امپراطور جهنم؛ تصویری نارسا از داعش

“امپراطور جهنم” می توانست فیلمی ارزشمند با محتوایی جسورانه باشد که با هدف نمایش جنایات گروه تکفیری داعش و حامیانش ساخته شده است، اما نقاط ضعف قابل توجهی دارد؛ از جمله ضعف در شخصیت پردازی و ابهام در روند داستان که ممکن است بخاطر حذف بخشی از آن باشد که در این صورت این، لطمه جبران ناپذیری به فیلم وارد کرده است.

0

“امپراطور جهنم” فیلمی به کارگردانی و نویسندگی پرویز شیخ طادی و تهیه‌کنندگی محمد خزاعی از فیلم های مهم حاضر در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر می باشد؛ فیلمی که سال گذشته به دليل مخالفت هيئت داوران با حضورش در بخش مسابقه توسط سازندگانش از حضور در جشنواره انصراف داد و امسال نیز با حذف 50 دقیقه ای، در جشنواره به اکران در آمده است.

شیخ طادی که ساخت فیلم تحسین برانگیز”شکارچی شنبه” را در کارنامه خود دارد، این بار در «امپراطور جهنم» با به تصویر کشیدن اندیشه بیمار یک مفتی فلسفه ایجاد داعش و گروه های تکفیری را روایت می کند و روابط سعودی ها با رژیم اسرائیل و آمریکا را نمایش می دهد.


خلاصه داستان

شیخ ریاض(علی نصیریان)- یک مفتی است که سال ‌هاست به همراه همسر افغانی خود گلجان در فرانسه زندگی می‌کند و از عقاید گذشته خود دست کشیده است اما در ابتدای داستان چند پلیس فرانسوی به زن او تجاوز می کنند و باعث می شوند تا ریاض لباس جهاد بر تن کند و در مقام انتقام از این پلیس ها و در مرتبه بعد کل اروپا بربیاید.

“امپراطور جهنم” فیلمی است که عرصه جهانی و مسائل روز جهان را اتمسفر فیلم خود قرار داده است. گرچه شخصیت اصلی داستان یک مفتی وهابی است اما زنان اطرافش نقش مهمی در اقدامات تکفیری او دارند.


زن قربانی

گلجان (صبا کمالی)- همسر ریاض- زنی افغانی است؛ زنی که فاصله سنی بسیاری با ریاض دارد و گویا ریاض در جهاد خود در افغانستان او را بدست آورده است. گلجان نمونه بارز یک زن قربانی است.  اینطور که معلوم است بر اساس افکار انحرافی وهابی ریاض به اجبار با  او ازدواج کرده و حتی پسر آنها- سلطان- که فرزندی ناقص الخلقه است، نامشروع می باشد. گلجان اما مادر است و مدام به ریاض التماس می کند تا سلطان را از سوریه نزد او بیاورد و حتی برای ظاهرش در جستحوی جراح زیبایی می گردد اما ریاض سرسختانه این مادر را از دیدار فرزندش محروم می کند. گلجان در مقابل ریاض که سلطان را موجودی قصاب و خطرناک می داند، می گوید: به من هم می گفتن که تو موجود خطرناکی هستی، کم آدم نکشتی، ازت فاصله بگیرم؟

تمام تحولات شخصیت ریاض و بازگشت او به خوی خبیث و قصابش از تجاوز پلیس فرانسه به گلجان آغاز می شود. گلجان دردمندانه وسط خیابان و در نیمه های شب و در ظاهر بدون دلیل خاصی توسط چند پلیس فرانسوی مورد تجاوز قرار گرفته و حتی باردار می شود. گلجان اما این اتفاق را تاب نمی آورد و چون ریاض را ترسو می داند که هیچ حمایتی از او نمی کند خودکشی می کند.

 یادمان بیاید آخرین سخنان گلجان خطاب به ریاض را که می گوید:« همان طور که منو به زور گرفتی به زور هم از دست دادی.»زنی که دوبار در زندگی خود قربانی مردان می شود؛ یک بار به نام اسلام و توسط مفتی وهابی ریاض و تن دادن به زندگی اجباری با او و درد داشتن فرزندی ناقص الخلقه با تمایلات سادیستی  و بار دوم توسط چند مرد اروپایی در لباس مردان قانون و آن هم در کشوری که داعیه دار دموکراسی است. گرچه برای مخاطب مشخص نمی شود چرا باید یکباره چند پلیس دیوانه وار به گلجان جلوی چشمان ریاض و در خیابان تجاوز نمایند. البته می توان تصور کرد شاید این نقشه ای از سوی آل سعود و حامیانش برای تحریک ریاض به بازگشت به تفکرات متحجرانه داعشی باشد؛ تصوری که البته در فیلم به آن اشاره ای نمی شود.


زن شیطان مجسم

دومین زن فیلم که حضوری پررنگ و تأثیر گذار دارد و پابپای قهرمان داستان یعنی ریاض فیلم را پیش می برد، خانم دکتری است که لیزابت دس نقش آن را بازی می کند؛ زنی که با عنوان دکتر و دوست گلجان وارد خانواده ریاض می شود و بعد از خودکشی گلجان و آسیب روحی ریاض با پوشیدن چادر افغانی گلجان و دلبری کردن به ریاض نزدیک شده و  محرک او در تمامی داستان برای انجام اعمال وحشیانه اوست. این زن گویی شیطانی مجسم است و اعمال ریاض بر اثر تلقینات اوست؛ زنی که وقتی ریاض با مخالفت اطرافیان روبرو می شود و اندکی به فکر عقب نشینی می افتد، همچون شیطان در گوش او افکار پلید را زمزمه می کند. این زن حتی تا جایی پیش می رود که هنگامی که سفیر آل سعود از اقدامات ریاض برائت جسته و او را تروریست معرفی می کند، به ریاض القا می کند که کعبه بتخانه شده است و اینها چه فرقی با شیعیان کافر دارند و باید این وهابی های ترسو را هم نابود کرد. این زن مرموز در کنیسه نیز ریاض را با زمزمه های شیطانی خود راضی می کند تا قرآن را آتش بزند. ماهیت این زن در سکانس پایانی آشکار می شود ؛آنجا که ریاض را داخل قفسی می اندازند و سفیر اسرائیل نیز او را تروریست معرفی می کند و این زن با آسودگی همراه با مأمور امنیتی سوار بر ماشینی با پرچم آمریکا می شود.


کلام آخر

“امپراطور جهنم”فیلمی ارزشمند با محتوایی جسورانه است که با هدف نمایش جنایات گروه تکفیری داعش و حامیان آن یعنی آمریکا و اسرائیل ساخته شده است، اما  نقاط ضعف قابل توجهی دارد؛ از جمله آنکه شخصیت های فیلم به درستی پرداخت نشده اند؛ به ویژه شیخ ریاض که مخاطب نمی فهمد چرا به یکباره از یک مفتی به قول خودش بی آزار و توبه کار از جهاد و جنگ که در اول فیلم حتی از دست پسرش سلطان بخاطر پیوستن به داعش عصبانی است و شریف(علیرام نورایی) را به دلیل نزدیکی به اسرائیل سرزنش می کند، به یک تکفیری تندرو و جنایتکار تبدیل می شود، تجاوز به زن ریاض قطعاً دلیل کافی برای این دگرگونی او نیست هرچند بپذیریم ریاض در گذشته نیز دارای تفکرات انحرافی بوده است.

گفتنی است شخصیت روحانی شیعه فیلم با بازی فرخ نعمتی هم بسیار ضعیف و منفعل است. یادمان بیاید استدلال های ضعیف او را در مقابل ریاض در مسجد. به همین دلیل بریده شدن سر وی توسط افراد ریاض و آویزان کردنش بر ساختمان شهر  مخاطب را تحت تأثیر قرار نمی دهد. همچنین فیلم بسیار بی پرده اعمال وحشیانه داعش را نشان می دهد و تکرار مرتب سربریدن آنها با شعار الله اکبر مخاطب را بسیار مشمئز می کند و این درحالی است که آنچنان که بایسته و شایسته است نحوه شکل گیری داعش و نقش آل سعود و اسرائیل و آمریکا در پرورش آن به تصویر کشیده نشده است. شاید تمام این ایرادات و ابهامات فیلم بخاطر حذف بخشی از آن باشد که در این صورت این اقدام لطمه جبران ناپذیری به این فیلم وارد نموده است.

/انتهای متن/

درج نظر