“کوکب خانمِ” داستانها در دنیای واقعی
اهالی روستا “منیر خانم” صدایش میکنند؛ با زن و مرد، پیر و جوان روستا دوست و صمیمی است و اهالی او را از خودشان و مایه چشم روشنی روستا میدانند.
تنها زنی است که با تبدیل یک خانه به اولین اقامتگاه بومی در قلعه بالا، گردشگری روستایی را باب کرده است.
«منیر تقدسی» اصالتا اهل خراسان است، اما در تهران متولد شده و زندگی میکند. کارمند بازنشسته صدا و سیما و تدوینگر فیلم است. سفر و طبیعتگردی را خیلی دوست دارد و بازنشستگی فرصتی برایش فراهم کرده تا بیشتر سفر کند و در دورههای گردشگری و هتلداری شرکت کند، اما پس از برگزاری چند تور متوجه میشود علاقه زیادی به پذیرایی از مهمان دارد، به همین دلیل تصمیم می گیرد فضای اقامتی بومی در روستاها ایجاد کند.
او میگوید: ابتدا به دنبال ایجاد فضای اقامتی در یزد بودم، اما پیگیری من به دلایلی نتیجه نداد و حدود چهار سال پیش توسط یکی از دوستان گردشگرم، روستای “قلعه بالا” به من معرفی شد، برخورد مردم در اولین بازدیدم از روستا آنقدر خوب بود که تصمیم گرفتم یک خانه روستایی بخرم و اسم “نورخونه” را هم از همان اول به عنوان فضای اقامتی انتخاب کردم، اهالی روستا اولش خیلی متعجب بودند، چون این خانه مخروبه بود و چندان هم اعتماد نداشتند اما کمکم وارد کار شدند و این خانه با همکاری اهالی مرمت شد.
این کارآفرین درباره انتخاب این نام برای خانهاش بیان میکند: اسم خانه را به دو دلیل “نورخونه” گذاشتم. یکی اینکه اینجا در گذشته مکتب خانه بوده و دیگر اینکه اسم خودم برگرفته از نور است.
وقتی یاد محبتهای اهالی روستا و خوبیهایشان میافتد به قول خودش احساساتی میشود و به گریه میافتد و زودتر از او “طیبه خانم” که یکی از اهالی روستاست و در پذیرایی از مهمانان کمک دست منیر خانم است، گریه میکند.
اهالی روستای قلعه بالای شاهرود علاقه زیادی به او دارند و میگویند: ما از مهمانهای او پذیرایی میکنیم و او از ما. از وقتی منیر خانم آمده، پای گردشگران هم به اینجا باز شده و ما هم دیگر دوست نداریم از اینجا برویم.
تقدسی، قلعه بالا را به نوعی ناکجا آباد میداند و معتقد است،” اینجا گردشگر خاص خودش را دارد و مکانی است برای با خود بودن”. مسافران و گردشگران را مهمان میداند و کمتر از واژه مسافر استفاده میکند.
او درباره اینکه چطور با اهالی روستا ارتباط برقرار کرده است، بیان میکند: یکی از لازمههای کار در این فضا، برقراری ارتباط با اهالی است و من در این زمینه تلاش زیادی کردم. حدود 9 ماه قبل از انجام کار به صورت جدی، به خانه تک تک اهالی میرفتم و با همه آنها ارتباط برقرار میکردم و هنوز هم بعد از چهار سال، مدام در حال دید و بازدید هستیم و اهالی با من احساس صمیمت میکنند. حضور در این روستا و کار در این فضا به من فرصت صبور بودن را داد. اگرچه در ابتدای کار مشکلاتی هم بود، اما گذشت زمان همهچیز را حل کرد و خوشبختانه الان مشکل خاصی ندارم.
تقدسی ادامه میدهد: جالب است بدانید حضور من در اینجا باعث شده اهالی اتحاد بیشتری پیدا کنند و افرادی که با هم قهر بودند، دوباره با هم ارتباط برقرار کنند. من همه را دوست دارم و میخواهم دوستی و ارتباط وجود داشته باشد. هدف من از ورود به قلعه بالا تنها تجارت و کسب درآمد نیست بلکه دغدغه فرهنگی داشته و دارم.
او میافزاید: زمانی که در ابتدا به قلعه بالا آمدم از یک پسر بچه 10 ساله پرسیدم اینجا چه چیزی کم دارید؟ او گفت:”مردم، آدم”. این نکته برای من بسیار جالب بود و به این نتیجه رسیدم که گردشگری قبل از اینکه درآمد مالی به همراه داشته باشد باعث برقراری ارتباط، معاشرت و رفت و آمد میشود.
تقدسی میگوید: قبلا به این روستا مهمان یا مسافر میآمده اما به این شکل که اقامتگاه بومی مخصوص گردشگران فراهم باشد، وجود نداشت. این اقامتگاه برای اولینبار به عنوان فضای اقامتی ویژه پذیرایی از گردشگر در روستا ایجاد و موجب شد بسیاری از اهالی به فکر مرمت و ایجاد اقامتگاه بومی بیافتند، به طوریکه در این مدت دو خانه دیگر نیز تبدیل به اقامتگاه بومی شده است. مهاجرت نکردن اهالی به خصوص فرزندان روستائیان به شهر و برگشت اهالی که در شهر ساکن شده بودند نیز به رونق گردشگری این روستا کمک کرده است. کار پذیرایی از مهمان را روستائیان انجام میدهند و این موضوع حس خوبی را به اهالی منتقل میکند.
او اضافه میکند: به نظر من این رفت و آمدها چه از سوی مردم محلی و چه گردشگران نقش مهمی در ایجاد اتحاد هر چه بیشتر اهالی داشته است. تغییر نگاه مردم به فعالیت گردشگری نیز دستاورد مهمی است و وقتی بعد از مدتی به اینجا میآیم میگویند”خوش آمدی” یا “روشن کردی” و این جملات به من انرژی میدهد.
تقدسی درباره وضعیت گردشگری روستا اظهار میکند: اینجا گردشگر زیادی دارد، به خصوص در ایام عید و زمان برگزاری جشنوارههای سفر به “توران” و یا “زاغ بور”، گردشگران زیادی به قلعه بالا میآیند. گردشگر خارجی هم داریم، مثلا اخیرا یک زوج آمریکایی مهمان خانه من بودند و خانم آمریکایی از نحوه پذیرایی محلی و به خصوص وجود سرویس بهداشتی در منزل من بسیار راضی بود، برای گردشگر خارجی وجود سرویس بهداشتی بسیار مهم است و خوشبختانه در این زمینه فرهنگ سازی مناسبی در روستا شده است.
او مجرد است و اول خانوادهاش با این کارش مخالف بودند، به همین دلیل هم کارش را پنهانی شروع کرد، اما بعد از یکسال و وقتی که نتیجه کار او را دیدند تغییر عقیده میدهند.
تقدسی درباره جذابیتهای کارش میگوید: ارتباط با مردم بهترین و دوستداشتنیترین بخش کارم است و بابت این کار خوشحال و راضی هستم. اینجا به “منیر خانم” معروفم و این، نشانه برقراری ارتباط دوستانه اهالی با من است. این نوع گردشگری که همراه با پذیرایی روستاییان است به من و هم به اهالی حس خوبی میدهد.
او که شغل اصلیاش تدوین فیلم بوده است از ابتدای شروع این پروژه، از همهی مراحل کار و زندگی در روستا فیلم گرفته و مشغول تدوین فیلمش است و در آن تمام مراسم و آئینهای روستا را نمایش داده است. تقدسی گاهی یک ماه، 10 روز و بعضی اوقات هم دو روز در روستا میماند اما دوست دارد در روستا ساکن شود.
او پیشنهاد میکند: اسفند، اوایل خرداد و پاییز بهترین زمان برای سفر گردشگران به روستاست تا در هوای مناسب از تمام فضاهای روستا بازدید کنند.
این کارآفرین درباره تبلیغات خانه روستاییاش میگوید: به دلیل آشنایی من با تورگردانها، “نورخونه” بین طبیعت گردانها شناخته شده است و دوست ندارم تبلیغات زیادی کنم چون اینجا گردشگر خاص خودش را میطلبد.
او درباره صرفه اقتصادی روستا اظهار میکند: در این روستا میشود به درآمد مناسب رسید اما همیشه باید در کار نوآوری داشت، مردم نیاز به تنوع دارند. این فعالیت نه تنها برای من که برای بسیاری از مردم روستا نیز درآمدزاست به طوری که در هر پذیرش مهمان من، هفت تا هشت نفر از اهالی روستا درگیر میشوند .
تقدسی می گوید: در چهار سالی که اینجا هستم خیلی چیزها یادگرفتم، اگرچه شغل بسیار خوبی است اما فعالیت من در قلعه بالا فقط بر حسب حرفه نیست، زندگی با این مردم برای من مهم تر است و از تک تک اهالی خونگرم قلعه بالا به خاطر لطف و همراهی شان متشکرم. قلعه بالا در 140 کیلومتری به سمت جنوب شرقی شاهرود است. این روستا در حاشیه دشت کویر و در 24 کیلومتری “بیارجمند” قرار دارد.
/انتهای متن/