اگر دختران واقعا ارزشمند شوند…
حکایت دختران در جامعه ما و جشن روز دختر و … حکایت ضرب المثل معروف است که “با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود”. راستی با جشن و گل و هدیه و هورا و … می توان دختران جامعه مان را به ارزشمندی که سزاوارشان است، رساند؟ و آیا اگر دختران ما واقعا ارزشمند نشوند، می توان به رشد ارزش ها در جامعه امید بست؟
روز 24 تیرماه در تقویم کشورمان امسال روز دختر نامیده شده، روزی که مصادف است با میلاد حضرت معصومه (س) و اصلا بهمین دلیل نام روز دختر بر آن نهاده شده تا مایه بزرگداشت دختران در جامعه ایرانی باشد.
آنچه رسم است و در این روزها و بفراوانی می بینیم، برپایی مراسم جشن برای دخترها در گوشه و کنار و تجلیل از آنها و دادن هدیه به آنها و … است.
سوال اساسی اما این است که آیا بزرگ داشتن دخترها با اختصاص تنها یک روز ممکن است؟ اگر در خانه، در مدرسه، در کوچه و خیابان ، دراداره، در دادگاه، در هیات دولت، در صحن مجلس و … دخترها بصورت عینی و واقعی تکریم نشوند، با برپایی مراسمی ویژه در یک روز خاص بزرگ داشته خواهند شد؟
اگر در جریان تصمیم گیری ها برای امور مختلف اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و … دختران، نیازهای شان ، مقتضیات دختر بودن شان، اختصاصات شان و … ندیده گرفته شود، باز هم می توان گفت که با جشن روز دختر می توان دختران را بها داد؟
واقعیت آن است که هدیه دادن و تجلیل کردن در یک مراسم و حرف از دختران زدن در یک روز خاص و جشن گرفتن برای شان و … به تنهایی فقط نوعی کار شعاری و تزئینی حساب می شود. با شعار و زینت دادن کلام و محفل به نام و یاد دختران به تنهایی، نمی توان باعث رشد و ارتقای دختران شد وقتی اسباب ارتقای واقعی شان فراهم نیست.
دختران وقتی بزرگ داشته می شوند که در چشم خودشان و در چشم مردان جامعه برای انسان بودن شان و برای توانایی های بالقوه و بالفعلی که دارند، با ارزش حساب شوند. بزرگداشت دختران یعنی دختر بودن و ویژگی های دخترانه امتیاز باشد، یعنی لطافت و ظرافت و زیبایی دختران بمثابه گوهری گرانبها باشد که مورد مراقبت و مواظبت قرار گیرد، هم از طرف خود دختر و هم از طرف افراد پیرامونش اعم از پدر و مادر و برادر و معلم و رئیس و … .
ارزش نهادن به دختر یعنی ارزش نهادن به نقش های خطیر و بی بدیلی که او باید ایفاگر آن باشد و آماده کردن دختران برای ایفای این نقش ها و هم آماده کردن جامعه برای این نقش آفرینی . یکی از آنها نقش دختر بودن است برای پدر و مادر، یعنی نقش حامی و مراقب دلسوز آنها بودن مخصوصا در سنین کهولت و در زمان ناتوانی.
و بعد نقش خواهریست، یعنی بار مسئولیت را همراه و همقدم با برادر بخصوص در گردنه های سخت و برهه های حساس کشیدن. یادمان باشد که حضرت معصومه که این روزها ولادتش را گرامی می داریم، یکی از این خواهران قهرمانی است که در همراهی با برادر بزرگوارش حضرت رضا(ع) قدم در راه سفری پرخطر نهاد و تا مرز شهادت پیش رفت.
دختران باید نقش همسری را داشته باشند، نقش بی بدیلی که در خلقت آدمی و در مسیر کمال و تعالی بشر جایگاه کلیدی دارد. “آرامش” و “مودت” و ” رحمت” همه با وجود یک دختر است که برای یک مرد معنا می شود و تحقق می یابد.
و بالاخره دختران همان مادرانند که در دامن خود و در دستان پربرکت و مهربان شان، کودکان ایجاد می شوند، پرورش می بایند و بزرگ می شوند تا نسل آدمی ادامه یابد. همه انسان هایی که بزرگ بوده اند و برای خود و جامعه و تاریخ بشر بزرگی کرده اند، در دامن همین مادران به بزرگی رسیده اند.
آیا در حال حاضر در جامعه ما ، در خانواده ، در مدرسه و در رسانه ها کاری برای ایجاد آمادگی برای نقش های چندگانه دختران برای خودشان و دیگران ایجاد می شود؟
دختران در همه این نقش ها مایه ادامه حیاتند، آن هم حیات طیبه. اگر جامعه ای بخواهد این حیات طیبه در وجوه و ابعاد مختلف زیست افراد جاری شود، باید به دختران و نقش های شان ارزش نهد. یعنی چه؟
یعنی :
اولا دختران بخاطر دختر بودن شان درچشم و دل خودشان و همه آدمهای اطراف شان بزرگ باشند و نه برای دختر بودن شان حقیر و کوچک شمرده شود. فرهنگ عمومی و تعلیمات رسمی و محتوای رسانه های ما آیا چنین بزرگداشتی را برای دختران رقم می زند؟
ثانیا ویژگی های دخترانه زیبا و والا دیده شود نه زشت و محقر، به تعبیر دیگر از زیبایی و ظرافت و لطافت دخترانه برای گرمی کانون خانواده و زیبایی زندگی و سلامت فرد و خانواده و جامعه بهره گرفته شود و نه آنکه این همه دستمایه همه نوع سوءاستفاده گردد و دختران در حد یک کالای جنسی قابل خرید و فروش و عرضه و حراج و … پایین آورده شوند. عنصر امنیت که حافظ حدود و حرمت دختران است، عامل اساسی است برای این که دختران بتوانند با همین ویژگی های دخترانه در خانه و جامعه حضور موثر و فعال داشته باشند و عامل برقراری آرامش و نشاط گردند. چقدر سازوکار این امنیت به معنای واقعی کلمه در خانه ها و سطح جامعه برای دختران و زنان جامعه مان فراهم شده است؟
ثالثا با دختران با احترام و تکریم برخورد شود، چون آنها کانون سرشار زندگی و محبت و عاطفه و مسئولیت شناسی و دیگر خواهی اند و با ارج نهادن به صاحبان چنین سرمایه های گرانبهای معنوی و اجتماعی می توان خانه و جامعه را آباد کرد. قانون و اهرم های قانونی باید ضامن عینی و عملی محکم و کارسازی باشد برای این که حدود و حقوق و حرمت دختران حفظ شود. آیا این اهرم های قانونی به حد کفایت در جامعه ما تعریف شده است و اجرا می شود؟
آیا امروز کدام کانون و سازمان و مجموعه ای هست که بطور جدی و اساسی به تدارک این اسباب ارتقا و رفع موانع رشد برای دختران فکر کند و برای این منظور قدمی عملی بردارد؟
اگر نیست که نیست، پس نمی توان گفت که روز دختر و جشن های دخترانه و … می تواند مایه بزرگداشت دختران ما گردد.
یادمان باشد که اگر دختران را در عمل و در عالم واقع، و نه در حرف و مراسم و شعار، ارج ننهیم، هیچ ارزش و قدری برای کسی دیگر در جامعه هم معنا نمی یابد و هیچ سازندگی و آبادی و پیشرفت واقعی هم در جامعه حاصل نخواهد شد. دخترانند که باید در پسران و مردان انگیزه و رغبت و توان برای کار و تلاش، علم اندوزی و پارسایی ایجاد کنند و کانون زندگی را برای آنها به کانونی آرام و گرم و سازنده تبدیل نمایند. آیا دختری که خود مجال رشد و پویایی را نداشته، می تواند عامل همه این ارزش ها برای مردان و برای جامعه باشد؟
پس گزاف نیست اگر بگوییم نشانه این که یک جامعه در ارزش های انسانی و اخلاقی رشد کرده و به مرتبه ای بالا رسیده، رشد و ارزشمندی دختران در آن جامعه است.
چه زیبا و پرمغز است این کلام پیامبر خاتم(ص) که فرمود:
“بزرگ نمی دارد زن را مگر[ فرد و جامعه] بزرگوار و تحقیر نمی کند او را مگر [فرد و جامعه] پست. “
معنای این کلام گهربار این است که شاخص سنجیدن والایی و پستی جامعه ها در چشم پیامبر همانا والایی و پستی جایگاه دختران و زنان آن جامعه است.
پیامبر ما خود به این گفته خویش نیک عمل می کرد. یگانه دخترش فاطمه(س) را چنان ارج می نهاد که از دوران خردسالی او را “ام ابیها” خواند و دستش را بوسید و پیش پایش بلند شد و خشم و رضایتش را ملاک خشم و رضایت خود و خدا دانست. این همه را در عمل و در پیش چشم همه آدمها انجام داد.
و اصلا در این خاندان دختران و زنان “در عمل” و نه در حرف، جایگاه ویژه و طراز بالایی دارند؛ خدیجه کبری، زینب کبری، فاطمه زهرا و … حضرت معصومه… برای همین است که عامل نقش آفرینی های ممتاز و بی همتایند . در این میان حضرت معصومه دقیقا نمونه اعلای یک دختر است که بزرگ داشته شد و کارهایی بزرگ هم انجام داد. در زندگی کوتاه خویش درعلم و جهاد و هجرت سرآمد و الگو گشت و ما هنوز از برکت کارهای بزرگ این کریمه اهل بیت در روزگار خود بهره مندیم، که مرقدش کانون علم است و قیام .
پس سلام بر معصومه(س) روزی که زاده شد و روزی که هجرت کرد و روزی که جهاد نمود و روزی که رخت از جهان خاکی بربست.
/انتهای متن/