این زن به جرم خانه دار بودن تحت تعقیب است

یک زن ۳۳ ساله ی مشهدی ساکن تهران دارای دو فرزند هشت وهفت ساله با مدرک کارشناسی و خانه دار تحت تعقیب کمپین های زنان موفق ، کانال های تلگرامی ، سرچرهاي گوگل دانا دل و جامعه كاركنان و كارمندان هميشه در تلاش است.

او نمی خواهد یک زن مشهور از نوع سلبريتي آن باشد. تا به حال هیچ اختراعی نکرده ،خوشبختانه بارور بوده و احتیاجی نداشته برا ی باردار شدن به کمپین مادران موفق و سخت کوش ivf بپیوندد . البته آنقدر ها هم خوش شانس نبوده که مثل مارتا هلن کستیرا ثروتمندترین زن خانه دار شود. او فقط بعد از گرفتن دیپلم و چند ماه کار تصمیم به ازدواج می گیرد و به کتاب خواندن علاقه مند می شود . تصمیم می گیرد به دانشگاه برود بعد ناگهان باردار شده و با شكمي بر آمده سر جلسات امتحاني حاضر مي شود . كمتر از يك سال پس از تولد دخترش دوباره باردار می شود و علی رغم نگاه های طعنه آمیز فامیل و آشنایان پسرش را هم به دنیا می آورد . لیسانسش را می گیرد و طبیعتا او می ماند و بزرگ کردن کودکان و تربیت شان.

با ورود بچه ها به زندگي، او با دنيايي پر ماجرا و چالش برانگيز زير سقف خانه كوچكش مواجه مي شود كه براي روبه رويي با آن وقت سرخاراندن هم برايش نمي ماند .

پس از چند سال كه كودكانش بزرگ شده اند و بايد همراه شان وارد اجتماع شود، متوجه مي شود کسی در مورد امثال او سخن نمی گوید، نا ديده اش مي گيرند و مانند كسي كه زندگي را باخته و بايد كمكش كرد تا موفق شود با او برخورد مي شود. آدم ها فرق كرده اند وبا اینکه همه انگار مثل او می خورند و درد دل می کنند و دوست دارند که دوست داشته بشوند، این چیزها را به رسمت نمی شناسند و چیزهای دیگر مثل پول، کار ، روابط عمومی قوی و داشتن تفریحات شخصی و مسافرت های آنچنانی و حتی حمایت از حیوانات را مایع افتخار و مباهات می دانند. و عجیب اینکه همه داعیه دار اخلاق و انسانیتند!

او معتقد است خدا را دوست دارد چون حی است برای همیشه . و تنها سرمایه هاي زوال ناپذیري که به نام او ثبت شده اند را اثر انگشتش، احساسات قلبی اش و مادر بودنش می داند . او در طول تاریخ فقط از یک پدر و مادر خاص متولد شده و بچه هایی دارد که با به دنیا آوردن شان تا همیشه مادرشان است . می خواهد انسان خوبی باشد که نقش هایش را خوب بازی کند. مادر خوب، همسر خوب، فرزند خوب و شهروند خوب باشد . او می داند باید بیاموزد و تلاش کند نه لزوما همان آموختن رسمی و همان کار اداری. او می خواهد از جایی که هست دنیا را ببیند و الگو بگیرد. نه از جایی که می خواهند باشد.

به افکار عمومی و کمپین های موفقیت و حامیان زنان و کانال های اینترنتی بگویید که او را به رسمیت بشناسند.

/انتهای متن/