زنی که در صحنه جنگ سخنرانی می کند

زنی در دفاع ازامام مظلومی که حتی سپاهیانش خوب جایگاه او را نمی شناسند و از حق اودفاع نمی کنند، سخنرانی می کند و سپاهیان را به استقامت دعوت می کند و …

0

سرویس فرهنگی به دخت/

«امّ الخیر» دختر حریش بن سراقه زنی از اهل کوفه بود (و این مطلب به این معناست که ایشان محضر حضرت رسول و خانم فاطمه زهرا را درک نکرده بود). او کلامی نافذ داشت و علم زیاد؛ اما مهتر از همه اینکه ولایت شناس بود. این بانو در جنگ صفین[1] –زمانی که در جریان حکمیّت ولوله ای برپاشده بود-  هنگامی که بر شتری سوار بود و تازیانه ای در دست داشت، در حالی که حضرت علی (ع) نظاره می کرد با اجازه ایشان شروع به سخنرانی کرد.

در ابتدا آیاتی درباره معاد و تقوای الهی خواند. سپس خطاب به سربازان سپاه مولا گفت: «آیا می خواهید از علی بن ابی طالب فرار کنید؟ یا می خواهید از میدان جنگ بگریزید؟ هر کدام از اینها که باشد گناه کبیره است. چه دست کشیدن از امام و چه فرار از جنگ؛ هرچند که دشمن به قدری قوی باشد که مانند درختان یک جنگل صحنه را پر کرده باشد… پروردگارا! تو زمامدار دل های مردمی، قلب اینها الان ضعیف است چون یقین شان کم است… پروردگارا! اینها را به حق برگردان تا بر کلمه حق توافق کنند و باطل را سرکوب نمایند…

ای رزمندگان! کجا می روید؟ بیایید به سراغ امام عادل، کسی که مورد رضا و اهل تقوی و صدق اکبر است. و ما کسی را به صداقت او سراغ نداریم. آنها که در برابر علی و سربازان علی صف بسته اند، کینه های بدر و حنین در آنهاست. آنها می خواهند آن شکست های جاهلی را جبران کنند. شما زمامداران کفر را از پای درآورید و با آنها مقاتله کنید…»

جالب است که این بانو با تسلط بر آیات و روایات از مولا دفاع کرد و با ارجاع سپاهیان به عقل و فطرت شان آنها را موعظه کرد و به حق خواند. اما حیف که هرچه ام الخیر گفت و مالک اشتر نخعی گفت و … حرف حق در گوش سپاهیان ولایت ناپذیر فرو نرفت و شد آنچه نباید می شد…

منبع:

کتاب «زن در آئینه جمال و جلال» نوشته آیت الله جوادی آملی، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ سوم 1372.ش، صفحات 306 تا 316 –بخش ام الخیر-


[1] -توجه داشته باشید که این بانو اهل کوفه بودند و جنگ صفین در محل صفین و در شرق سرزمین شام یا همان سوریه امروزی اتفاق افتاده است. یعنی این بانو به همراه سپاه و برای کمک رسانی به لشکر حضرت امیر –علیه السلام- در جریان جنگ در آن منطقه حضور داشته است.

انوشه میرمرعشی/ انتهای متن/

درج نظر