از همه جاتیتر یک آش نخورده و دهن سوخته تیم مدیریت به دخت ۲۱ فروردین ۱۳۹۷ در زمانهای دور، مردی در بازارچه شهر حجره ای داشت و پارچه می فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبی بود ولیکن کمی خجالتی…