انتظار و توقع زنان خانهدار از نماینده مجلس
از خانم های خانه دار که می پرسیم از نماینده مجلس چه توقعی دارند، فقط از توقعات خودشان نمی گویند، ازمشکلات همه می گویند: جوان ها و مردها و هم زن ها و بیشتر نگران خانواده اند تا خود.
جامعهی ما پُر شده است از زنان خانهداری که فقط خواسته های خودشان را در اولویت نمی بینند و دغدغههای شان بقیه افراد را هم دارند. اگر چه بعضی شان فکر می کنند نظرات شان دیده نمی شود و معتقدند نماینده های شان، دعواهای سیاسی خودشان را دارند و تنها چیزی را که نمی بینند، مردمند، اما نهایتا بعضی های شان هم نقدهایی به روند فعلی کار نماینده ها دارند و از انتظارهای شان از نماینده های آتی می گویند.
ما را به خیر تو امید نیست…
آیه خانمی است کنار خانهداری، رشته معماری هم میخواند. میگوید: به عنوان یک زن خانهدار از نمایندگان مجلس تقاضا دارم گهگاه که بین بازیهای سیاسی و کشمکشهای بیخود و بیحاصل به فکر مردم بیافتند؛ زندگی روزمره را سختتر از چیزی که هست نکنند. مدتها زمان و هزینه و انرژی صرف شده تا مردم ایران به این یکپارچگی نسبی برسند و حالا هرچند روز یک بار یکی از نمایندگان مجلس با حرفی، آتش تفرقه را روشن میکند و بحثهای قومی و نژادی را پیش میکشد.
در کل شرایط زندگی امروز به گونهایست که مدام دعا میکنیم نمایندگان مجلس حرفی نزنند که مایه دعوا بین ملت و تفرقه شود یا کارکردن سختتر شود یا هزینهها بالاتر برود و هزاران موضوع دیگر. به عبارت دیگر، شاعر برای ماجرای امروز ما و مجلس میگوید: ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان!
تسهیلات برای زنان کار آفرین در خانه
زهرا که مادر دو پسر است که یکی از پسرهایش، کلاس اول است و دیگری کوچکتر، گفت: مایلم نمایندۀ مجلس دقت و پیگیریهای زیر را داشته باشد و تمام نیروهای خود را به کار بگیرد تا این ها را اجرایی کند:
1- پیگیری و دریافت ردیف بودجه برای تأسیس خانههای فرهنگ شامل کتابخانه مجهز، سالن تئاتر و مجموعه کلاس های مهارتی تربیتی برای بانوان.
2- پیگیری مصوباتی برای افزایش تسهیلات مختلف اعم از بیمه، خدمات درمانی، خدمات رفاهی، خدمات اجتماعی برای تشویق کسانی که فرزندآوری میکنند.
3- پیگیری مصوباتی برای واردکردن ردیف آموزشی جدید در مدارس، بر اساس آموزش های مهارتی پسران و دختران، مهارت های زندگی، آموزش های پیش و پس از ازدواج جوانان و … در مدارس و دانشگاه ها.
4- پیگیری برای ایجاد تسهیلات برای زنان کار آفرین در خانه.
5- سالمسازی فضاهای سبز، پارک ها و معابر عمومی برای استفادۀ خانوادهها و جمعآوری معتادان و متکدیان از سطح شهر
6- برگزاری جلسات عمومی در سطح شهر، برای پرسش و پاسخ و ارتباط با نماینده شهریعنی دور از دسترسنبودن نماینده.
7- تصویب مصوباتی که به نفع شهر و مردم آن است که این مستلزم آشنایی نماینده با مشکلات شهری خودش است.
دورههای مهارت خانهداری و فرزندپروری
مشکات بعنوان یک زن خانهدار که دارای یک فرزند پسر است، انتظارش از نمایندهی مجلس را اینطور بیان کرد: انتظار دارم از تواناییهای زن خانهدار در هر شرایط سنی، تحصیلی و قومی دفاع کند. بسیاری از خانمهای خانهدار، تواناییها و استعدادهای زیادی دارند اما بهخاطر عدم حمایت خانواده و نداشتن اعتمادبهنفس و توان مالی نمیتوانند نقاط قوت خودشان را عرضه کنند. پس تواناییهای شان همین طور معطل باقی میماند و هیچوقت دیده نمیشود. مثلا فرض کنید خانمی با تحصیلات عالیه، بدلیل پیدانکردن کار مناسب، در خانه مانده است. یا یک خانم خیاط ماهر که نه بودجه و نه امکانات کافی دارد، استعدادهایش در حد کم بروز وظهور دارد و حتی حامی مالی خانوادهاش هم نمیتواند باشد. شرایط کارآفرینی در کشور ما برای مردها خیلی سخت است، چه برسد به خانمها.
نماینده خوب است به مجلس پیشنهاد برگزاری دورههای حرفهای مهارت خانهداری و فرزندپروری بدهد، یعنی برپایی دورههایی با موضوعات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی. چون شکوفاشدن ذهن زنان خانهدار، تأثیرات بلندمدت و کوتاهمدت خوبی بر خانواده و جامعه دارد.
انتظار بعدی من موضوع تکراری بیمه زنان خانهدار است. بیمه زنان خانهدار باید در سطح ملی برای همهی زنان خانهدار با حق بیمه پایین تصویب شود. این مسألهی خیلی مهمی است که بسیاری از مشکلات خانوادگی، خصوصا مشکلاتی که در خانوادههای متوسط رو به پایین وجود دارد را حل میکند. موضوع بیمه زنان خانهدار، موضوع شیکیاست که در ظاهر، نمود خوبی دارد که متاسفانه به شیکبودن طرح چنین موضوعی اکتفا میشود اما عملیشدنش هنوز در ابهام است. هنوز مشخص نکردهاند که دقیقا چه گروه از زنان خانهدار میتوانند بیمه شوند و اصلا ایرادات این نوع از بیمه برطرف شده است یا نه.
شغل برای جوانان فارغ التحصیل به جای بیگاری
لیلا که 42 ساله است و خانهدار، میگوید: به عنوان مدیر خانه اما این روزها تمام توان فکری و جسمیام را هم به کار گرفتهام اما هنوز اجاره خانه عقب افتاده و یارانه، به قبض خانه هم نمی رسد. دیگر نمیتوانم برای بچهها گاهگداری چیزی بخرم که خوشحالش ان کند، حتی برای شوهرم. پساندازهای مان هم به ته کشیده است، اوضاع بدی شده است. نمی دانم نگران شیرنخوردن و تغذیهی اعضای خانوادهام باشم یا نگران وضعیت تحصیلی و اجتماعیشان. از همه بدتر نگران اجارهخانههای عقبافتاده هستم که کم کم دارد دردسر بزرگی برای شوهرم میشود. مجبورم لبخند بزنم، دل شان را خوش کنم که دخترم جهیزیهات آماده است، میتوانید مراسم را برگزار کنید. پسرم نگران نباش چون خودم بهترین دختر را برایت خواستگاری خواهم کرد. یا به شوهرم دلداری دهم که اینروزها هم میگذرد. تلویزیون هم دیگر چیزی جز تبلیغ رویا و زندگی مرفه دستنیافتنی که روی اعصابم است، نشان نمیدهد.
درخواستم از نمایندهها این است در وهله اول کاری کنند که دولت از بحران مالی عبور کند. دومین درخواستم هم ایجاد شغل برای جوانان فارغالتحصیل است. الان 70 درصد دختر تحصیلکرده داریم ولی فقط چهارده درصدشان مشغول به کار دولتی هستند. بقیه هم که کاملا درحال بیگاریدادن هستند با دستمزدهای کم. نمایندهها بیایند کاری کنند که دولت بهجای تبلیغات ظاهری برای ازدواج، کارت خرید تولیدات داخلی عرضه کند.
/انتهای متن/