از جنگ میان زن و مرد چه کسی سود می برد؟
چاپ و توزیع کتاب هایی که به جنگ بین زن و مرد دامن می زنند، به نفع کیست؟ از سرگرم کردن مردم به زورآزمایی بین دو جنس و از منزوی کردن و به حاشیه بردن نیمی از جمعیت…چه کسی سود می برد؟ چرا ویترین کتابفروشی های ما از این نوع کتاب ها پر شده اند؟
نسیم شهسواری/
بعدازظهر یک روز تفتیده تابستانی بود، در خیابان انقلاب به دنبال کتابی بودم که گویا چاپش تمامشده بود گیر آمدنی نبود، از سر تفنن نگاهی به ویترین کتابفروشیها میکردم که ناگهان عنوان کتابی توجهم را جلب کرد
اینکه عنوان کتاب چه بود، بماند.
اما عنوانش باعث شد که کنجکاو بشوم که یک نگاهی به محتوای داخلش بیاندازم.
کتاب حدود 200-300 صفحه بود و پر بود از عبارات چند خطی که معمولا با کلمه زن و یا مرد شروع می شد و بیشتر محتوای کلیشه ای و بسیار سطحی داشت تا مسائل دقیق و عمیق روانشناسی. از همون هایی که این روزها توی وایبر و فیس بوک و امثالهم بسیار دیده میشه.
گذشته از این که این کتاب ها روی دیدگاه و انتظارات عموم مردم، کسانی که اطلاعات دقیق در این زمینه ندارند تاثیر می گذاره، چاپ چنین کتاب های سطحی با چنین مضامینی من را به فکر فرو برد.
بالشخصه چندین نفر را می شناسم که قلمی بسیار زیباتر و شیواتر از این فرد داشتند و همچنین افکار بازتر و عمیق تری، ولی به خاطر قیمت بالای کاغذ و مشکل پیدا کردن ناشر و هزار و یک مشکل دیگه حتی با وجود هزینه کردن از جیب باز هم موفق به چاپ کتاب یا توزیع اون در کتاب فروشی ها نشدند. اون وقت این کتاب با جلدی قشنگ جلوی در ورودی کتابفروشی بود، جایی که بسیار تو چشم هم بود و جلب توجه می کرد.
جداً چاپ و توزیع این گونه کتاب ها به نفع چه کسانیه؟ چه کسانی از جنگ بین زن و مرد سود می برند؟ از سرگرم کردن مردم به تفاوت های هم و قدرت نمایی بین دو جنس و اثبات این تفاوت ها… از منزوی کردن و به حاشیه بردن نیمی از جمعیت…؟
تصور کنید اگه این جدال و جنگ بین زن و مرد نبود، اگه مردان مدام در پی اثبات برتری ذاتی خودشون نسبت به زنان و برشمردن تفاوت هاشون نبودند و زنان هم در پی اثبات توانایی ها و استعدادهاشون، چه انرژی و وقتی صرف پیشرفت و بهبود اوضاع جامعه می شد!
جدا چه کسانی از این وضع سود می برند؟
مسئولین نظارت بر محتوای کتاب و ممیزی کتاب بر چه چیزهایی دست میگذارند و چه چیزهایی را اصلاح میکنند که کتابهایی با این آثار مخرب پایشان به پیشخوان کتابفروشیهای ما بازشده است ؟
جای تأسف است که بدانیم با همین آمار کم کتابخوانی که در کشور ما وجود دارد بخشی از همین آمار کتابخوانی مربوط به مطالعه کتابهایی از این قبیل است
جای تأسف است اگر بدانیم که بخش عظیم کتابهای مفید و سودبخش ما به خاطر هزینههای بالای چاپ، چاپ نمیشوند و در عوض این قییل کتابها زینت پیشخوان کتابفروشیهای ما شدهاند.
جای تأسف است اگر بدانیم که بسیاری از ناشران به جهت اقبال عمومی کتابهایی از این قبیل و سودآوری بیشتر اینها رو به چاپ و توزیع این کتابها آوردهاند!
و جای تأسف است که اقبال عمومی انتخاب کتاب ما هم دارد به سمت این کتاب های سطحی می رود!
غیراز این است که با این وضع، فرهنگ عمومی جامعه ما روزبهروز بیمارتر و رنجور میشود؟
آیا نباید متولیان امور فرهنگی کشور برای سرو سامان دادن به انی وضع نابسامان کتاب کاری بکنند؟
/انتهای متن/