشگر در حوزه هنری و فرهنگی، در مورد حجاب و چادر این طور میگوید: “حجاب واقعی را سپری میدانم که مرا در مقابل بسیاری از آفتها و ناامنیها حفظ میکند و در عین حال حس شکوهمندی به من میدهد، مثل این که یک ردای شاهانه و لباس ملکه به تن دارم که نشانهی هویت و عظمت من است تا هر حقیری به خودش اجازه ندهد اصلا به من نزدیک شود. حجاب از نظر من همان نماز واجب است و چادر مثل نماز نافله میباشد که برای تقرب است؛ تقربی که نوعی عشقبازی با خداست. به همین جهت است که زن چادری باید سرشار از عطوفت و مهربانی و عشق باشد و در عین حال این زن در جهان امروز یک حماسه است. به نظرم بین سیاهی چادر زن و صورت او و تاریکی شب و قرص ماه مشابهت با معنایی هست. یعنی همانطور که زیبایی نور ماه در تاریکی شب است که خودش را نشان میدهد، زیبایی و نورپراکنی صورت زن چادری هم فقط از پس همین سیاهی چادر خودش را نشان دهد. از نظر من چادری بودن میتواند یک خانم را به دینداری نزدیکتر کند ولی هر چادری نه. یک خانم مانتویی محجبه هم مسلما آدم دینداریست که بر حسب رعایت امر واجب عمل کرده است. من خودم ابتدا مانتویی بودم بعد ها چادر را برای حجابم انتخاب کردم و حالا دیگر این انتخاب را با هیچ ثروتی در این عالم عوض نمیکنم.”
این خانم جوان که سابقه فعالیت در رسانه ملی را نیز دارد، افزود: “من حتی در مدتی که در لبنان زندگی می کردم با توجه به فرهنگ بسیار متنوعی که بر جامعه لبنان حاکم است، یک لحظه هم تردید نداشتم که باید با چادر باشم در حالی که انواع دیگری از حجاب هم در آنجا بود که از لحاظ شرعی هم اشکالی نداشت و به من هم پیشنهاد میشد که یکی از این انواع حجاب را برای آنجا انتخاب کنم ولی من هرگز حاضر نشدم به نوع دیگری از حجاب حتی فکر کنم. چون چادرم را با عشق انتخاب کرده بودم و عزتی را که با چادر برای من به دست میآمد، قابل مقایسه با هیچ نوع حجابی برایم نبود. در کل چادر من شکوه و عظمتی دارد که باید درک شود مثل عشق است که گفتنی نیست، در واقع دریافتنی است. در عین حال نگاهم به یک خانم مانتویی هم، یک نگاه مثبت است البته اگر حدود شرعی را رعایت کرده باشد و از دیدن خانمی که حدود شرعی حجاب را رعایت نکرده و ظاهر بیگانهای با فطرتش دارد، متاسف میشوم و فکر میکنم چقدر حیف است که این بانوان ارزش خودشان را نمیدانند.”
لزوما زن چادری، زن باحجاب نیست
خانم حسن زاده، دانشجوی دکترای علوم سیاسی است و تعریفش را از حجاب اینگونه بیان کرد: “حجاب در مفهوم عامه به معنی پوشش و پوشاندن است که در ابعاد مختلفی استفاده میشود ولی از نظر من مفهوم واقعی حجاب، پوشش نیست؛ بلکه مفهومی کلان تر است که این معنا را هم دربرمیگیرد. در اصل، حجاب یک مترادف و یک معنا ندارد بلکه متشکل از مجموعهای از مفاهیم است که ذیل عبارت “حجاب” میگنجند؛ امنیت، تقوا، ،پاکدامنی، عفت، حیا، پوشش، مصونیت، محافظت و…همهی این مفاهیم و مفاهیم دیگر از این دست، در ذیل عنوان کلی حجاب جای میگیرند و هیچکدام به تنهایی بیانگر مفهوم کامل آن نیستند. البته لزوما زن چادری، زن باحجاب نیست، چراکه قطعا حجاب نماد واحد ندارد؛ بلکه چادر نماد عرفی آن است. چه بسا خانمهایی که به دلایل مختلف امکان چادرسرکردن ندارند و محجبهاند و اما خانمهایی که چادر به سر دارند ولی به واقع حجاب ندارند!”
این بانوی محجبه ضمن اینکه صرفا حجاب چادر یا مانتو را نشانهی بیدینی یا دینداری نمیدانست، گفتههایش را اینطور کامل کرد: “در این شکی نیست که حفظ حجاب دستوری دینی است و توسط فرد دیندار باید رعایت شود ولی خانمی که صرفا چادر سر میکند و سایر ملزومات دینداری را رعایت نمیکند که فردی دیندار محسوب نمیشود. از نظر من در جامعه کنونی خانمهای مانتویی چند دستهاند:
١.عدهای مانتوهای پوشیده به تن دارند و روسری یا شال یا مقنعه پوشیده هم دارند؛ قطعا اینها مطلوبند و باحجاب.
٢.عدهای مانتوهای پوشیده دارند ولی روسری یا… پوشیده نیست که بهتر است رعایت کنند.
٣.عدهای نه مانتوی پوشیدهای دارند و نه روسری یا… اینها در اصل حجابی ندارند و آنچه به تن کردهاند بیشتر به ابزار خودنمایی میماند تا حجاب و پوشش؛ خودشان هم می دانند که این برایشان پوشش محسوب نمیشود و طبیعتا از طرف مردان مریض هم اذیت میشوند.”
/انتهای متن/