دختر زابلی هم دختر این کشور است

دختر محروم و فقیر وبعضا یتیم زابلی که معمولا در سخت ترین شرایط درس می خواند، بعد ازاتمام این درس باید چه کند؟ چه کار، شغل و فعالیتی برای او در نظر گرفته شده است؟ جا دارد در روز دختر به این مسائل هم فکر کرد.

3

چقدر زنان و دختران و مادران مسلمان این کشور سربلندند که میلاد فاطمه زهرا(س) روز مادر و میلاد دخت موسی بن جعفر(علیهما السلام) به نام روز دختر نامگذاری شده اند. امیدوارم تولد همه دختران برای پدران و مادرانشان خیر و برکت داشته باشد، چه در دنیا و چه در آخرت. چرا که دختران باقیات الصالحات برای پدر و مادرشان هستند و تا هستند مانند کوثر جوشان، به گسترش نسل و باروری درخت آفرینش مددرسانند. با این همه زیبایی ها که وجود دختران برای دنیا می آورد، ولی دنیا به این جنس لطیف و ریحانه جفای بسیار کرده. در هر کجا جنگ و درگیری و خشونت است، اولین قربانیان زنان و کودکان هستند. هرکجا فقر و بیکاری است، بیشترین صدمه به این گروه وارد می شود. هرکجا جهل و نادانی است دودش به چشم این گروه ضعیف و بی پناه می رود و از طریق اینان به همه جامعه صدمه و لطمه وارد می شود. هرکجا نقشه و توطئه آمد و رخنه و روزنی برای نابودی ملت ها کشید، اولین و بهترین وسیله برای اجرای نقشه های شوم این گروه است، زیرا احساس لطیف تر و قلب رقیق تری دارند.
در اکثر جوامع به اقتضای سیاست های مالی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مورد نظر حاکمان، به نوعی از قشردختران وزنان در تبلیغات، در فیلم ها، در بازار و در سیاست و .. استفاده خاص خود را دارد.

در این آشفته بازار مکاره که داد و فریاد بر سر خرید و فروش دختران و زنان در بازار برده فروشی داعشی ها و وهابی های وحشی است، اسلام دست لطف و عطوفت بر سر زنان و دختران دارد و چتر حمایت خود را بر سر آنان گسترده و سعی می کند که همانطور که اسلام راستین محمدی(ص) سفارش کرده در مورد دختران رفتار نماید، ولی هنوز تا رسیدن به جایگاه حقیقی و واقعی اسلام و اجرای دستورات واقعی آن برای زنان و دختران راه زیادی مانده است. مشکلات زنان و دختران سرزمین من با همه دنیا در نوع و نیازها متفاوت است. اگر نیاز زنان دنیا در ینگه دنیا آزادی بی قید و شرط، عدم تعهد به خانواده،زیاده خواهی های زنان در مسائل مالی و اقتصادی و جنسی باشد، نیاز دختران سرزمین من، نیاز به خانواده ای گرم و صمیمی است که در سایه آن، زندگی با حفظ حریم های شرعی و قانونی و عقلی داشته باشند. نیاز دختران مرز نشین ما، یک زندگی شاد و صمیمی برای پرورش نسلی پاسدار این مرز و بوم است. بعد از 37 سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز دختران مرزنشین باسواد و تحصیل کرده جایی برای ارائه دانسته های خود ندارند. زنان و مادران هنوز نامی در شناسنامه همسران خود ندارند تا با عنوان همسر و زوجه مفتخر شوند؛ تا فرزندانشان نام مادرشان را در شناسنامه خود درج شده ببینند.

هنوز زنان دوم و سوم شوهران حقوق زنان اول را زایل می کنند و هنوز کودکان زیادی با مادران دست خالی و خسته از فشار روزگار تنها زندگی می کنند که پدران و شوهران مادران شان در کنار زنان و کودکان دیگری پدری و همسری می کنند. و وقتی برای دادخواهی مجبور به ترک دیار خود شده و در به در به مراکز استان ها می شوند و بعد به پایتخت می آیند که با مراجعه به مسئولی راه چاره پیدا کنند، درها را بسته می یابند و نامه ای دریافت می کنند برای گشایش کارشان در شهر و دیار خود! این یعنی فقط رفع تکلیف و از سر خود باز کردن. شاید بتوان گفت مرکز ایران قانون و قواعدی دارد که در دورتر از مرکز رنگ باخته و اصلا خریدار ندارد. هرکس آشنای کسی یا از قوم و قبیله ای خاص باشد، در ابزار کار موفق است و اگر یتیم و بی کس باشد و با کمک نهادهای حمایتی زندگی سختی داشته باشد، با همان کمک ها به سختی درس خوانده و با معدل خوب فارغ التحصیل هم شده باشد، جایی ندارد و امیدی به بهبود زندگیش نیست. جا دارد در روز دختر به این مسائل هم فکر کرد. جشن و سرور و تبریک و… خوب است ولی کاش کام همه دختران این سرزمین بخصوص در دور دستها در این روزها شیرین باشد.ان شاءالله.

به قول ظریفی مسئولین خوب است وقتی مسئولیتی را می پذیرند، مسئولیت پذیر هم باشند. از حاشیه به مرکز نگاه کنند. وقتی در مسند و مقام جا می گیرند، بدانند اشغال این جایگاه سوال و جواب دارد. در این دنیا در مقابل مستضعفین و پابرهنگان و در آخرت در مقابل همه آنهایی که از خیلی چیزهای شان از جمله فرزندان و عزیزان شان گذشتن،د تا شما در این جایگاه قرار گرفتید. بهتر است گاهی به زیر پایه های میز و صندلی خود دقت کنید.چه می بینید؟ فقط پایتخت نشینان و بالا نشینان طرف حساب شما نیستند. هروقت آنها را نیاز دارید کجا هستند؟ در انتخابات و راهپیمائی ها چه کسانی هنوز پای درخت انقلاب ایستاده و آن را آبیاری می کنند و به پیمان خود پایبندند؟ همین جفا دیدگان که اگر ایمان و اعتقادشان سست بود چیزی از ارزش ها باقی نمانده بود و هنوز هم همین ها هستند که پشت ولایت قرادارند و با یک فرمان آماده اند. زن و مرد و دختر و پسرشان. مشکل این زنان و دختران باید در راس امور همه مسئولین باشد؛ از فرهنگی تا سیاسی از اجتماعی تا اقتصادی و خصوصاً حقوقی و قضایی. امنیت و آسایش این زنان و دختران، امنیت و آسایش مرزها و کل سرزمین است.

/انتهای متن/

نمایش نظرات (3)