در خانواده فردگرا، قدرت حمایتی خانواده از بین می رود

نشست کارگروه علمی– تخصصی زنان و مناسبات خانواده توسط انجمن جامعه شناسی ایران، با سخنرانی دکتر باقر ساروخانی با موضوع “تفرد گرایی در روند تطوری آن در نهاد خانواده با محوریت زنان”، عصر دیروز، در سالن جلسات انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد.

0

سرویس خبر به دخت/

در نشست انجمن جامعه شناسی ایران دکتر باقر ساروخانی با بررسی روند جامعه سازی در بشر گفت:‌ مرز تمایز انسان و دیگر موجودات، اندیشه و فکر است. انسان ذاتاً موجودی ارتباطی است و گرایش به جمع دارد. این تعریف از یونان باستان وجود دارد و دلیل به وجود آمدن جامعه، همین گرایش انسان است.

ساروخانی با اشاره به اینکه جمع، مولد فرهنگ است گفت: اولین فرآورده جمع کوچک بشری که شکل گرفته است، فرهنگ است که مجموعه ای از ارزش ها، هنجار ها و قواعد زندگی است. به نسبتی که فرهنگ قوی تر می شود، ابعاد فردیت انسان گرفته می شود و انسان فرهنگی که فرهنگ، فردیت او را از او گرفته است، اتم اجتماع و کوچک ترین واحد آن است. در نتیجه انسان از بدو تولد، فردیت خود را کاهش می دهد.

ساروخانی با بررسی نقش فرهنگ در ابعاد مختلف زندگی انسان ها، درباره دخالت فرهنگ در ازدواج گفت: فرهنگی که زاده جامعه است آنقدر بسط پیدا می کند تا جایی که در تمام ارکان زندگی از جمله ازدواج وارد می شود. ازدواج های خاصی تولید می شود. ازدواجی که از روی غریزه محض یا از روی قلب بوده است، از بین می رود و به عنوان مثال در یک جامعه نژاد پرست، ازدواج یک سفید پوست با یک سیاه پوست منع می شود. گاهی با ابزار قانونی این منع انجام می شود و گاهی با ابزار عرفی، چرا که فرهنگ چنین اقتضا می کند.
وی سپس اذعان داشت: در باروری نیز چنین است. در جامعه ای مثل چین، این گونه نیست که مهر مادری از بین رفته باشد. مادر دوست دارد فرزند دیگری هم داشته باشد؛ اما فرهنگ می گوید بیش از یک بچه نمی توانی داشته باشی. در جامعه دیگری بعد از چهار سال که فرزندی به دنیا نیامده باشد، ازدواج به طور قانونی خود به خود باطل می شود؛ چرا که هدف ازدواج به وقوع نپیوسته است.

ساروخانی درباره از بین رفتن فردیت توسط فرهنگ اضافه کرد: حال می بینیم که نه تنها انسان فرهنگی بلکه ازدواج فرهنگی نیز تولید شده است و آرام آرام غول بزرگی به نام فرهنگ تولیده شده است که فردیت را از بین می برد. به عنوان مثال خون بس تولید می شود که نشانه ای است از بین بردن فردیت برای مصلحت اجتماعی.
وی افزود: در اعتراض به این فردیت از دست رفته، مکتب اگزیستانسیالیسم به وجود آمد که جمله معروف آن این بود: “سعی کن خودت باشی نه تقلید کم رنگی از دیگران.” همچنین آنارشیم در راستای از بین بردن قاعده های اجتماعی به وجود آمد. در عصر کشاورزی، بالاترین سلطه فرهنگ مشاهده شده است و اکنون در عصر پست مدرن، جامعه صنعتی با اومانیسم در حال پررنگ کردن فردیت فراموش شده است.

خانواده فردگرا، خانواده مطلوب ما نیست
ساروخانی درباره فردیت در دنیای امروز عنوان کرد: اکنون آرام آرام فردیت به درون خانواده ها بازگشته است. در حالی که کارکردگرا ها نگران تولد فردیت و از بین رفتن کارکردهای خانواده هستند. در خانواده فردگرا، قدرت مددکاری و حمایتی خانواده از بین می رود و شیرازه خانواده از هم می پاشد و سرمایه اجتماعی به صفر می رسد. یک خانواده متفرد دارای افراد منفک است که ابعاد مقدس و پایای خانواده را از بین می برد. خانواده فردگرا، خانواده مطلوب ما نیست.
ساروخانی راه حل هایی درباره از بین بردن متفرد شدن خانواده ها ارائه کرد و گفت: بهتر است در فیلم ها و سریال ها به جای نشان دادن دعوا به عنوان چاشنی جذب مخاطب، به انسانیت بپردازند و هم بستگی عاطفی و پیامدهایش را پوشش دهند. همچنین باید گفتمان های تازه ای برای خانواده جدید که در حال گذار است، طراحی شود.

این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین به پایان رسید.

منبع: مهرخانه/انتهای متن/

درج نظر