ماهی ها از زیر خاک آمدند
چه روزهایی را میگذرانیم؛ در این هیاهوی پیچ تاریخی، در این روزگار سختی که بر شیعیان جهان میگذرد، ناگهان 270 شیعه زنده به گور شده از مناطق عراقی شکفته میشود و ما در روزهایی که باید به پیشوار میهمانی خدا برویم، به تشییع شان می پردازیم.
فرشته میرزا/
بعد از گذشت سه دهه، از یکی از مناطق عراق کشف شدند. نیروهای بعثی با دستان بسته زنده به گورشان کرده بودند. البته تنها همین شهدا نبودند، بلکه پیکرشان در کنار شهدای شیعه عراقی پیدا شده است.
چه داستانی است، روایت تشنگی و دست بستگی، چقدر ماجرای مظلومیت این شهدا تکراری است. این قصه ما را به زمان حال میآورد، به یاد تشنگی این روزهای مردم یمن میافتیم، به یاد گریه کودکان فلسطینی…
چه روزهای خوبی خودتان را نشان دادید ای ماهیهای مدفون شده!
این روزها که صدای ناله شیعیان، از زیر یوق تکفیریها بلند شده است، آمدهاید که درس رادمردی به ما بیاموزید؟
دستان بسته شما ما را به یاد دستان بسته مولایمان میاندازد، مظلومیت بزرگترین سرنوشتی است که همواره برای خوبان عالم تکرار میشود.
هراسی از خودفروختههای خارج نشین نداریم که میگویند: «معلوم نیست اینها واقعیت داشته باشند» و یا «اینها شهدای ایرانی نیستند»،
سنگینی غیرت تابوتهای شما، امروز بر دوش تمام ایرانیان سنگینی خواهد کرد.
در آستانه رمضانالکریم، انگار قرار بوده با تشییع برادرانمان به پیشواز میهمانی خداوند بشتابیم.
حرف آخر…
راستی شهدا! هنگام شهادت چه ذکری را بر لب داشتید؟
/انتهای متن/