بخاطر زنان و کودکان مظلوم میانماری …
وقتی در روز روشن، مسلمانان میانمار شامل حکم قطعی پاکسازی نژادی می شوند و این حکم با پشتیبانی همه قدرتمندان عالم و تشویق سازمان های بین المللی ادامه می یابد، چه چاره ای می ماند برای اعتراض و بازدارندگی جز به میدان آمدن وجدان های سالم و انسان های صادق و مخصوصا حضور فعال زنان و دختران آگاه و دلسوز برای توقف این همه جنایت در حق کودکان و زنان مسلمان میانماری ؟
زنان مسلمان میانماری انسان و زنند یا اینکه چون مسلمانند نه حق حیات دارند و نه حقوق زنان شامل حال شان می شود؟!
کودک مسلمان میانماری به چه جرمی محکوم به گرسنگی، تشنگی، آوارگی و مرگ است؟
نیروهای دولتی میانمار با کدام مجوز به مردم بی دفاع حمله می کنند، خانه ها را به آ تش می کشند و زنان و دختران را مورد تعرض قرار می دهند و طلا و جواهر و همه اموال آنها را غارت می کنند و گاه حتی زنده می سوزانندشان؟!
نیروهای پلیس و نظامیان در همه جای دنیا مامور برقراری آرامش و آسایش برای مردمند ولی در میانمار حیات و آسایش مردم مسلمان مخصوصا زنان و کودکان را سلب کرده اند. چرا؟
دولت ها متولی برقراری نظم و امنیت برای جامعه اند با و ضع قانون و اجرای آن اما در میانمار دولت صریحا و با استناد به قانون به مسلمانان می گوید که شما نه حق ماندن در این کشور را دارید و نه حق زندگی. چرا؟
روزگاری بودائیان را مظهر صلح و دوستی و همزیستی مسالمت آمیز می دانستند حتی با حیوانات و گیاهان، حالا چه شده که در روز روشن به نام بودا به زن و کودک و پیر و جوان حمله ور می شوند و از هیچ جنایتی در حق مردم مسلمان فروگذار نمی کنند؟
بعد سازمان های بین المللی حافظ صلح و امنیت کجا هستند؟ آنها بجای هر کار بازدارنده و محکوم کننده ای چرا جایزه صلح نوبل را تقدیم رئیس دولت میانمار، یعنی عامل همه این جنایت های آشکار و نقض اولیه ترین حقوق مردم مسلمان، می کنند؟
در تعریف سازمان های مدافع حقوق زنان و کودکان، زنان و کودکان مسلمان میانماری حقی ندارند که دفاعی از آنها بشود؟
جواب همه این سوال ها را در یک کلام باید داد:
وقتی قرار است بشر، حق، زن ، کودک و … را سازمان های بین المللی تعریف کنند آن طور که سیاست های ایالات متحده امریکا و لابی های صهیونیستی دیکته و اقتضا می کند، دیگر جنایت و تجاوز و آدمکشی و … نه تنها ایرادی ندارد و جلوگیری نمی شود بلکه با جایزه دادن و کمک کردن و … تشویق و تقویت هم می شود.
و اینجا جایی است که بشریت منهای سازمان های ساخته دست قدرتمندان و متجاوزان به حقوق بشر، باید راهی پیدا کند برای اعتراض و برای بازدارندگی .
چه راهی هست جز این که وجدان های سالم و انسان های صادق به میدان بیایند و فریادی از سر اعتراض برآورند و فشاری برای توقف این همه جنایت بیشرمانه و بی حد اعمال کنند؟
مخصوصا در این مسیر انتظار می رود زنان و دخترانی که خود مادرند یا همسر یا خواهر و …و سختی و تلخی بی پناهی، ناامنی، گرسنگی و آوارگی مادران و کودکان را بهتر درک می کنند، جدی تر و مصمم تر اعتراض کنند و خواستار توقف این نسل کشی و پاکسازی نژادی آشکار شوند.
به میدان آمدن زنان و دختران به صورت های مختلف در فضای واقعی و مجازی بی شک می تواند تاثیری مهم در سرنوشت زنان و کودکان مسلمان میانماری داشته باشد؛
اگر به میدان بیایند و اگر با دل و جان بیایند .
/انتهای متن/