تأثیر اینفلوئنسر‌های وطنی بر فرهنگ مصرفی

نمی‌توان نقش اینفلوئنسر‌ها را تنها عامل بروز و تشدید مصرف‌گرایی در جامعه دانست، اما از سویی نمی‌توان تأثیر آن را هم در شیوع این فرهنگ در جامعه نادیده گرفت.

0
کشو‌ها را یکی‌یکی بیرون می‌کشد و دوربین را روی انبوه لوازم داخل کشو به حرکت درمی‌آورد، در نمای بعدی دوربین به سراغ کمد لباس‌ها رفته، کفش‌ها و لباس‌ها و کیف‌ها کالا را مرتب در قفسه‌ها چیده تا خبر سر و سامان دادن به قفسه‌های اتاقش را برای فالوئر‌ها مخابره کند.
 
کمد‌های پر از لباس، کشو‌هایی پر از لوازم آرایشی و بهداشتی و عطر و… قفسه‌هایی پر از کیف و کفش و در مجموع زندگی‌ای که مصرف زدگی از گوشه و کنارش سرریز می‌کند؛ این‌ها تصاویری است که یک اینفلوئنسر هر روز پیش چشم مخاطبان صفحه‌اش قاب می‌گیرد، اما ماجرا به‌همین قاب‌ها ختم نمی‌شود.
 
امروز در دنیا اینفلوئنسر‌ها و بلاگر‌ها در حوزه‌های مختلف توانسته‌اند تا حدودی نقش تأثیرگذار خود در حوزه تبلیغات را تثبیت کنند. شرکت‌ها و تولید‌کنندگان حالا به اینستاگرام و یوتیوب و توئیتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی به چشم یک ابزار تأثیرگذار تبلیغات نگاه می‌کنند و روی اثرگذاری اینفلوئنسر‌ها و بلاگر‌ها در بالا رفتن فروش خدمات و محصولاتشان حساب ویژه‌ای باز می‌کنند. برگزاری رویداد‌های متعدد با حضور این افراد در نقاط مختلف دنیا مؤید همین نکته است.

اینفلوئنسر (influencer) در لغت به معنای تأثیرگذار است. فردی که شاید تخصصی در زمینه خاصی نداشته باشد، اما توانسته با به اشتراک گذاشتن مداوم پست‌هایی عامه پسند از زندگی شخصی و کاری خود در شبکه‌های مجازی بویژه اینستاگرام، مخاطبان بسیاری را جذب و هواخواه خودش کند.
 
این افراد اغلب براحتی برای تبلیغ انواع محصولات با شرکت‌های مختلف وارد مذاکره می‌شوند و فارغ از احساس مسئولیت در قبال کیفیت و سلامت کالاها، آن را با آب و تاب به مخاطبان معرفی می‌کنند.

اینفلوئنسر‌ها در دنیا تبدیل به یکه تازان جهان متنوع اینستاگرام شده‌اند. در ایران بعضی از اینفلوئنسر‌های وطنی فارغ از تمام اتفاقات و حوادث روز جامعه و دنیا، به کار خود مشغولند و توجیه خود را برای این فراغت از سودای جهان دارند و در هر شرایطی در حال تبلیغ در راستای کسب درآمد و القای نیاز‌هایی نه چندان ضروری به مخاطبان خود هستند.
 
نیاز به داشتن کمد‌هایی لبریز از لباس و کفش و. نیاز به خرید آخرین محصولات تولید شده توسط یک برند، نیاز به مصرف، نیاز به خرید، نیاز به وابسته شدن به یک برند خاص و… امری که شاید برای مخاطب این تبلیغات چندان هم ضروری نباشد، اما برای یک اینفلوئنسر حکم اکسیژنی دارد که او را زنده نگه می‌دارد. در سوی دیگر ماجرا می‌شود مخاطبان مسخ شده‌ای را دید که آماج حملات این تبلیغات هستند.
 
مخاطبی که نمی‌داند پشت تبلیغ نامحسوس کسی که خود را روشنفکر، هنرمند، ورزشکار، حامی محیط زیست، روانشناس و… معرفی می‌کند، چه مبالغی جا‌به‌جا می‌شود، لینک داخل استوری را بالا می‌کشد، محصول را قبل از تمام شدن، خریداری می‌کند و حس فاتحی را دارد که از دیگر فالوئر‌ها پیشی گرفته است یا نادانسته به سوی سبکی از زندگی کشیده می‌شود که نسبتی با فرهنگش ندارد.

نگاهی به عدد فالوئر سلبریتی‌های پولی نشان می‌دهد که ما به‌عنوان مخاطب، به آن‌ها اجازه داده‌ایم تا آرام و بی‌صدا بخزند زیر پوست جامعه و شیوه‌ای خاص از زندگی را تبلیغ کنند، آن‌ها از نیاز ما به داشتن یک الگو در سبک زندگی تغذیه می‌کنند و درآمد دارند.
 
با به نمایش گذاشتن بخشی از زندگی روزمره‌شان براحتی اعتماد مخاطب را جلب می‌کنند و بعد در میان استوری‌ها و پست‌های روزمره، شیوه‌ای از زندگی را تبلیغ می‌کنند که شاید مخاطب فرسنگ‌ها از آن فاصله داشته باشد.
 
رنگ‌های تند در عکس‌هایی که در خانه، باغ، کافه، خیابان و… گرفته شده، شباهتی به شهر خاکستری که ما در آن زندگی می‌کنیم ندارد، اما آن‌ها دنیای رنگی و مصرف زده‌شان را به حقیقت دنیای خاکستری ما حقنه می‌کنند.

افزایش تمایل به خرید بجز اینکه نتیجه زندگی در دنیایی پر از تنوع محصولات و تولیدات در حوزه‌های مختلف است، نتیجه نمایش زندگی مصرف زده اینفلوئنسر‌هایی است که شغلشان مصرف‌گرایی است. البته آن‌ها هرگز به این نکته اعتراف نمی‌کنند و گاهی نقاب حمایت از محیط زیست به چهره می‌زنند و استوری‌ها و پست‌هایی در نقد مصرف‌گرایی منتشر می‌کنند، حرف‌هایی می‌زنند که با تصویری که از زندگی شخصی‌شان به نمایش می‌گذارند به‌طرز محسوسی تناقض دارد و این تناقض‌ها گاهی در بزنگاه‌هایی خود را نمایان می‌کند و هزینه‌هایی هم برای آن‌ها در پی دارد.
 
این تناقضات جایی به اوج می‌رسد که تبلیغ اپلیکیشنی را می‌پذیرند که با هدف مقابله با مصرف‌گرایی طراحی و اجرا شده است. به‌طور مثال در اقدامی خلاقانه برای تبلیغ خدمات این اپلیکیشن در مذمت شلوغ بودن اتاق و زیاد بودن لباس‌های داخل کمد ساعت‌ها سخنرانی می‌کنند و بعد اعلام می‌کنند که قرار است لوازم اضافی اتاق شان را در اپلیکیشن مذکور به فروش برسانند و از فالوئر‌ها هم دعوت می‌کنند همین کار را انجام دهند.
 
شاید به خاطر نداشته باشند که یک سال پیش در کنار همان کمد تبلیغ برندی که کالا‌های «درجه یک» خود را با «تخفیف عالی» به فروش می‌رساند ضبط کردند و از «دوستای خوب» خود خواستند که به سایت… سری بزنند و از آن‌ها خرید کنند.

ریشه مصرف‌گرایی را از زوایای بسیاری می‌شود مطالعه کرد، این امر محصول مجموعه‌ای از عوامل است که هر کدام باید از زاویه‌ای مستقل بررسی شوند. نمی‌توان نقش اینفلوئنسر‌ها را تنها عامل بروز و تشدید مصرف‌گرایی در جامعه دانست، اما از سویی نمی‌توان تأثیر آن را هم در شیوع این فرهنگ در جامعه نادیده گرفت.
 
 
انتهای متن/ منبع: روزنامه ایران
درج نظر