این هم از وصلت با فامیل

ازدواج بین دختر و پسر از یک فامیل می تواند یکی از پسندیده ترین انواع ازدواج باشد؛ به شرط این که مقدمات لازم برای شناخت دقیق طرفین انجام بگیرد درست مثل ازدواج با یک فرد غریبه؛ وگرنه اکتفا به شناخت قبلی خانوادگی و فامیلی می تواند مسأله ساز شود؛ همان طور که برای وحیده شد.

0

وحیده از زندگی سخت و پرمشکل خانوادگی اش این طور تعریف می کند:

ما درشهرستانی زندگی می کنیم که ارتباطات فامیلی و رفت وآمدهای زیاد داریم و تقریبا همه دوران زندگی مان با اعتماد و به اقوام و فامیل به خیر و خوبی گذشته است. همیشه سعی داشته ایم مشکلات را بین خودمان حل  کنیم. زندگی من هم در همین چرخه بوده که پیش رفته است و البته با این حال من به مشکل برخورد کرده ام.

وحیده ادامه می دهد:

وقتی دختر بودم در خانه پدری، همه زندگی ام در مدرسه به درس و تحصیل می گذشت. وقتی هم از درس فارغ شدم، بلافاصله سرکار رفتم. به این ترتیب شاید من هیچ وقت فر صت نداشتم که دقیقا به اطرافم دقیق نگاه کنم. فقط یک روز به خودم آمدم که دیدم برای بهروز پسردایی ام به خواستگاری ام  آمده اند.  آنچه از او می دانستم همان بود که در خانواده ها و رفت و آمدهای فامیلی مطرح بود. مثلا می دانستم که بهرام هم  مثل من همه اش سرش در درس  و کتاب بوده و  آدم بسیار بااخلاق و پای بند به اصول اعتقادی  است همان طور که همه خانواده و اقوام مان بودند .

 پدر و مادرم وقتی نظر مثبت من را نسبت به این وصلت دیدند، دیگرتحقیق و بررسی بیشتر دراین مورد و برای خود بهرام را لازم ندانستند و ما بعد از دو ماه با هم ازدواج کردیم .

بهرام پسری بسیار باهوش و درس خوان و هم آداب دان و با نزاکت بود. از نظر تحصیلی  ازمن بالاتر و از نظر سنی تقریبا هم سن خودم بود؛ با این فرق که من سرکار رفته بودم و اوبه درسش  ادامه داده بود. اوایل چون درس می خواند خیلی اصراری به کار کردن نداشت و این به نظر غیرعادی هم نمی آمد. ولی من بعد ازمدتی متوجه شدم که بهرام از لحاظ رفتاری و در ارتباطات اجتماعی مشکلاتی دارد.  

در واقع بهرام از افسردگی شدید و مشکلات روحی و روانی رنج می برد و ظاهرا این حالت ها را از اوایل دوران جوانی هم داشته ولی به دلیل مشغول بودن به درس و تحصیل اطرافیان خیلی دقیق هم در جریان این مشکل نبودند.

در طول زندگی مشترک ما این مشکلات خیلی مشخص شد. مخصوصا بعضی وقت ها که بیماریش خیلی اوج می گیرد و البته گاهی هم بهتر می شود. در زمان هایی که حالش خوب نیست معمولا کسی متوجه نمی شود و مثلا در محل کار مشخص نمی شود. بیشتر این مشکلات در خانه و برای من و دو فرزندم بروز می کند؛ فرزندانی که خیلی هم حساس وباهوش هستند.

در اوایل زندگی چند جا مشغول کار شد ولی به دلیل همیپن مشکلاتی که برایش پیش می آمد قدرت تحمل و ادامه کار را نداشت . در حال حاضر چندین سال است که بهرام نمی تواند سرکار برود و مشغول  شود واین در حالی است که از نظر تخصصی و رشته تحصیلی  موقعیت خوبی دارد و خودش و تخصصش می تواند در خیلی جاها به کار بیاید.  هرجا مراجعه کند به او کارمناسب و پست های  درسطح مدیریتی پیشنهاد می شود. اما او همه پیشنهادها را رد می کند.

 من و فرزندان مان دیگر از این وضع خسته شده ایم و بیشتر از این تحمل او را نداریم.

در این میان چیزی که مرا خیلی رنج می دهد این است که متوجه شدم که دایی ام و همسرش هر دو از مشکل بهرام پیش از ازدواج هم مطلع بودند ولی به من چیزی در این مورد نگفتند. در واقع  آنها  فکرمی کردند با ازدواج مشکل پسرشان رفع می شود.

حالا من ودو بچه ام احساس بدبختی و بی پناهی می کنیم. من وقتی فکر می کنم با همه خستگی جسمی و روحی مجبورم مثل یک مرد صبح تا شب سرکار باشم و اضافه کار بپذیرم و از محبت به بچه هایم کم بگذارم که هزینه زندگی را درآورم، احساس  درماندگی می کنم. از طرف همسرم، هیچ محبتی و هیچ توجهی و اهمیتی به خودم و وضعیت زندگی ام نمی بینم. در این  موقعیت حساس هیچ کس هم برای رفع مشکلات ما  دخالتی نمی کند. همه ما را به حال خودمان رها کرده اند؛ همان هایی که اگر کمی انصاف به خرج می دادند من الان با دو بچه این طور گرفتا ر نبودم.

درحال حاضر فکر می کنم با توجه به مشاوره های خانوادگی زیادی که از مشاوران متعدد گرفته ام، تنها  راه برای من و بچه هایم برای رها شدن از این زندگی سخت، طلاق است. به شوهرم گفته ام اکه اگر تلاشی نکنی نمی توانیم اینطور به زندگی ادامه بدهیم. پاسخ می دهد که اگر طلاق می خواهی برو اقدام کن من حرفی ندارم.

الان بهرام در شرایطی است که برای در مجموع حالش بهتر است و گاهی حرف می زند. من فکرمی کنم الان می توانم برای طلاق اقدام کنم. از شما می خواهم به من در مورد انواع طلاق و بهترین نوع طلاق برای من  راهنمایی ام کنید.

 

پاسخ دکتر فرزانه اژدری :

ازدواج بین اقوام و فامیل شاید یک از پسندیده ترین انواع ازدواج باشد؛ به دلیل شناخت بیشتر طرفین از یکدیگر و شناخت سابقه و پیشینه خانواده ها و  زوج های جوانی که با هم زند گی مشترک را آغاز می کنند. این نوع ا زدواج از قدیم در همه اقوام و فرهنگ های ایرانی وشاید بیشتر مسلمانان رایج بوده و هست . علی رغم این که علم ژنتیک ممنوعیت هایی را در این مسیر مطرح می کند، باز هم افراد با در نظرگرفتن علوم جدید وآزمایش های دقیقی که هست، این نوع ازدواج  را بیشتر می پسندند و بیشتر به آن اعتماد می کنند. از نظرهر انسان دنیا دیده هم این کار مورد تایید است. منتها باید در نظر داشت که در این نوع ازدواج هم باید مقدمات لازم را از باب احتیاط در شناخت دقیق افراد بکار گرفت.  باید دقت کرد که با توجه به مسأله شکاف نسل ها که میان سبک زندگی جوان ها نسبت به والدین شان فاصله ایجاد کرده، باید روی شناخت خود فردی که داوطلب ازدواج است دقت کرد، هر چند که او از اقوام باشد. در دنیای امروز دیگرشرایطی ایجاد شده که در خیلی موارد فرزندان از فرهنگ و تربیت اولیه خانوادگی فاصله می گیرند بطوری که دیگر یک پدر ومادر نمی تواند با اطمینان بگویند که پسر یا دخترشان  به ارزش ها و فرهنگ و آداب و رسوم خانوادگی پای بند است. امروز بتدریج فاصله ایجاد شده بین نسل ها از 50 سال به 20 و یا حتی 10 سال رسیده است .یعنی اگر در گذشته شکاف نسلی بین پدر ومادر و فرزندان به وجود می امد، امروز با تغییرات  پرشتابی که دارد روی می دهد ممکن است شکاف نسلی حتی بین خواهرهای کوچک تر و بزرگ تر هم پیش بیاید.

با این مقدمه به سراغ زندگی دو جوانی می رویم که  ظاهرا هر دو در یک فامیل با یک سبک زندگی وافکار و اندیشه و ارزش های مشابه بسر برده اند، در شرایطی نزدیک به هم رشد کردند ، تحصیل نمودند و زمانی که به فکر ازدواج افتادند، هم خود دختر و پسر و هم خانواده ها و فامیل تصور می کردند که چه کسی بهتر از دختر یا پسر فامیل که برای ازدواج در نظر گرفته شوند. همین فکر پایه وصلتی  شد که صرفا بر اساس  اعتماد و شناخت قبلی دو خانواده ازهم انجام گرفت اما عملا مشکل ساز شد چون به خصوصیت های خود این دو جوان توجه و دقت کافی نشد.

اما در حال حاضر برای حل مشکل وحیده باید فکری کرد. بعد از صحبت های زیادی که با او داشتیم برای رسیدن به راه حل های دیگری غیرازطلاق، نهایتا  به او پیشنهاد شد:

  • بهترین نوع طلاق برای شما این است که خودتان اقدام به این کار نکنید. یعنی فعلا صبر کنید؛ چون همسرتان در بهبودی نسبی به سر می برد وبا توجه به گفته های خودتان هنوز هیچ مدرک پزشکی برای اثبات بیماری او در دست ندارید. اگر مدرکی در این مورد داشتید که مورد تایید  پزشک قانونی هم بود، می توانستید به خاطر مشکلات روحی او، چه دائمی باشد و جه ادواری، دلیل موجهی برای طلاق داشته باشید. ولی در شرایط فعلی ممکن است هم در دادگاه و هم در میان فامیل پذیرش ادعای شما خیلی سخت باشد و نهایتا به  حیثیت شما و خانواده و فامیل تان هم آسیب بزند. حتی در حال حاضر ممکن است با دخالت های خود اجازه ندهند این کار انجام بگیرد.
  • شما به دلیل عدم پرداخت نفقه از طرف زوج حق طلاق دارید ولی باید این عدم پرداخت نفقه به دلیل عدم داشتن شغل و کار مناسب و عدم توانایی در پرداخت نفقه با حکم دادگاه اثبات شده باشد و شما در این مورد حکم قطعی در دست داشته باشید تا عسر وحرج شما برای طللق مسجل و محکم شده باشد. بعد از آن است که شما می توانید درخواست طلاق به دلیل عسروحرج از دریافت نفقه بدهید که در ان صورت بدون بذل مهریه می توانید طلاق بگیرید.
  • فرزندان شما در سنی هستند- یکی چهار ساله و دیگری هفت ساله- که در صورت طلاق اگر پدرشان نپذیرد که نزد شما بمانند و شما هم نتوانید دادگاه را قانع کنید، یا باید هر دو را به پدرشان بسپارید و یا یکی شان که زیر هفت سال است با شما بماند و فرزند هفت ساله تان پیش پدرش برود که این برای فرزندان شما سخت است.

4- بطور کلی به نظر می رسد راه حل بهتری برای شما وجود داشته باشد که  زندگی مشترک تان را هر چند بسیارسخت و فرساینده روح وروان شما باشد، از دست ندهید. به این معنا که  در این زمان که حال شوهرتان بهتر است سعی کنید با کمک اقدام و فامیل و دوستان تان شغلی مناسب با روحیه و خواسته وی برایش پیدا و پیشنهاد کنید. با این کار یک بار دیگر یک فرصت  به خودتان وهمسرتان وزندگی تان داده اید تا شاید بتوان آن را به خاطر خودتان و وآینده فرزندان تان حفظ کنید.

5- بهتر است قبل از اینکه کارنهایی یعنی درخواست طلاق را بدهید که به احتمال زیاد به دلیل در دست نداشتن دلایل کافی رد خواهد شد، برای دریافت مهریه و نفقه ای که در طول مدت 10 سال زندگی دریافت نکرده اید، اقدام کنید که درصورت عدم بهبود وضعیت همسرتان مدارک مستند و محکدر این زمینه  داشته باشید.

6- در صورت اقدام برای نفقه خودتان، برای نفقه فرزندان تان  نیز می توانید  درخواست بدهید. برای خودتان نفقه حال و معوقه وبرای فرزندان تان نفقه حال و گذشته را به عنوان طلب از همسرتان درخوست بدهید. چون به فرزندان نفقه معوقه تعلق نمی گیرد  ولی  هزینه هایی که برای ایشان کرده اید،  را می توانید به عنوان طلب از همسرتان وصول کنید.

درصورت عدم پرداخت نفقه و یا عدم توانایی در پرداخت نفقه برای شما حق طلاق به استناد عسرو حرج اثبات خواهد شد.

/انتهای متن/

درج نظر