جذابیت عشق، روایتی از ساز مخالف کوک کردن روشنفکران
رمان”جذابیت عشق” از تورج زاهدی نویسنده ای عارف مسلک است که با ادبیاتی محجوب و پاکیزه و خوانشی ساده و خوشخوان است که مستقیما به سراغ روشنفکران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رفته است.
“جذابیت عشق” رمانی است درباره سرنوشت روشنفکران در ایران چهار دهه گذشته و سرنوشت روشنفکری در کشوری که مردمش تصمیم گرفتند حول رهبری امام شان به یک شیوه بیاندیشند و در این میان البته روشنفکری و ساز مخالف کوک کردن داستانی دارد که در این رمان می توان سرنوشت عبرت آموز و پرفراز و نشیبش را خواند.
در مورد نویسنده
“تورج زاهدی” در سال 1337 در خوزستان متولد شد. او از کودکی به ادبیات داستانی علاقمند شد و با مطبوعات کشور مکاتبه کرد. اولین نوشته هایش که از خوزستان برای مطبوعات ارسال می شد، در حیطه ی نقد فیلم بود. وی حول و حوش سال 1354 به تهران آمد و همکاری خود را به طور رسمی در هفته نامه ی تماشا به عنوان دبیر صفحه ی موسیقی آغاز کرد.
او با نقدی که بر موسیقی متن فیلم «جنگ ستارگان» (به کارگردانی جورج لوکاس) نوشت، نقد موسیقی فیلم را در ایران بنیانگذاری نمود. بعد از انقلاب نیز از نویسندگان فعال ماهنامه ی فیلم به شمار می رود.
زاهدی در زمینه های مختلف هنر و ادبیات و فرهنگ فعالیت دارد. از جمله: شعر، نقاشی، آهنگ سازی، خوانندگی، رهبری ارکستر، نقد موسیقی، نقد فیلم، نقد موسیقی فیلم، نقد ادبی، بازیگری سینما، تحقیقات فلسفی و عرفانی و بالأخره نویسندگی رمان.
عنوان تعدادی از آثار وی بدین شرح است:
- مجموعه ی آثار ناوال کارلوس کاستاندا
- حکمت معنوی موسیقی
- مرشدی از عالم غیب
و رمان های:
- جذابیت عشق
- خانه ی پریان (دو جلدی)
- دعوت به ماوراء
رمان از نگاه نویسنده
در مورد رمان “جذابیت عشق” نویسنده خود در مصاحبه ای گفته است:
“جذابیت عشق رمانی است درباره سرنوشت روشنفکری در ایران چهار دهه گذشته، سرنوشت دگراندیشی در کشوری که مردمش تصمیم گرفتند حول رهبری امامشان به یک شیوه بیاندیشند و در این میان البته دگراندیشی و ساز مخالف کوک کردن داستانی دارد که در این رمان می توان سرنوشت عبرت آموز و پرفراز و نشیبش را خواند.
“جذابیت عشق “زمانی بیش از پیش جذابیت خود را پیش روی مخاطب خود قرار می دهد که بدانیم درباره سرنوشت روشنفکران معاصر ایرانی در سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تنها چند اثر از چند نویسنده خاص بیشتر منتشر نشده است و البته در هیچ کدام از آنها نویسنده صراحت و جسارت ورود جدی به زندگی و زمانه آنها را نداشته است.”
داستان از کجا شروع می شود؟
زاهدی داستانش را از قلب روشنفکری ایران معاصر شروع می کند. از مطبوعات و با روایتی از زبان یک روزنامه نگار؛ سردبیر یک نشریه ادبی فرهنگی که در تلاطم و شلوغی تهران با داستانی مواجه شده که بسیار جذبش کرده و برای انتشارش در نشریه در حال فکر کردن است. داستان شرحی از چندین قتل است و فردی که ناگهان خود را با چنین رویدادی مواجه می بیند.
نویسنده با وجود اینکه در رمانش از تکنیک روایت در روایت برای افزایش تعلیق داستانی بهره برده است اما از همان ابتدا چه در دل داستان ها و چه دربطن اصلی روایت با زیرکی مؤلفه های روشنفکری را گنجانده تا مخاطبش را بدون آنکه بداند به فضایی وارد کند که قصد نمایش و نقد آن را دارد و در ادامه، تو در توهای افکار راوی و اتفاقاتی است که در چنین فضایی برای او رخ می دهد و داستان را می سازد.
مقدمه ناشر
ناشر این اثر در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب درباره اهمیت این رمان مینویسد:
«پس از پیروزی انقلاب اسلامی رمانی با عنوان “ثریا در اغما” اثر اسماعیل فصیح منتشر میشود که تعدادی از شخصیتهای آن را روشنفکران ایرانی شکل میدادند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ایران رفته بودند.
پس از آن هوشنگ گلشیری در رمان «آینههای دردار» بار دیگر موضوع روشنفکران ایرانی را از زاویه دید مهاجران مورد توجه قرار میدهد و سراغ روشنفکران ایرانی مهاجرت کرده آلمان میرود و البته راوی داستان نیز خود در زمره آنها نیست.
دو رمان «آواز کشتگان» و «چاه به چاه» اثر رضا براهنی نیز در زمره رمانهای سیاسی پلیسی طبقهبندی شده و مستقیما به سراغ روشنفکران نمیرود. بر همین مبنا باید “جذابیت عشق” را نخستین رمانی بدانیم که به طور مستقیم به زندگی روشنفکران ایران وارد شده است.
زبانی ساده
داستان های زاهدی ازجنس زبانی که با آن، نویسنده به دنبال خودنمایی تکنیکی و زبانی است، نیست. ادبیات و زبان زاهدی بیش از هر چیز در خدمت مفهومی است که او در صدد روایت آن است و از قرار معلوم نیز نویسنده در این رمان اصرار دارد بدون هرگونه لفاظی به انجام این کار بپردازد. ادبیات نوشتاری زاهدی را از این منظر می توان ادبیاتی محجوب دانست که نویسنده با آن نه تنها قصد خودنمایی ندارد، بلکه سعی می کند تا آن را به پاکیزه ترین شکل موجود در خدمت بیان مفهوم مدنظرش درآورد.
«جذابیت عشق» در یک نگاه، داستانی پرکشش و تعلیق و در عین حال بسیار ساده و خوش خوان است که از روایتی متفاوت و جذاب و زبانی به غایت ساده بهره می برد و دگراندیشی در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی را روایت می کند.
نظر نویسنده
تورج زاهدی در جمع هنرمندان در مورد رمان خود می گوید:
“رمان به نحوه زندگی روشنفکران در دهه ۷۰ میپردازد. شخصیت اصلی این داستان، فردی به اسم فریدون شباهنگ است که در مجله «ادب معاصر» کار میکند، فریدون، هوشنگ گلمکانی و مجله ادب معاصر، مجله فیلم است. به نظرم، رمان خواندن یک کار شخصی است زیرا در یک رمان، دیدگاههای سیاسی، مذهبی و روابط شخصی بیان میشود که مناسب جمع نیست اما امروز از رضا کیانیان خواهش کردم تا با صدای گرمش قسمتی از داستان را بخواند تا با فضای داستان آشنا شوید.”
صداقت و جسارت در نگاه به روشنفکران
جذابیت عشق، کتابی است که مخاطب به محض خواندن یک فصل از آن نمی تواند آن را تا اتمام کنار بگذارد . این کتاب با بیانی ساده به تشریح زمان و آدم هایی می پردازد که هر چند در زمان دیگر و با تفکر دیگری زندگی می کنند اما برای ما آشنا هستند و همین هم این رمان را جذاب می کند.
یکی از جذابیت های رمان جذابیت عشق صداقتی است که نویسنده در مورد شخصیت های داستان و موقعیت ها داشته است، این جسارت نویسنده برای ورود به زندگی آدم ها متفاوت و متفکر زمان گذشته یکی از نکات جذاب در این رمان است.
جذابیت عشق امکان دارد به مذاق آن دسته از افراد که توان تحمل به نقد کشیده شدن را ندارند ، کتاب دلپسندی نباشد ولی اگر مخاطب به چالش و نقد منصفانه علاقمند باشد، از این کتاب استقبال می کند.
/انتهای متن/