دانشجوی دیروز بهتر بود یا دانشجوی امروز ؟

دوره زمانه عوض شده، دانشگاه و دانشجویی هم همین طور. به بهانه 16 آذر، که در تقویم روز دانشجو نامیده شده، سراغ دانشجوها رفتیم و هم سراغ چند تنی از استادان دانشگاه که بپرسیم: چه فرقی هست میان دانشجوی دیروز و دانشجوی امروز در کشور ما و آیا اصلا فرقی هست؟

0

شانزدهم آذر دیگری از راه می رسد و دوباره نام دانشجو سرزبان ها می افتد. اینکه چرا این روز را به این عنوان گره زده اند به دلیل سه قطره خونی است که 16آذر سال 1332 بر چهره دانشگاه ما نشست و این روز سرد پاییزی را در تاریخ کشورمان تازه و گرم نگاه داشت. اما دیگر نه هوای آذرماه این سال ها مثل هوای اولین ماه زمستانی در گذشته های نه چندان دور، سرد و یخبندان است و نه دانشجوهای مان مثل دانشجوی آن زمان هستند. بد و خوبش را نمی گویم اما همه ما به خوبی می دانیم تفاوت هایی با هم دارند. حال اینکه چه تفاوت هایی دارند سوالی است که موضوع گزارش مان شد و آن را از چند دانشجو و استاد دانشگاه پرسیدیم. جواب های خواندنی آنها را از دست ندهید.

 

دانشجوی دیروز مشکلات روحی امروزی ها را نداشت

دانشجوست اما ظاهرش با بقیه فرق دارد. به قول امروزی ها، هنریست. یعنی  سررشته ای از هنر دارد یا در یکی از رشته های هنری درس می خواند. مینا اقدسی دانشجوی رشته گرافیک است. پیشنهاد مصاحبه را با اشتیاق قبول می کند. سوالم را که طرح می کنم ژستی می گیرد و می گوید:

“دانشجوی دیروز از نظر علمی خیلی از دانشجوی امروز جلوتر بود ولی دانشجوی دیروز به هیچ وجه مشکلات روحی و روانی دانشجوی امروز را نداشت. دانشجوی دیروز کمبود امکانات داشت، لباس ساده داشت، اما فکرش آزاد بود، آرامش داشت .آن موقع دانشجوها فکر و ذکرشان درس بود، اما دانشجوی امروز دل مشغولی های دیگری هم دارد. اگر دانشجوی امروز مشکلات روحی و روانی نداشت خیلی می توانست پیشرفت کند،  خیلی …


همه چیز فرمالیته شده است

مریم خان بیگی ترم آخر رشته مهندسی صنایع است. خودش را پشت کنکوری معرفی و سریع مقطعش را هم اضافه می کند و می گوید:

 “البته ارشد. کنکور کارشناسی را که تمام کردیم فکر کردیم همه چیز تمام شد. اما از سال دوم فهمیدیم هیچ وقت کنکور تمام نمی شود.”

 خنده تلخی می زند و در جواب سوالم می گوید:

“سال اول استاد بی مزه ای داشتیم، به ما گفت الان فضای دانشگاه ها فرق کرده، دیگر الان به شما دانشجو نمی گویند. بلکه می گویند: دانش، جو. منظور از جو نام محصولی از غلات است. پر بیراهه هم نمی گفت. در گذشته ورود به دانشگاه سخت بود و فقط کسانی که زحمت زیاد می کشیدند وارد دانشگاه می شدند و از همین رو به تحصیل علاقه داشتند. اما الان مثل دبستان، می روند، ثبت نام می کنند برای سرگرمی و تفریح. خدایی دانشجوی واقعی کم شده، روحیه جویندگی دانش از دانشگاه ها رفته و همه چیز حتی در دانشگاه های خوب هم فرمالیته است. دانشگاه ها و حتی اساتید روحیه نخبه پروری ندارند و حتی تمایل به پیشرفت بیشتر هم از خود دانشجوها نمی جوشد. این نخبه هایی که می بینیم خودشان با زور راه خودشان را پیدا کردند. برخی هم مثل بنده دلسرد شدند و بی خیال نخبگی شدند …” (با خنده)


دانشجو و استاد اهل پیچوندن شدند

چهره اش هیچ شباهتی به دانشجوها نداشت. بیشتر به اساتید کهنه کاری می مانست که بازنشسته شدند و می خواهند استراحت کنند. صفیه روزبهانی به تازگی از پایان نامه اش دفاع کرده. برای صحبت پیشقدم می شود و می گوید:

 “لیسانسم را 20 سال پیش گرفتم. درگیر زندگی شدم تا پسر بزرگم پشت کنکور ماند. برای تشویق او شروع کرم به درس خواندن که فهمیدم چقدر دوست دارم ادامه بدهم و از نو شروع کنم. من برای ارشد آزمون دادم و او کارشناسی. آخر سر هم رتبه من از او بالاتر شد. به عنوان کسی که در دو نسل و با اختلاف زمانی 20 سال به دانشگاه رفته می گویم دانشجو ها زیاد فرق نکرده اند ولی قبلا دانشجو اهل پیچوندن بود اما استاد اصرار داشت که کلاس پر بار باشد و دانشجو باید دانش را بجوید ولی امروزهم دانشجو و هم استاد اهل پیچوندن شدند!”

اطرافیان می خندند و او ادامه می دهد:

“شوخی نمی کنم عین واقعیت است! متاسفانه البته. نمی دانم چه اتفاقی افتاده که بیشتر استادها نمی آیند و وقتی می آیند، می گویند: بچه ها موافقید تمامش کنیم؟ دانشجو هم که از خدا خواسته. کلاس سه ساعته در سه ربع خلاصه می شود. خدا لعنت کند هر کسی کپی پیست را کشف کرد. تا دل تان بخواهد مقاله تولید می شود. منابعش هم مشخص است. میدان انقلاب.”


دانشجوی امروز مؤذن جامعه هست؟

فرشته نظری، دانشجوی ارشد رشته بیوتکنولوژی میکروبی از پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری است. صحبت هایش را این طور شروع می کند:

” من معتقدم دانشجوی دیروز دانشجوی دغدغه مندی بود، آرمانخواه و عدالتخواه بود، تک بعدی نبود، خصوصیاتی که الان در تعداد کم و خاصی از دانشجوها وجود دارد. حضرت امام (ره) جمله ای دارند که می فرمایند: “دانشجو موذن جامعه است و اگر خواب بماند نماز امت قضا می شود.” به نظرم دانشجوی امروز خواب مانده و نمازش قضا شده! نگاهی به مسائل کلان کشور بیندازید. اتفاقات ریز و درشتی افتاد و بیشترین عکس العمل از طرف جامعه دانشگاهی صدور یک بیانیه بود. در حالی ک هر کدام از این اتفاقات اگر در زمان قدیم می افتاد اعتراضات و تحصنات و مطالبه گری دانشجوها را به همراه داشت.”

او ادامه می دهد:

“واقعیت این است که شرایطی پیش آمده یا پیش آوردند که دغدغه دانشجو این است که گلیم خودش را از آب بیرون بکشد! فارغ التحصیل شدن و کاری بدست آوردن یا رفتن از مملکت، بلندمدت ترین برنامه های یک دانشجو شده است. الان دانشجوها بیشتر دوست دارند از ایران بروند در حالی که دانشجوی گذشته می خواست ایران را به جای بهتری برای زیستن تبدیل کند.”

می پرسم: چه باید بشود بنظرتان تا دانشجو مثل قديم فكر و ذكرش درس خواندن و ماندن و ساختن كشورش باشد؟

درپاسخ می گوید:

من فکر می کنم  مردم ما الان  زیادی درگیرممنوعیت  های حاشیه ای و اولویت هایی که وارونه جلوه داده شده، هستند می شوند. مردم و از جمله دانشجوها مسائل مهمتر را رها کرده و به مسائل جزیی اهمیت می دهند. نوع پوشش یکی از همین مصادیق است. در این شرایط باید ترس را کنار گذاشت و به جامعه دانشگاهی اجازه اظهار نظر داد. وقتی دانشجوها جرات اعتراض به کوچکترین بی عدالتی ها درمحیط دانشگاه را ندارند چطور می شود انتظار داشت نسبت به مسائل بزرگتر مملکت موضع گیری درست داشته باشند؟واقعیت این است که ما می ترسیم و به خاطر موقعیت مان، کارمان، منصب و جایگاه مان عافیت طلب شدیم و وای از عافیت طلبی.”


اگر قرار باشد دانشجو اینجا بماند

میترا صفایی در رشته نقاشی تحصیل کرده و چند سالی است در دانشگاه اصفهان تدریس می کند. او می گوید:

“با قیاس کردن مخالفم. اما می گویم دانشجو چه در زمان قدیم، چه امروز باید روحیه پرسشگری داشته باشد. این روحیه بهعنوان پرسشگری نقادانه سقراط معروف است. سقراط مدام شاگردان را به پرسشگری تشویق می کرد. معنایش این است که دانشجویی که صبح به دانشگاه میآید، واقعا باید سوال یا سوالهایی در ذهن داشته باشد. همچنین باید از میان جواب هایی که برای این سوال ها میشنود، فقط پاسخ های قانع کننده را قبول کند. این کشور مال این دانشجوهاست. اینها با مالیات این کشور درس خواندهاند. پس علاوه بر انگیزه دار کردن و تشویق به پژوهش و آموزش، ما باید به دانشجو یادآور شویم که اینجا مال آنهاست. شما هستید که باید آینده این کشور را بسازید و آن را اداره کنید. طبیعی است که وقتی او خود را در آینده کشورش سهیم بداند و اینجا را خانه خودش بداند، سعی خواهد کرد که این جا بماند.”


دانشجو باید یاد بگیرد در جمع کار کند

وی اضافه می کند:

 “دانشجو چند وظیفه مهم دارد. اول یادگیری، دوم اعتماد بنفس داشتن. در کنار اینها پژوهش را باید حتما یاد بگیرد. کشور ما اگر بناست که رشد کند، باید پژوهش در آن رشد کند. شما ببینید تمام کشورهای پیشرفته دنیا بودجه قابل توجهی را صرف پژوهش می کنند. پژوهش به استقلال علمی و استقلال در تولید و بینیازی ما از خرید وسایل و امکانات از کشورهای خارجی کمک می کند.„ علاوه بر ویژگی هایی که گفتم یک دانشجو باید یاد بگیرد در جمع کار کند. این چیزی است که ما در آن خیلی ضعیف هستیم. یعنی دانشجو باید یاد بگیرد سوال کند، بیاندیشد، هر چیزی را قبول نکند و یاد بگیرد در جمع هویت علمی پیدا کند. متاسفانه ما از این بابت کمی ضعیف هستیم. دانشجوهای ما مهارت کار گروهی و تقسیم کار و… را خوب یاد نمیگیرند.”


دانشجوی دیروز پویاتر بود

حمیده سوری در رشته فیزیک تحصیل کرده و  مدتی در دانشگاه ملایر تدریس می کرد. او می گوید:

” دانشجو یعنی فرد  طالب علم و کسی که به دنبال کشف حقایق است. در همه دوره ها این ویژگی بوده منتها در کیفیت و کمیت آن فراز و نشیبی وجود دارد.علت آن هم به دلیل تغییر نسل و میزان دسترسی به منابع و اطلاعات است. دانشجوی دیروز با وجود کمبود شدید منابع و مأخذ و دشواری بسیار در جمع آوری اطلاعات خود را با شرایط وفق  داده و سعی در همترازی با دانشجویان کشورهای دارای امکانات داشت. هر چند به نسبت گذشت زمان همچنان کمبودهایی نیز وجود دارد ولی دانشجوی دیروز پویاتر بوده و پتانسیل بالای وی در بهره وری از دریای علم وی را به سوی موفقیت سوق می داد.”


اساتید وقت نمی گذارند

وی ادامه می دهد:

“ناگفته نماند بین استاد و دانشجو، باید یک فضای مهر و محبت و مراد و مریدی واقع شود. این نقد به اساتید امروز وارد است که آن طور که باید و شاید برای دانشجو وقت نمی گذارند و خودشان در پی ارائه مقاله و کسب رتبه علمی هستند. وقتی دانشجو احساس کند استاد وقتش را برای او صرف می کند، با علاقه به او درس می دهد، به وقت دانشجو احترام میگذارد، حقوقش را لحاظ می کند، بهطور طبیعی نه از دید شاگرد به استاد احترام می گذارد، بلکه بهعنوان الگو، برای استاد خود احترام قائل می شود. بنابراین مهم است که رابطه بین استاد و دانشجو درست شکل بگیرد و سازنده باشد.”

/انتهای متن/

درج نظر