یلدای روزگار مرا جشن نو بگیر

با شعری از زینب کوشکی به استقبال یلدا می رویم؛ شاعر جوانی که در شعرهايش حس زندگي مي جوشد و از غزل هایش صدای ضربان حیات و عشق به گوش می رسد؛ بی تکلف و روان شعر می گوید؛ آنقدر که تصور مي کني در شعرهايش خودش روي صندلي اي نشسته و آنچه را که کاملا ديده و حس کرده، روايت مي کند.

0

زینب کوشکی شاعر جوانی است که قریحه شعری را با دانش ادبی به هم آمیخته تا زیبا  و سنجیده شعر بگوید . زندگی این بانوی غزلسرای جوان آمیخته با زبان و ادبی است که  سرشار از عاشقانه  های جاندار پر معنا است  او مدرک دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی گرفته است و مطالعاتی در زمینه ادبیات تطبیقی و ادب فارسی دارد.

زینب کوشکی از دست و قلم توانایی در غزلسرایی فارسی برخوردار است و از شاعران بنام و پرکار در سایت معتبر شاعران پارسی زبان است هم چنین کوشکی که متولد سال  1362 است، اکنون به عنوان  کارشناس بخش بین‌الملل  در بنیاد بین المللی سعدی  فعالیت می کند .

آخرین اثر این شاعر جوان و ادیب معاصر، کتابی تحت عنوان “حیوانی که می خندد” (بررسی تطبیقی جنبه های طنز در کلیله و دمنه) است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

در شعرهاي کوشکی حس زندگي مي جوشد و ازغزل هایش صدای ضربان حیات و عشق به گوش می رسد؛ بی تکلف و روان شعر می گوید  آنقدر که تصور مي کني خودش در شعرهايش روي صندلي اي نشسته و آنچه را که کاملاديده و حس کرده، روايت مي کند. از قديم گفته اند: «آنچه از دل برمي خيزد، لاجرم بر دل مي نشيند» و ما به بهانه شب یلدا میهمان این غزل عاشقانه از او می شویم که حس تازگی و عشق را در بلندترین سیاهی سال را به ما می دهد. تا با گرمی و روشنایی این عشق به استقبال شب یلدا برویم.  

امشب میان این همه، پنهانیم بخوان
آماده ام به آنچه که می دانیم بخوان!
تا این رمیده دل، چو غزال آرمیده است
در جمع صید خود به پریشانیم بخوان
«بگذر ز عهد سست و سخن های سخت خویش»

در دام عشق باز به آسانیم بخوان
یلدای روزگار مرا جشن نو بگیر!
نوروز نادمیده به مهمانیم بخوان
بشکاف و باز خون انار هزار دل
بر لب نشان و جرعۀ پایانیم بخوان…
نام مرا به سفره قلمکار دل نویس
بخت مرا دوباره ز پیشانیم بخوان
نقشی بر آب میزنم و زخمه ای به دل
هم باربد بنامم و هم مانیم بخوان
این ریشه تشنه است نفس می کشد گیاه
در این کویر سوخته بارانیم بخوان
تا پای این درخت مقدس نشسته ایم
بگشای شاهنامه و ایرانیم بخوان

/انتهای متن/

درج نظر