رهایم نکن؛ سطحی و کلیشه ای

“رهایم نکن”عنوان سریالی به کارگردانی و نویسندگی محمد مهدی عسگر پور و تهیه کنندگی علی پورکیانی می باشد که از ابتدای ماه مبارک رمضان هر شب همزمان با افطار روی آنتن شبکه سه سیما رفت. سریالی که در زمان پخش با حواشی بسیاری روبه شد؛ محتوای خشونت آمیز گرفته تا اعتراض کارگردان به سانسور سکانس هایی از سریال و همکاری با نویسنده ای مسئله دار.

0

“رهایم نکن” داستان زندگی  حاج رسول تولایی(امین تارخ) است. فردی موجه و بزرگ خاندان تولایی که رازی کهنه در دل دارد .روند داستان موجب می شود تا سرانجام حاج رسول پرده از راز و گناه دیرینه خود بردارد.


سریالی با حضور شخصیت های کلیدی زن

گرچه قهرمان سریال رهایم نکن حاج رسول تولایی است اما زنان در این سریال نقش های کلیدی و موثری برعهده دارند. در این سریال هم شخصیت های زن سفید حضور دارند و هم زنان خاکستری و حتی سیاه.

آذر با بازی دوست  داشتنی فریبا متخصص که در قسمت های ابتدایی وارد زندگی حاج رسول می شود؛ همان فرشته نجات اوست. فرشته ای زمینی با صبر و ایثاری بی پایان. آذر که در جوانی دل در گرو عشق رسول داشته بعد از ازدواج رسول با طاهره گویی همچنان منتظر او می ماند تا چرخش زمانه در میانسالی آنها را به هم میرساند. آذر زمانی وارد زندگی رسول می شود که شوهرش در باتلاقی در حال فرو رفتن است، آذر که زنی خودساخته و عاشق است تمام سعی خود را می کند تا رسول به آرامش روحی برسد؛ یادمان بیاید تمام بدخلقی های آذر را برای تحت فشار قرار دادن رسول برای افشای حقیقت. آذر خود در سکانسی به امیر- پسر رسول- می گوید که از وقتی وارد این خانواده شده یک روز خوش ندیده است. بی تردید اگر وجود آذر و قوت قلب او نبود حاج رسول در امتحان بزرگ زندگی سرشکسته بیرون می آمد، آذر در کنار رسول و پشت او ماند تا رسول سنگینی بار گناه سی ساله خود را زمین بگذارد.

نقطه مقابل آذر در زندگی حاج رسول، شهره(مارال فرجاد) می باشد.شهره دختر جوان مجهول الحالی است که با فهمیدن راز زندگی حاج رسول قصد اخاذی از او را دارد. دختری که به هیچ وجه خوش نام نیست و می خواهد یک شبه راه صدساله را برود. عاقبت شهره نیز بسیار تلخ است.


نمایش صریح تجاوز

فرناز(دنیا مدنی)- خواهر زاده حاج رسول- از شخصیت های دیگر داستان است، دختری به ظاهر موجه و متین که در طول داستان، زندگی و سرنوشتش دستخوش تغییرات ناخوشایندی می شود.فیلمساز سعی دارد تا نشان دهد اولین گام فرناز که موجب تباهی زندگی او شد زیاده خواهی و مال حرام بوده است. فرناز که امین و حسابدار شرکت حاج رسول است با رویا پردازی قصد مهاجرت دارد و زمانی که از امیر ناامید می شود دل را برای رفتن به آنسوی آب به دریا می زند. فرناز نمادی از دخترانی است که با وجود آنکه زندگی روبه راه و آرامی دارند خام وعده پوچ مهاجرت می شوند  و در این راه تمام زندگی، شرافت و نجابت خود را از دست می دهند.

شاید اولین باری است که رسانه ملی تا این حد صریح و واضح به موضوع تجاوز به عنف می پردازد فیلمساز با روایت داستان زندگی فرناز و پررنگ کردن شخصیت او هم می خواهد هشداری به دختران جوان بدهد و هم هشداری به والدین. متاسفانه مرضیه(مریم بوبانی)_مادر فرناز- بسیار از دخترش دور است. او حتی تا مدت ها بعد از این اتفاق شوم متوجه علت حال خراب روحی دخترش نمی شود. همچنین فیلمساز اشاره ای به رسم و رسوم قدیمی ازدواج فامیلی پسر دایی و دختر عمه دارد؛ بی توجهی بزرگترها به احساس واقعی جوانان و خود بریدن و دوختن موجب لطمات روحی به آنها می شود، همچنان که فرناز ضربه بزرگی از طردشدن از سوی امیر خورد.

 فرناز بسیار خوش شانس است که پسری چون یحیی سوار بر اسب سفید در زندگی او پیدا می شود. یادمان بیاید فرناز در بیمارستان تنها به یحیی خبر می دهد و او را امین می داند و این یعنی فرناز به قدری در زندگی تنها و بی پناه است که  با دیدن رازداری یحیی در مورد حساب های شرکت او را مورد اعتماد می داند. قطعاً اگر یحیی نبود فرناز نمی توانست این ضربه روحی را تحمل کند، گرچه در پایان سریال نیز تکلیف او با خودش مشخص نیست از طرفی به یحیی می گوید که در دلش فقط یک حفره عمیق است و درونش سرشار از سرگشتگی است و از طرف دیگر حاج رسول در شب پایانی زندگی اش به فرناز می گوید تا مواظب امیر باشد.

ثریا- همسر جهان(محمدرضا هدایتی) -نماد زنانی است که همه خوشبتی و سعادت را در داشتن پول می دانند.  ثریا مدام نداری شوهرش را به رخ او می کشد و حاج رسول را مسئول زندگی آشفته خود می داند، حال آنکه اساس زندگی و روابط او و شوهرش خراب است. ثریا با وجود داشتن دو بچه مدام به قهر به خانه پدری می رود و برادرانش را به کتک زدن شوهرش تحریک می کند. در پایان سریال که ثروتی عظیم به جهان می رسد برخلاف انتظار ثریا نه تنها وضع زندگی شان بهتر نمی شود بلکه جهان که جنبه داشتن این ثروت را ندارد سرناسازگاری می گذارد و دیگر ثریا را در حد موقعیت جدید خود نمی داند، او را کتک زده و تهدید به طلاق می کند. عاقبت ثریا عاقبت زنانی است که با زیاده خواهی کانون خانواده خود را سرد و آشفته می کنند.

 

رهایم نکن در یک نگاه

همراهی هرساله مردم با رسانه ملی در ماه مبارک رمضان، فرصت طلایی جذب حداکثری مخاطبان با سریال‌های تلویزیونی به حساب می‌آید. فرصتی که در برخی از سال‌ها با تولید مجموعه‎های جذاب‌ و بدیع مغتنم شمرده می‌شود و در سال‎هایی هم مثل امسال بی‌جلوه و کم‌رونق می‌سوزد.”رهایم نکن” سریالی است با المان های کلیشه ای که نه در ساختار و نه در محتوا حرف تازه ای برای گفتن ندارد و چه بسا برخی باورهای مذهبی و عرفی جامعه ایرانی را نیز خدشه دار می کند. این فیلم می خواهد گرمی و صمیمیت در روابط افراد در سبک زندگی سنتی و نعمت بزرگی کردن و بزرگتر داشتن را نشان دهد اما در نهایت بزرگ خاندان نه تنها به اعتماد خانواده اش بلکه به اعتقاد آنها خیانت می کند. مخاطب نمی تواند بفهمد چگونه حاج رسول با اینهمه بزرگی و جوانمردی این همه سال مال حرام و حق برادر و خواهرهایش را خورده است؟ آیا اگر شهره ای در زندگی حاج رسول پیدا نمی شد و ترس از رسوایی نبود باز هم حاج رسول پرده از این گناه بر می داشت؟؟ اصلاً دلیل طرح ماجرای تجاوز در یک سریال ماه رمضانی که مخاطب عام از کودک تا بزرگسال دارد و نمایش آن همه خشونت و آسیب های روحی بعد از آن چه بوده است؟ این ماجرا چه ربطی به ماجرای اصلی داستان دارد؟ تنش های میان حاج رسول و امیر  چرا به یکباره در پایان داستان فروکش می کند؟؟ اینکه حاج رسول تمامی شرکت حمل و نقل خود را به نام پسرش سند میزند موجب زنده شدن روابط عاطفی پدر و پسر می شود؟؟ و این یعنی همه چیز با پول درست شدنی است.

“رهایم نکن” مملو از سوالات بی پایان در منطق روایی فیلمنامه می باشد، سریالی که نتوانست انتظارات مخاطب را برآورده سازد و بهره ای معنوی در ماه رمضان برای او به ارمغان آورد.گرچه فیلمساز همان طور که در آیه تیتراژ سریال آمده است می خواهد راه توبه و پاک شدن در این دنیا را نشان دهد اما این مفهوم دینی به شکل بسیار کلیشه ای و شعاری مطرح شد به خصوص با توجه به پایان بندی سریال و مرگ اختیاری حاج رسول.

/انتهای متن/

درج نظر