عروس همه چیز تمام یعنی عروس خوشگل!؟
امروزه ملاک های ازدواج در جامعه ایران دارد شدیدا به سمت تکیه بر ظاهر و قیافه پیش می رود. به نظر می رسد هر اندازه دختری خوشگل تر باشد، هر چند بمدد تیغ جراحی و آرایش و …، بیشتر مورد توجه است و هر چه ساده تر و بی پیرایه تر … اگر می خواهید بدانید چرا، با این گزارش همراه شوید.
تا چه میزان ملاکهای ظاهری در ازدواج برای شما اهمیت دارد؟ این پرسشی است که سعی کردیم در این گزارش از پسرهای در شرف ازدواج و مادران آنها بپرسیم. میخواهید بدانید چرا؟ به این دلیل که به نظر میرسد ظاهر برای پسرها بیشتر از دخترها اهمیت دارد و دختران اولویتهای دیگری در ازدواج دارند. البته توجه به زیبایی و اهمیت به ظاهر شریک آینده زندگی موضوع بی اهمیتی نیست و حتی روان شناسان توصیه میکنند در انتخاب، به ظاهر طرف مقابل هم توجه کرده و همسان گزینی ظاهری را در نظر بگیرید. اما اهمیت به ظاهر تا چه حد؟
به نظر میرسد در جامعه ایرانی توجه پسرها و خانوادههای آنها به این ویژگی بیش از اندازه بوده، به طوری که گاه اولین ملاک انتخاب یک پسر برای ازدواج ظاهر دختر است. اولین سوال یک مادر هم از پسر خود این است که دختری که قصد دارد به عنوان همسر انتخاب کند، چه شکلی است ؟ از نظر ویژگیهای ظاهری ایده آل است یا خیر؟ اینجاست که ظاهر یعنی ملاک نخست انتخاب و پیامدهای به دنبال آن میشود افزایش آمار طلاقهای عاطفی و رسمی .
به دخت در این گزارش به دنبال چرایی این موضوع هستیم و به همین دلیل گفتگویی با یکی از جامعه شناسان خانواده ترتیب دادیم.
رسانه ملی هم؟!
بتازگی در یکی از برنامههای تلویزیونی از زوج جوانی دعوت شده بود که این زوج به لحاظ ظاهری تناسب چندانی نداشتند و این برنامه سعی داشت به افراد بگوید در انتخاب می شود ظاهر طرف مقابل را ندیده گرفت و به ملاک های دیگری فکر کرد. در جریان برنامه از مادر پسر دعوت شد که نظرش را راجع به انتخاب فرزندش بدهد و این مادر در کمال بی ملاحظگی به عروس خود بی احترامی کرد و به مجری برنامه گفت: اولین پرسش من از پسرم در موردعروسم راجع به قد او بود و وقتی عروسم را دیدم که بسیار کوتاه قد بود با پسرم دعوا کردم و از انتخابش عصبانی شدم.
این برنامه و صحبتهای این مادر بهانهای شد تا این گزارش شکل بگیرد و در واقع این پرسش در ذهن ما مطرح شد که چرا در اغلب موارد اولین معیار در انتخابها، ظاهر افراد است و چرا در جامعه ما وقتی زوجی در کنار هم راه میروند، نگاهها و برداشتهای اطرافیان و رهگذران ظاهریست و اگر بنظرشان سنخیت ظاهری بین آنها نباشد، گویی امری غیر طبیعی اتفاق افتاده است.
ظاهر زیبا با جراحی و لواز م آرایش؟
به سراغ چند تن از آقایان مجرد رفتیم و از آنها پرسیدیم: چه میزان ظاهر شریک آینده زندگی برای شما مهم است؟
کوروش 28 ساله کارشناس ارشد روابط بین الملل در پاسخ به این پرسش میگوید:
از دید من ظاهر طرف مقابل اولویت نخست به شمار نمیآید و این تنها یک حرف یا شعار نیست. سالها پیش فردی را انتخاب کردم و تا پای ازدواج رفتم که ظاهری معمولی داشت و با معیارهای پسرهای امروزی فاصله داشت. آنچه نظر من را جلب کرد بیشتر تفاهم و اشتراکات اخلاقی بود. اگر بار دیگر با فردی که ظاهر معمولی داشته باشد آشنا شوم حاضرهستم با او ازدواج کنم چون اولویت اول من ظاهر نیست و مهم این است که اشتراکات بیشتری با طرف مقابلم داشته باشم.
البته ممکن است در نظر خانواده موضوع فرق کند. خانوادهها بیشتر تمایل دارند دختری که به عنوان عروس انتخاب میکنند، از هرجهت ایده آل باشد خصوصا در ظاهر و مدام در حال قیاس هستند. شاید چون خانوادهها در جریان اشتراکات اخلاقی نیستند و اولین چیزی که می بینند، ظاهر فرد است که اگر متفاوت باشد یا با معیارهای زیبایی همخوانی نداشته باشد امکان دارد موضع گیری کنند ولی میتوان با صحبت آنها را قانع کرد. البته خوشبختانه برای خانواده من این موضوع خیلی مهم نیست. من ملاکهایی دارم که در انتخاب برای من بسیار اهمیت دارد، به طور مثال به این دلیل که رشته تحصیلی من علوم سیاسی و روابط بین الملل است، این مسأله برای من اهمیت دارد که فردی که برای ازدواج انتخاب میکنم در هنگام تماشای اخبار ومواردی که به آن علاقمندم ابراز ناراحتی نکند و حداقل در یک سری مسائل با من اشتراک داشته باشد؛ اهل کتاب ،موسیقی و هنر باشد و شبیه دختران عادی و سطحی فکر نکند.
علی 33 ساله کارمند آژانس هواپیمایی میگوید:
ظاهر همسر آینده من باید کاملا ساده، شیک ومدرن باشد نه اینکه با جراحی و لوازم آرایش تغییر کرده باشد. به دلیل ارتباط خوبی که با خانوادهام دارم آنها درست مثل من فکر می کنند و دوست دارند عروس شان ساده و شیک باشد. در انتخاب همسر آینده کاملا از الگوی کشورهای مدرن پیروی میکنم و اولین ملاک برای من بالا بودن سطح فرهنگ همسر و خانواده اوست وهدفم در ازدواج پیشرفت در زندگی است. من دوست ندارم برای ازدواجم وانتخابم به نگاه و نظر اطرافیان اهمیت بدهم و اجازه بدهم برای من تصمیم گیری شود.
عروس حمایتگر نه مادی
شهلا 53 ساله، خانه دارو مادر دو فرزند پسر در این باره میگوید:
به نظر من ظاهر تا حدودی اهمیت دارد و هر مادری علاقمند است عروس زیبایی داشته باشد، البته نه کاملا زیبا بلکه تا حدی که در نظر اطرافیان مورد تمسخر نباشد. من بالشخصه معتقدم ظاهر عادی میشود و بهترین ملاک تفاهم است. دختری که به عنوان عروس یک خانواده انتخاب می شود باید حمایتگر باشد نه مادی .اینکه در مواقع سختی و کم پولی همسر را حمایت کند نه اینکه جا زده و تصمیم به جدایی بگیرد. اگر پسر من دختری را انتخاب کند که ظاهر بسیار معمولی داشته باشد، مخالفتی نمیکنم چون در نهایت اوست که باید انتخاب کند. به نظر من آن دسته از مادرها که با انتخاب پسرهای خود مخالفت میکنند به این شکل رفتار میکنند به این دلیل که خود اینگونه انتخاب شدند و این از قدیم رسم بوده که ظاهر دختر اولین ملاک مادرها باشد.
عروس همه چیزتمام!
بعد از اینکه نظر این دوستان را جویا شدیم به سراغ یکی از جامعه شناسان حوزه خانواده رفتیم تا از ایشان بپرسیم که ریشه پررنگ بودن نقش ملاکهای ظاهری در جامعه ایرانی در کجاست و به چه علت والدین به دنبال یافتن عروسی بی نقص و به اصطلاح همه چیز تمام برای فرزندان خود هستند؟
دکتر امید علی احمدی، جامعه شناس خانواده در این خصوص میگوید:
تصور نمیشودعموم ازدواج ها بر پایه ظاهربینی شکل بگیرد. این موضوع تازگی ندارد و در گذشته هم وقتی راجع به مورد مناسب در ازدواج صحبت می شد، خانواده ها به دنبال دخترانی برای پسران خود بودند که زیبا باشند و از لحاظ معیارهای جسمانی ویژگیهایی داشته باشند که مورد پسند جامعه باشد. این معیارها هیچ زمانی از ذهن آدمها دور نبوده است. جالب این است که در قدیم بخشی از قضیه بر دوش دلاک ها بود که در حمام ها دختران را برانداز و به خانواده ها پیشنهاد می دادند. در گذشته این موضوع به حدی مهم تلقی می شد که در معرفی ازدواج اگر دو نفر به لحاظ ظاهری با هم تناسب داشتند گزینه مناسب ازدواج بودند و این ازدواج شکل میگرفت. اما در دوره جدید معیارهای فرهنگی اهمیت پیدا کرده و ذهنیت ها تغییر پیدا کرده است بطوری که دو نفر اگر از ظاهر هم خوششان بیاید بعد از مدتی از رفتار و اخلاق هم راضی نباشند، کار به جدایی میکشد. پس معیارها نسبت به گذشته جدی تر شده و اگر کسی امروز تنها به دلیل ظاهر، فردی را انتخاب کند احتمال برهم خوردن ازدواج نسبت به گذشته بیشتر است. بنابراین ضرورت دارد جوانان غیر از ملاک های ظاهری که همه خواسته و ناخواسته در نظر دارند، به ملاک های دیگر توجه کنند؛ ملاک هایی نظیر تفاهم در علاقمندی ها و مسائل فرهنگی و تربیتی.
ازدواج فقط برای رفع نیاز جنسی؟
وی در مورد علت ظاهرگرایی افراطی در ازدواج می افزاید:
این که در برخی از ازدواج ها به مسائل ظاهری بیشتر توجه میشود، دلایل زیادی دارد. یکی از این دلایل این است که در جامعه ما پس از انقلاب ازدواج از یک وظیفه عرفی، شرعی وغیرقابل اجتناب به موضوعی تبدیل شد که افراد می توانند در مورد آن چون وچرا کنند؛ همچنین از رفتار و رسمی که در گذشته منجر به ایجاد پدیده های فرهنگی نظیر پیوند خویشاوندی می شد و یک هدف مهم در زندگی افراد بود، به یک امرمصرفی و یا امکان برای رفع نیازهای جنسی تبدیل شد.
در سال های اخیر عملا شرایط جامعه به طرفی رفته و متاسفانه رادیو و تلویزیون و رسانه هایی از این دست هم همین را تقویت کرده اند که بحث ازدواج را تنها تا حد یک امکان برای برطرف کردن نیاز جنسی تقلیل پیدا کرده است. از آن طرف بعضی ها را می بینیم که به موضوع ازدواج به عنوان حلال همه مشکلات نگاه می کنند یعنی هر جا با فردی مشکل دار برخورد می کنند یا با یک آسیب اجتماعی مواجه می شوند، بلافاصله چاره جویی را در ازدواج می بیننند. در حالی که در واقع این تصمیم برای ازدواج نه راهی برای اصلاح فردی است و نه ازدواج تنها مسئولیت ارضای نیازهای جنسی را بر عهده دارد. ازدواج مقوله ایست که تمام زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. این نگاه سخیف به ازدواج ارزش های مهم فرهنگی ، هویتی و تاریخی را از بین می برد و ازدواج را به رفتاری عادی تقلیل می دهد که آدمها را وادار به انتخاب خریدارانه میکند گویی که قصد دارند یک کالا خریداری کنند و چه بهتر کالایی باشد که تمام معیارهای زیبایی ظاهری را داشته باشد؛ معیارهایی که جامعه را به طرف مصرف گرایی، مادی گرایی و کمرنگ شدن ارزش ها و ابعاد هویتی سوق می دهد.
عمل زیبایی و فرصتی برای ازدواج
این استاد دانشگاه در ادامه درباره پیامدهای ظاهربینی در ازدواج بیان می کند:
زمانی که افراد به ازدواج به عنوان خرید کالا نگاه میکنند در اصل ارزش های ازدواج کاهش مییابد و چنین افرادی در انتخاب شریک زندگی به دنبال گزینه ای هستند که با معیارهای زیبایی جور درآمده و از آن به عنوان ابزاری برای خود نمایی و تمایز استفاده میکنند و کمبودهایی را که در خود دارند در انتخاب های این چنینی جبران میکنند تا پایگاه بالاتری پیدا کنند. در واقع نگاه مصرفی سخیفی که در سالیان اخیردر جامعه ایرانی اهمیت پیدا کرده در تمامی ابعاد زندگی ما رسوخ پیدا کرده و باعث شده به ابعاد درونی و تواناییهای انسانی افراد کمتر دقت شود و این امر منجر شده تا تعداد معدودی از زنان فرصت ازدواج پیدا کنند که این تعداد افرادی هستند که معیارهای زیبایی بیشتری دارند و یا راحت تر قادر به همسو کردن خود با این معیارها هستند و متأسفانه این دسته با توجه به این معیارهای سطحی در صدد آرایش و پیرایش خود هستند تا بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. ازدواج های این چنینی طلاق های زودهنگام را به دنبال خواهد داشت پدیدهای که این روزها مانند گذشته مشمئز کننده نیست .
معیارهای ازدواج باید باز تعریف شود
دکتر علی احمدی در انتها درباره راهکار برون رفت از این آسیب میگوید:
عموما میگویند این مشکل نیاز به فرهنگ سازی دارد اما چه کسی باید متولی فرهنگ سازی شود؟ ازدواج امری دو سویه است ، یک سویه طبیعی و یک سویه فرهنگی. زمانی که ما به سویه طبیعی توجه میکنیم در واقع غریزه را مد نظر داریم و زمانی که به ارزش های فرهنگی نگاه کنیم مسائل عمیق تری را مورد توجه قرار میدهیم که همان عمق رابطه و تناسب ارزش های فرهنگی است. بنابراین وقتی جامعه ازدواج را به طرف مصلحت فردی می برد و انتخاب را بر معیارهای غریزی و شهوی و ارضای جنسی حرکت می دهد این سویه طبیعی است ولی جامعه ای که آگاه به بعد فرهنگی ازدواج است برنامه های فرهنگی برای این موضوع دارد و سویه فرهنگی را بتدریج به مردم آموزش می دهد تا مردم معیارهای یک زندگی خوب را بشناسند.
نجابت به معنی گذشته نیست
وی در مورد و ضع فعلی ازدواج در جامعه ما افزود:
در جامعه فعلی ما جوانان به دنبال کشش جنسی در شریک آینده هستند و سویه فرهنگی رفته رفته کنار گذاشته می شود. بنابراین ضرورت دارد معیارهای ازدواج به تناسب تغییراتی که در نسل جدید ایجاد شده باز تعریف شوند. به طور مثال واژه نجابت به آن معنی که در جامعه سنتی به کار برده میشد، ممکن است برای جوان امروزی معنی نشود. شاید دیگر صرف این که یک دختر در خانه باشد و از جامعه دور باشد، معنای نجابت نباشد. چنین دختری برای پسر امروزی مطلوب نیست. شاید بشود گفت که یک جوان امروزی برای ازدواج به تعریف و مصداق امروزی تری از نجابت در دختر مورد انتخابش نیاز داردشود. بنظر من لازم است با توجه به شرایط جدید زندگی امروزی رسانهها این مسائل را بازتعریف و اطلاع رسانی کنند که اگر به این کار مهم به اندازه کافی پرداخته شود، قطعا توجه بیش از اندازه به معیارهای ظاهری کاهش مییابد و افراد در ازدواج توفیق بیشتری پیدا میکنند.
/انتهای متن/